بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۳۴۵
●و قال (علیه السلام) : مَا مزح اَمرؤ مَزحة إلامج مِن عَقلِه مجة
مولا علی علیه السلام جانهای عالم به فدای او میفرماید :
هیچکس شوخی بی جا نکند جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد.
خب الان یه سوال آقا الان داره چه شوخی رو میگه منظورش چیه؟
همه شوخیها آیا بده اگر ما بگیم همه شوخیا بده در یه جای دیگه هم ما روایت داریم ،
که میگن مومن شوخ طبع میشه و دشمن غضبناک و بد اخلاق.
مومن پس شوخی بکنه یا نکنه؟ سوال همینه. امام صادق میفرماید: هیچ مومنی نیست مگر اینکه درش دعاوه هست.
پرسیدن دعاوه چیه ؟ آقا جان حضرت فرمود: یعنی شوخی و مزاح.
مومن باید شوخ و خوشرو باشه. با توجه به حکمت امروز و با توجه به این روایات ،
میمونیم که چه شوخی باید بکنیم و چه شوخیای رو نباید بکنیم.
در نقل داریم نبی مکرم می فرمایند : من شوخی میکنم اما جز حق چیزی نمیگم.
یعنی اونی که بگم حقه. پیرزنه اومد خدمت آقا رسول الله گفت آقا یه دعایی کنید که ما بریم بهشت ،
حضرت فرمود: پیرزنا وارد بهشت نمیشن. پیرزن فریاد زد و گفت ای خدا ما بیچاره شدیم.
پیغمبر تبسمی کردند و این آیه رو تلاوت کردند: فرمود : ما به اونها زندگی جدیدی بخشیدیم یعنی با این کمر خمیده و پیشونی پر از چروک و اینها نمیری تو بهشت
خدا اونجا به شما آفرینش جدید میده. ما اونها رو دوشیزه قرار میدیم همانند دختر ۱۴ ساله میری تو بهشت اینجوری نمیری.
خب پس شوخی آقا رسول الله رو ببینید. شوخی ایشون عین حقه و چیزی جز واقعیت نمیگه.
ولی ما رو ببینید گاهی شوخیهایی میکنیم که خلاف حق و واقعیته.
و چون خلاف حق و واقعیت میشه به عدهای برمیخوره ،
سبب کینه میشه سبب ناراحتی میشه. اونجا که میگه هر چیزی بذری داره و بذر دشمنی شوخیه .
منظورش همین شوخیه ، شوخی که حق نیست و به طرف بر میخوره
ناراحتش میکنه ، توی مجلسی نشستیم و با یکی شوخی میکنیم یه چیزی از او رو لگدمال کردیم و بهش برمیخوره ،
و چند سال اینو کینه میکنه و ترش میکنه. چند سال میبینیم حالش از ما به هم میخوره سر همون شوخی که باهاش کردیم.
آقا یه شوخی بکنید که درست باشه ، از اعتدال اگر خارج بشیم میشه شوخی بد.
از اعتدال هم نباید پایینتر بیایم و اخم و تخم کنیم و شوخی نکنیم و این هم غلطه.
جناب عیسی مسیح مزاح میکردند شوخی میکردند لبخند رو لبهاشون بود .
مومن باید همیشه لبخند روی لبهاش باشه و خوش رفتار باشه ، بگه بخنده ،
ولی خندیدن درست ، از اعتدال خارج نشه.
جناب یحیی علیه السلام اتفاقاً همش گریه میکرد اینا با حضرت عیسی که همدیگر و دیدند حضرت عیسی گفت:
بخند لبخند بزن اینجوری که ناراحتی انگار از رحمت خدا ناامیدی.
حضرت یحیی هم به حضرت عیسی گفت تو هم یه جوری میخندی که انگار از عذاب الهی و اینها در امانی.
گفت نه من اینطوری نیستم ولی مومن باید خوشرو باشه و خوش خنده باشه.
خلاصه با هم توافق نکردند و گفتند ببینیم از بالا چی وحی میاد.
از بالا وحی اومد که میدونید محبوبترین شما پیش من کیه اونی که خوشروئه.
اونی که متبسمه. من عیسی مسیح رو بیشتر دوست دارم چون میخنده.
مولا علی علیه السلام هم تبسم میکرد اصلاً یکی از گیرهایی که به آقا دادن بابت همین خندههای او بود ،
گفتند که علی خیلی شوخی میکنه. شوخی عیب نداره ایرادی نداره تا زمانی که در اعتداله.
آقا پاشونو دراز میکردند و میگفتند ، پای من شبیه چیه؟
بعضیها میگفتن شبیه عرش خداست و هرکس یه چیزی میگفت ،
و امام پاشون رو دراز میکرد اون یکی رو میگفت این پای من شبیه اون پای منه.
همه تبسم کردند و خندیدند به کسی هم بر نمیخورد.
ولی ماها گاهی با شوخیهامون حیثیت طرف رو لگد مال میکنیم ، و بعد هم میگیم شوخی بود.
شوخی مرز داره باید حد شوخی رو رعایت کنیم. پس حکمت امروز ما این میشه که هیچ کسی شوخی نکرد شوخی بد ،
مگر اینکه فرو ریخت از عقلش، شوخی بد کنی عقلت زائد میشه.
شوخی خوب بکن خدا خوشحال میشه.
یه کسی بود به پیغمبر هدیه میداد مثلاً یه لباسی میآورد میگفت یا رسول الله این هدیه رو از ما قبول میکنی؟
آقا تا هدیه رو میگرفت طرف میگفت خب آقا پول هدیه رو بهمون پس بده و حضرت هم لبخند میزد.
گاهی که پیامبر ناراحت بود میگفتند کجاست اون آقای اعرابی که بیاد و لبخندی بر لبهای پیامبر بنشونه.
پس مزاح خوبه لازمه منتها مزاح خوب و درست.
یک جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه بگیم
صلی الله علیک یا اباعبدالله
عالم به فدات حسین امروز روز جمعه است از آقا ابوالفضل العباس بخونیم
فدای اون آقایی که برادر وقتی ببینتش غرق به خون ببینتش
عبارت مقتل هست بدنش مثل خارپشت شده بود
یعنی تمام بدن پر از تیر کمان بود
فدای اون آقایی که وقتی چشمش به برادر افتاد دید دست در بدن نداره
تیر به چشمش اصابت کرده میگفتن آقا مثل زن بچه مرده فریاد میزد و گریه میکرد
فرمود الان کمرم شکست
سقای دشت کربلا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل دستش شده از تن جدا ابوالفضل ابوالفضل.