بسم الله الرحمن الرحیم
■ حکمت شماره ۱۴۹
● و قال علیه السلام :لَا خَیر فِی الصَمت عَن الحُکم ،کَما اِنَه لَا خَیر فِی القَول بِالجَهل
▪︎حضرت امیر صلوات الله علیه میفرمایند که:
لا خیر ، خیری نیست در فی صمت ، در سکوت کردن خیری نیست .
مگه پیغمبر نفرمود : من صمت نجاه ، هر کسی سکوت کرد نجات پیدا میکنه.
پس امیرالمومنین چرا میفرماید لا خیر فی صمت ، تو سکوت خیری نیست .
می فرماید بابا سکوت علی الحکم ، خیری نیست در اون سکوتی که از گفتار حکمت آمیز باشه.
مثلاً جایی که شما باید اینجا حرف میزدی و مطلب قشنگ رو می گفتی نگفتی ،دیگه حرف نزدی.
توی اون سکوت شما دیگه خیری نیست.
یه جایی باید میگفتی آفرین ، یه جایی باید امربه معروف می کردی، یه جایی باید حکم خدا رو می گفتی، یه جایی باید حکمت کارو میگفتی نگفتی سکوت کردی،
اونجا لب بستی لب گزیدی ، خب اون بدرد نمی خوره .
کما انه همچنان که خیری نیست در فی القول بالجهل ، در حرفهایی که در گفتاری جاهلانه باشه.
پس اگر یه عده ای نشستن اینها جاعلانه صبح تا شب حرف زدن، شب تا صبح حرف زدن،
توی این گفتارها هم خیری نیستش .
یکی از انصار رسول خدا صلی الله علیه وآله توی مجلسی که عدهای هم حاضر بودن وارد شد .
این انصار رسول خدا وارد شد بعد دید که اهل مجلس مشغول همینجوری حرفهای جاهلانه و بیخود و بیهوده اینها هستند ،
خطاب کرد بهشون گفت پاشید ،پاشید برید وضوتون رو بگیرید،
گفتن چرا وضو بگیریم ؟
گفت اخه این حرفای شما بدتر از کاریه که وضو رو باطل میکنه نیست .
یه عده ای بودن که حرف های چیز میزنن خب اینها را بلند کرد پاشید برید وضو بگیرید وضوهاتون باطل شد .
حرف هایی که می زنید کمتر از اون نیست،
خب آدمی باید بدونه جاهلانه حرف نزنه، نابخردانه حرف نزنه،
دررابطه باسکوت ، گفتار از قدیم بحث بوده که سکوت بهتره یا حرف، گفتار …
دیگه این بحث ها هم همیشه بوده داغ بوده بالا بوده منتها ما بخوایم اگر به روایات نگاه بکنیم میبینیم روایات زیادی داریم،
هم در مدح سکوت هم روایت زیادی داریم هم در فضیلت کلام سخن گفتن.
امام سجاد علیه السلام ازشون سوال شد که حرف زدن بهتره یا سکوت؟
آقا امام سجاد علیه السلام فرمود: لکل الواحد منهما آفات
هر کدوم از اینها یعنی سکوت و گفتار هر کدامش یه سری ، آفتی داره .
هر کدامش آفاتی داره که حضرت فرمودند:
فاذا سلما من الافات ، اگر این دوتا از آفات در امان بماند فلکلام افضل من السکوت ،
گفتار بهتره . اگر از آفات در امان بمونه .
کی میتونه از آفات در امان بمونه؟ کی میتونه کی می تونه…
علامه سید علی آقای قاضی این سید محمد حسین همدانی از شاگردان آقا تعریف میکرد میگفت:
من مدتها بود خب آقا حرف نمیزد اینا ، بعد یه مدت فهمیدم این زبون آقا کبوده،
بعد پرسیدم این زبون شما چرا کبوده دهنتون چرا اینجوریه؟
میگفت هی طفره میرفت و اینا ، که آخر سر توی خلوتی بهم گفتش که من تو جوونی برای اینکه نگه دارم خودم زبونم رو اینجور چیزا،
بیست وشش سال ریگ تو دهنم گذاشته بودم که مثلاً دهنم بیخودی مثلاً باز نشه ،
که باز میشد مثلاً میخواستم حرف بزنم اون ریگه زبونم رو آزار میداد که میگفت اینطوری.
میگفت این اثر اون ریاضتی که کشیدم ، بیست وشش سال ریگ تو دهنم نگه داشتم خب اینها هم یه کارهایی می کردن،
بعد ببینید عرض کردن یابن رسول الله چرا حالا حرف زدن اگر بتونی آفاتش رو نگه داری ازآفات
نگه داری، حرف زدن بهتره ، پرسید گفت آقا چرا حالا حرف زدن بهتره،
امام سجاد فرمود : لعن الله عزوجل ما بعث الانبیاء والالیاء،
بسکوت خدا پیغمبراشو اولیاشو به سکوت کردن مبعوث کرده یا به حرف زدن پیغمبرا اومدن سکوت کردن یا حرف زدن دیگه .
انما بعثهم بالکلام ، خدا انبیاشو فرستاده با کلام ببین خدا به موسی تورات داد ،
به عیسی علی السلام انجیل داد
به آقا رسول الله قرآن
همه اینها کلامه دیگه پس اونها رو به کلام فرستاده.
اینم از این ، خب بعد حضرت آخرش این جمله رو هم اضافه کرد که قشنگه ،
انک تصفوا فضل السکوت بلکلام
تو خودت میخوای فضیلت سکوت رو بگی با گفتار میگی ،
و لم تصف فضل الکلام ، باسکوت فضل کلام رو نمیشه گفت.این کلامه که جایگاه داره،
توی حدیثی از امام صادق علیه السلام هستش که ، جمعه الخیر کله فی ثلاث
خصال همه خیر تو سه تا خصلت جمع شده ،
النظر و السکوت و الکلام
۱_نگاه کردن . ۲_سکوت .۳_ کلام
بعد فرمود: و کل نظر لیس فی اعتبار
هر نگاه کردن که توش عبرت نباشه یاد گرفتن نباشه این نگاه کردن فهو سهون ،
به درد نمیخوره و کل سکوت لیس فیه فکر هر سکوتی که توش فکر نباشه توی اونم بفرمایید و هو الغفلت این سکوت غفلت میشه،
وکل کلام لیس فیه ، ذکر هر کلامی که توش ذکر نباشه فهو، لغو اون حرفم ، لغوه .
خدا انشالله کمک مون بکنه بتونیم از اونایی باشیم که طوبا لمن کان نظره ابرا ،
خوشا به حال اونایی که نگاه شون همراه با عبرت باشه .
بعضی ها میرن فرحزاد میگن به به چه دودی چه صحنه ای اوه اوه اینجوری ..
یکی دیگه هم میره مثلاً فرحزاد میگه چه درختی چه عظمتی چه قدرتی خدایا قربونت برم
نگاهها خیلی فرق داره خیلی فرق داره .
علامه طباطبایی باشه یه ساعت میشینه زل میزنه به این درخته این میوهاش .
حاج آقا خسروشاهی باشه می گفت:
یه هلو از بمب اتم مهمتره ، می گفت این ضد و نقیض ، توش سفت است مثل سنگ ،
بعد بیرونش لطیف خوشمزه این چه مزهایه؟ ببین حاج آقا چقدر فرق داره یکی دیگه هم هلو رو میگیره ،
اه این طرفش سیاه شده، این چیه اون چیه، بعضی ها هم این طوری هستن،نگاه شون اینه.
امام سجاد فرمود: خوش به حال اون کسی که نگاهش عبرته، سکوتش فکره .
وقتی هم سکوت می کنه بعضیا سکوت میکنن ازش بپرسی کجایی میگه هی جوون بودیم رفتیم خواستگاری فلانی حیف شد حیف شد اون از دستمون رفت فلانی اومد اینجوری شد اینطوری شد ،
اگرواقعا این رو همش بزنی میبینی تو سکوتش فکر میکنه به گناهها به چرندیا به این جور چیزها..
یکی دیگه سکوت میکنه میگه به امام حسین فکر میکردم، داشتم به امیرالمومنین فکر میکردم ،به حضرت زهرا فکر میکردم ،
داشتم به چی اینجوری..
پس سکوتم داریم تا سکوت بعد فرمود :
خوش به حال اون کسی که کلامشم ذکر ،حرف زدنشم ذکره ،حرف خوب میزنه حرف ذکر میگه الله اکبر سبحان الله.
این شهدا روزی نمیدونم ۶۰۰۰ تا ۷ هزار تا بعضیاشون ۱۴ هزار تا صلوات میفرستادن.
ولی خب خیلی خیلی خطرناکه، شیخ رجبعلی خیاط ایشون میفرمودند که :
مدتی گرفتاری داشتم بعد هر دعایی میخوندم اثر نمیکرد.
عرض کردم خدایا این دعاها رو به مردم گرفتار میگیم اونا میخونن حاجت شون را می گیرن پس چرا گرفتاری ما برطرف نمیشه،
یابا ناراحتی گفتم که محمد و آل محمد هم به فکر ما نیستند یعنی با ناراحتی گفتم پیغمبر و آل پیغمبر هم به فکر ما نیستند ،
به محض اینکه این جمله رو گفتم پیغمبر اکرم دیدم در حالی که غبار آلود آستین ها رو بالا زده فرمود:
چی شده فرمود: حاج شیخ رجبعلی چی شده، ما هزار سال پیش از خلقت آدم به فکر شما بودیم تو میگی پیغمبر به فکر ما نیست،
تو میگی علی به فکر ما نیست، تو میگی امام حسین به فکر، امام زمان به فکر ما نیست، ما هزار سال پیش از آدم رو خلق بکنه به فکر تویی که اینجا نشستی بودیم ،
امام زمان ها ، قربون اینها بره، دور اینا بچرخه هی قربون صدقه هر روز صبح گریه کنه برای اینا کمه..
یا اباعبدالله
دل هامون رو ببریم حرم امام حسین علیه السلام حالا امروز حالا امام حسین میخونیم هر روز
امروز صبح بیاید بریم حرم امیرالمومنین علیه السلام
جانهای عالم فدای علی علیه السلام یا امیرالمومنین
آقا یتیمات امروز صبح اومدن در خونه ت
آقا یتیم نوازی کن یا ابالایتام پدر یتیمها
آقا جان جان خانومت فاطمه زهرا این رو بگم همیشه ما میریم حرم امیرالمومنین میخوایم تو اون نقطه اوج نگاه امیرالمومنین قراربگیریم
همین الانش هم قصه شم که گفتم پیغمبربه شیخ رجبعلی چی گفت
اگه بخوایم بریم تو نقطه اوج
بالاخره امیرالمومنین یه قنبر داره یه سلمان داره به اینا جورباجور نگاه میکنه دیگه
اگر بخوایم رو نقطه اوج نگاه امیرالمومنین چیکار باید بکنیم
کاری نمیخواد بکنیم جز اینکه بگیم یا علی ما گریه کنای فاطمه توییم
ما جز عزادارهای فاطمه توییم
تو را به حق خانومت فاطمه زهرا
امروز این کاسه های گدایی ما رو شما پر کن یا امیرالمومنین
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
امروز صبح امیرالمومنین یه نگاه به دونه دونه ما بندازه
به آسمان رود و کار آفتاب کند
قربون نگاهت برم قربون نگاه مظلومانت برم علی جان
به امیرالمومنین گفتن علی جان بهترین لحظه عمرت کی بود؟
آقا فرمود غدیر اون ساعتی که پیغمبر دستم رو گرفت به آسمون بلند کرد
گفتن علی جان بدترین لحظه عمرت کی بوده ؟
یه مرتبه بغض گلوی امیرالمومنین گرفت صدا زد اون ساعتی که خانومم بین در و دیوار صدا میزد دست علی بسته بود
نمیتونست اونجا برای فاطمه ش کاری بکنه فدای مظلومیتت علی جان فدای مظلومیتت
السلام علیک یا الحسن یا امیرالمومنین یا علی ابن ابیطالب یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولینا انا توجهنا واستشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفع لنا عندالله
از کفم رفتی ای امید دل
زندگی بی تو شد به من مشکل
فاطمه جانم فاطمه جانم فاطمه جانم
گشتی آسوده آخر از غمها
تو شدی راحت من شدم تنها
همین یه بند پدر و مادرمون فیض ببرن
من نشانت از میخ در جویم
میروم با چاه درد دل گویم
تو کفن پوشی من سیه پوشم
ناله های تو مانده در گوشم
صدا زد یا ابتا رسول الله بابا
ببین با دختر چه می کنن
صدا زد یا علی علی جانم کمکم کن
صدا زد یا فضه خوزینی
فضه بیا به خدا محسنم رو کشتن
فاطمه جانم فاطمه جانم فاطمه جانم