بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۱۶۲
●و قال (علیه السلام):اَیُهَا النَاسُ اتَقُواالله الشذی اِن قُلتُم سَمِعَ وَ اَن اضمَرتُم عَلِمَ وبادِروا المَوتَ الَذی ان هَربتَم مِنه ادرَککُم وَاِن اقَمتم اخَذکُم وَان نَسِیتُمَوه ذَکَرکُم .
●ای مردم!از خدایی بترسید که اگر سخنی گویید میشنود ،و اگر پنهان دارید میداند ، و برای مرگی اماده باشید ،که اگر از ان فرار کنید شما را میابد و اگر برجای خود بمانید شما را میگیرد ،و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد .
▪︎حضرت امیر صلوات الله علیه جان عالم به فداشون می فرمایند:
ای مردم بترسید ، از خدایی که اگه حرفی بزنی سخنی بگید میشنوه ،در کمین ،حرف میزنید مراقب باشید خدای متعال انتقام میگیره.
اگه یه چیزی نامربوط بگید بنده ی خدایی اون هم سکوت کنه انتقام میگیره ، غیبت بکنی چه کنی اگه بگم میشنوه اصلا چند مدت آدم به جای اینکه بگه استغفرالله بگی اگه بگم میشنوه باید باور بشه ، برای ماها تو جونمون بره تو همه ی ، وجودمون سلول هامون ،ملکولهامون بگه اگه بگم میشنوه ، باید آدم محظر یه چنین بزرگی ، که قرار میگیره دیگه حیا میکنه ،خجالت میکشه پشت سر فلانی و فلانی غیبت بکنه ،
یا مسخرشون بکنه ، یا مثلا چیزی خلاف واقع باشه تهمت بشه خدایی نکرده خب این یکی اینا آدم دوست داره بخوره چیو ؟
این کلمات امیر المومنین رو بخوره . طلا رو بزان این طرف، این کلمات رو بزارن این طرف، جفاست اگر آدم بره سمت طلاو جواهر .
این کلمات کجا ،طلا کجا ، حالا اگه شما بودید کدوم طرفی میرفتید ، سمت خدا ما هم دزد این کلماتیم ان شاالله .
اگر بگید میشنوه اگه پنهان کنید ، میداند خدا آگاه ، حتی اون جایی که میگفت خدا میشنوه حتی اون لحظه ای که یه مورچه ای تو دل شب پا میزاره رو سنگ ، خدا صدای اون پای مورچه رو میشنوه ، خدای متعال از او چیزی غایب نیست .
نیت های ما همه چیز او خبر داره خب اگر هم چیزی رو پنهان کنید خدا میدونه تو اون روزی که خدا برپا بشه نامه ی اعمال رو دید میبینید ، که همه ی کار ها یی که انجام دادید همشون اونجا ثبت ضبط.
یعنی شتاب کن پیشی بگیر ، دست رو دست نزار مبادرت کن، یعنی این امیر المومنین میفرماید:
پیشی بگیرید بر مرگ ، حالا این مرگ خصوصیتش چیه ؟
اگه بخواید از این مرگ فرار کنید ضمیرش مرگ میگیرتتون فرار کنید میتونی در بری از دست مرگ ؟
میشه سرعتش سرعت جت ،امکان نداره فرار کنی. فرار کنی میگیرتت ،به جای اینکه فرار کنی شما برید تو اغوشش ،شما برید تو دلش ،
میگه پیش دستی کنید قبل از اینکه شما فرار کنید برید تو دل مرگ ، چجوری میشه خودتون رو آماده مرگ بکنید ،لحظه شماری بکنید .
مرگ اومد بگید ، من مدت ها ست من منتظر تو هستم ، من اصلا اومدم دنبال تو نه اینکه تو بیای دنبال من.
امیر المومنین علیه السلام فرمود: به خدا قسم فرزند ابی طالب مرگ رو بیشتر دوست داره تا بچه سینه ی مادرش رو .
خب وقتی بچه سینه ی مادرش رو میگیره دیگه چقدر دوست داره ول نمیکنه مادر رو میکشه.
امیر المومنین میگه من مرگ رو بیشتر دوست دارم تا اینکه سینه ی مادرش.
امام حسین فرمود:مرگ زینت فرزند، اگر شما پیشی بگیرید برید تو دل مرگ، برید تو شکم مرگ، به یه اعتباری هم میشه گفت برزختون هم جلو میفته.
خب پس اگر فرار کنید مثلا یاد بچه هایی میفتم بابا هادنبالشون میکنن بابا قشنگ ،این بچه تو چنگش، ولی داره اجازه میده بدو.
ولی هر لحظه بخوام میگیرمت ، تو چنگ منی نمیتونی فرار کنی ،مرگم مثل همون بابا میمونه اگه بخواهید وایسید بازم شما رو میگیره و اگر فراموشش کنید مرگ رو اون شما رو فراموش نمیکنه .
روزی چند مرتبه نگاه میکنه، ۵ نوبت همین مرگ نگاه میکنه بعد از نظر میگذرونه .
بعد میگه حتی وقتهایی که مثلا یه آدم یه کسایی رو از دست میده عزرائیل میاد میگه که گریه میکنی من بازم میام سراغ تک تکتون،
میام با همتون کار دارم. خلاصه مرگ مارو فراموش نمیکنه .خوشا به حال اون هایی که آماده هستند.
امروز، این مطلب اومد به ذهنم که آقا گفت چجوری پیشی بگیریم ؟
وقتی امام حسین با کاروان داشتن میومدن نزدیک کربلا شدن یه لحظه امام حسین سرش رو گذاشت رو زین اسب ، یه لحظه حالت خواب،
یکی از خصوصیت امام این بود که چرت نمیزنه یه لحظه چشماشون که گرم شد بعد که از خواب بیدار شدن صدا زدن انا لله والیه راجعون
بعد اقا علی اکبرصدا زد گفت بابا آیه استرجاع میخونی ، امام حسین فرمودند که پسرم یه لحظه چشمم گرم شد دیدم هاتفی صدا میزنه این کاروان داره به سرعت به سمت مرگ حرکت میکنه به سرعت ،
این یعنی ما با مرگ فاصله ای نداریم چیزی نمونده تا مرگ.
آقا علی اکبر تو چه مقامی صدا زد گفت بابا آیا ما حق نیستیم؟
ابی عبدالله فرمود چرا پسرم حقیم پس از مرگ ترسی نیست خوفی نیست .
شما هم حق باشی اگه شما هم تو مسیر زندیگیت حقه دیگه نباید از مرگ بترسی .اون نمیاد دنبال تو ،تو باید بری دنبال اون .
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
امروز اول هفته س میخوام روضه شاهزاده علی اصغر رو بخونم
علی اصغر امام حسین باب الحوائج با اون دستای کوچیکش گره های بزرگ زندگی رو باز میکنه
یا علی اصغر آقا جان تو رو به حق بابات حسین علیه السلام امروز کاسه های گدایی ما رو پر کن
بچه ی شیرخوار هست ولی آیت الله بهجت نوکرشن ، آیت الله بروجردی نوکرشن طفل شیر خواره هس
میگن ما گدای علی اصغر امام حسینیم بعد اگه میتونی امروز قنداق رو رو دستت بگیری یه لحظه جلو امام حسین بگیم تو رو به حق بچه شیرخواره ات
اصغر من کی به زبان آمده
حرمله با تیر و کمان آمده
غنچه ی یاسم شده ارغوانی
زیر سم اسب کسی نمانی
بلبل من لباش ترک خورده بود
تیرش نمی زدید خودش مرده بود
صدا زد اگه به من رحم نمیکنید به زن و بچم رحم نمیکنید این یه دونه رو خودتون سیرابش کنید
لا اقل به این یکی رحم کنید
این بچه شیرخواره س مگه نمیبینید چجوری داره تلظی میکنه
امروز کسی دست خالی از اینجا بیرون نره
روضه علی اصغر از اون روضه هایی هستش که مورد توجه حق تعالی است
آخ صدا زد بیاید اصلا بر پسرفاطمه منت بزارید بچه رو سیراب کنید
نزاشتن حرفش تموم بشه یه لحظه ابی عبدالله نگاه کرد دید بچه داره دست و پا میزنه
دست و پا نزن ای کودک دردی کشم
من خودم تیر از گلویت میکشم
حسین جان حسین جان
