بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۴۶
●وقال (علیه السلام) : الغنی فی الغربه وطن والفقر فی الوطن غربه
حضرت می فرماید غنی یعنی بی نیازی پولداری
کسی که وضعش خوبه تو غربت هم برایش وطنه
این اگر بره یه جایی که هیچکس هم نشناستش به خاطر اینکه پول داره به خاطر اینکه بی نیازه گویا که تو وطنشه
چرا چون با اون پولش با این ثروتش همه چیز برای خودش چیکار می کنه فراهم می کنه
مردم میخوان محبت بکنند به کی محبت می کنند به پول داره محبت می کنند
چرا به پول دارها محبت می کنند چیه دوست دارن پول داره رو دوست دارن
تا پول داره میاد، جا باز می کنند آقا بفرما کنار ما بشین
لذا کسی که ثروت داره توی غربت هم گویا دروطن خودشه آره میره بهترین هتل رو می گیره بهترین امکانات رو استفاده می کنه همه هم جلوش دلا و راست میشن
الفقر فی الوطن غربه
اون که فقیره اونی که نداره هیچی نداره آهی توی بساط نداره تو وطن هم که باشه غربه، گویا تو کجاس تو غربته غریبه
هیچکی تحویلش نمی گیره هیچکی بهش محل نمیزاره
پس گویا امیرالمومنین می خواهد بفرمایید آی مومنین تلاش کنید تا شما هم چیکار کنید پول دار بشید ثروت به دست بیارید
ظاهرا اینکه حضرت می خواد با این بیان بگه که مومنان بایدبکوشند بی نیازبشن و ثروت به دست بیارند تا با ثروت قلوب مومنین دیگر رو چیکار کنند جذب بکنند
و از عواقب فقر هم حضرت می ترسونند
با این کلام که ببین اگر فقیر بشی اینجوریه این داستان چون فقر مایه ذلته
دربعضی از روایات هست فقر سبب کفره کسی که کادن الفقر این یکون کفرا ، نزدیک فقر به کجا ختم بشه به کفر ختم بشه
و ازسابق می گفتن فقرکه ازیه در بیادتو دین و ایمان چی از پنجره میزنه بیرون فقر بده
جامعه بایدجامعه ی باشه متوول باشه ثروتمند باشه مومنین هم همین طور جامعه ثروتمنده
روایات داریم که، مومن باید کسب کنه کاسبی کنه بعد ثروت، توسعه ی معیشت و رزق توسعه زندگی جز مستحباته
مستحبه که یه مومن زندگی خودش رو توسعه بده یعنی اگر مثلا خونه ش مثلا پنجاه متره
ششت متره داره اگر وضعش خوبه میتواندجفت و جور بکنه این پنجاه متر رو بکنه ششت متره ،
اگر ششت متر بکنه هفتاد متر توسعه بده یا کار کنه مثلا وضع برای حاج خانم یه گوشواره بخره برای حاج خانم یه گردنبند بخره خوبه هم حاج خانم دلش به دست میاد
هم اینکه خدا خشنود میشه
خیلی اتفاق های خوبی می افته راهها باز میشه به سوی او خوب
پس ببینید حرف مهمیه
شاید شما تو ذهنتون بیاد که حاج آقا بعضی از حاج آقاها میان مثلا میگن فقیری اینجوری خوبه
روایت داریم فقر و اینها
اون فقری که ممدوح است اون به معنای ساده زیستنه
یعنی یه وقتی هست یکی خیلی پول داره اما ساده زندگی می کنه مثلا لباسش رو نگاه می کنی بهش نمیخوره این چی باشه پول دار باشه این منظوره
ساده زیستن منظور هستش که یا اون فقری که تو روایت آمده گفته خوبه
اون فقر الی الله خوبه هر چی که داری رو از خدا بدانی نه از زرنگ بازی خودت
آقا من زرنگم آقا من اینجور بودم
خیلی ها رو من میشناسم تو ذهنم الان صورتاشون میاد که
اینقدر ادعای زرنگی می کردن بعد الان هشتشون گرو نهشونه الان خیلی وضعشون خرابه میگن آقا ما زرنگیم
بعد هی به این و اون هم مشورت می دادن یه بنده خدایی بود هی مشورت می داد درباره ازدواج اینجوری اونجوریه توصیه می کرد
اینجوری کنید با خانم هاتون اینطوری صحبت کنید آقاخودش ازدواج کرد یه دو سه تا ازدواج ناموفق اونیکه داشت به مردم می گفت
با خانم هاتون اینطوری کنید اینجوری کنید دو سه تا ازدواج ناموفق بعد گیر کرد توش بد هم گیر کرد
آدم بگه من فلانم و اینها خدا زمینش میزنه ما یااایها الناس انتم الفقرا همتون فقرید والله الغنی الحمید خداست غنی و حمید
پس اگر مومن چیزی هم داره اینها همه ازخداست فقرالا الله فقرالا الله خوبه فقر ساده زیستن خوبه منتها
بگیم نه ما فقیری دوست داریم فقیری چیه مومن باید پول دار باشه هرچه دارم از خدا دارم
خدا بهتون انشالله عزت دنیا و آخرت بده انشالله
آدم پول داشته باشه میره کربلا دیگه هان
پول داشته باشه میره مکه پول داشته باشه استطاعت کی مستطیع میشه مستطیع کسیه که پول داره دیگه فقیر که مستطیع نمیشه
خب خدا انشالله به مالتون برکت بده این همه دعا ما داریم برای توسعه رزق بخوانید
همین تعقیبات صبح که می خوانید بعضی هاش برای توسعه رزقه
بسم الله و صلی علی محمد وآل محمد و افوض امری الا الله ان الله بصیرالبعباد
این برای توسعه رزقه.
دستت رو میزاری روی سینه ت هفتاد مرتبه میگی یافتاح یافتاح یا فتاح ، این برای توسعه رزقه اینها
تعقیبات نماز عشا برای توسعه رزقه خب اگر برای توسعه رزق بود بد بود چرا اینقدر می گفتن چرا اینها امده چرا اینها هستش
پس توسعه رزق ، توسعه معیشت ، توسعه زندگی خوبم هست مستحبم هستش اصلا به بچه ها سخت نگیرید
توی خونه به بچه هاتون سخت نگیرید ، به حاج خانم هاتون سخت نگیرید اینها مهمه توی روایات هم آورده شده
یه چند جمله هم عرض مصیبت و عرض روضه
از همه التماس دعا دلهاتون رو روانه حرم سه ساله امام حسین بکنیم حضرت رقیه سلام الله علیها گره گشاس
روضه هاش،مجالسش مصائبش عجیب و غریبه یادش هم باعث حزن و اندوه توی دل میشه واقعا حزن و اندوه
خوب ها نه از اون حزن و اندوه های که بعدش هم غصه بیاد نه
وقتی شما یاد مصائب حضرت رقیه میکنی یه تقربی هم به آقا ابا عبدالله الحسین پیدا میکنی
امروز صبح چشممون را ببنیدیم یه لحظه دلمون رو ببریم حرم کنار ضریح قشنگش دخیل ببندیم به ضریحش
بگیم یا حضرت رقیه از همین جا هر کسی میتواند یا حضرت رقیه خانم جان تو رو به جان بابای غریب و مظلومت حسین
امروز بیا کاسه های گدایی ما را پر کن
امروز بیا بی بی جان روی ما رو زمین ننداز این دختر سه ساله از وقتی که یتیم شد
دیگه آواره این بیابون ها یکی مثلا خب وقتی حمله میشه به خیمه ها اسب ها دویده میشه سمت خیمه ها
این بچه ها وحشت می کنند دیگه این بچه ها که دویدن به سمت بیابان خب می دانید خیلی ها کفش ها از پاشون درآمد
اینها دیگه پابرهنه شده بودن تا شام پا برهنه آمده بودن خارمغیلان و پای برهنه و پای آبله زده و تاول زده
یه آذری زبانی بود سه ساله امام حسین با زبان آذری میگفت خانم این همه راه اومدم فقط یه سوال ازت بپرسم
آیا آبلههای پات هنوز خوب شده زخمهای پات خوب شده یا نه
همچین که سر بابا رو دیدمعطل نکرد شروع کرد با بابا صحبت کردن
السلام علیک یا بنت الحسین یا رقیه
همچنین که چشمش به سربریده بابا افتاد شروع کرد به درد ودل کردن
بابا بس که دویدم عقب قافله
پای من از ره شده پر آبله
پدر فدای سر نورانیت
سنگ جفا که زده بر پیشانیت
خم شد ففزع فمعاز الی فمشریف لباهاش را گذاشت رو لبهاش
بابا بابا بابا کی لبات رو با چوب خیزران زخمی و خون آلود کرده
عرضم تمام یک دفعه دیدن سر از یک طرف افتاد نازدانه حسین ازیک طرفه افتاد روی زمین
حسین جان حسین جان حسین جان