حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

?توحید مفضل

✨️جلسه هشتاد و دوم

 

●نثار آقا امام زمان علیه السلام صلواتی بفرستید.

در رابطه با توحید مفضل بحث مون رسید به معادن ،

صحبت در رابطه با جواهرات شد که از توی معادن استخراج میشه.

حضرت می‌فرماید: تفکر کن در این تدبیر حکیم قدیر که خواسته بنماید به بندگان کمال قدرت ،

و وسعت خزائن خود را ، خدا خواسته تا بدانند که اگر می‌خواست کوه های نقره برای ایشان بر روی زمین می‌آفرید.

چون صلاح ایشان در آن نبود ، صلاح خلقت تو این نیست ،

صلاح مردم در این نیستش که کوه طلا و نقره باشه.

و این جوهر بی‌قدر می‌شد ، اگر کوه طلا و کوه نقره ،

مثلا هرکسی می اومد یه تیکه بر میداشت می آورد تو شهر آبش می کرد خب این دیگه بی ارزش میشد.

و انتفاع ایشان از آن برطرف میشد ، مردم دیگه از اون سود نمی بردند .

لهذا به ایشان ندادند و وفور شر را از ایشان منع کرد.

عبرت بگیر برای این امر که گاه هست که در میان مردم ظرفی یا جامه ای یا متاعی به هم می رساند

که قرابتی دارد ، دیدی یه وقتی يه چيزی هست خیلی مردم بهش ذوق دارن

شوق دارن تا عزیز و کمیاب است قیمتش بسیار می باشد.

و مردم طالب او می باشند ، به سمن‌های بسیار .

مردم طالب او می باشند به سمن های بسیار ، و چون در میان مردم بسیار شد کم قیمت می شود و طلبکارش کم میشه.

و نفاست اشیا از نایابی آنها می‌باشد ، میگه اینکه یه چیزی خیلی نفیس هست از کمیابیشه و الا اگه زیاد باشه

کسی اعتنا نمی‌کنه . خب پس این هم خودش یه مصلحتیه ،

که طلا به اندازه هست ، کم هست که مردم بتونن از این استفاده کنند بهره ببرند و منتفع بشن.

اینا همش رو حساب کتابه ،خدا خلقتش رو میزانه ،

این آیه با دل من بازی می کنه ،

الله الذی خلق سبع سماوات

خدا اون کسی که هفت آسمون رو خلق کرد

و من الارض مثلهن

از زمینم هفت تا مثل آسمون رو خلق کرد.

و یتنزل الامر بینهن

امر خدا فرمان خدا دستور خدا مدام به این آسمون و زمین نازل میشه.

لتعلموا ، برای اینکه من بفهمم شما بفمید.

لتعلموا ان الله علی کل شی ء قدیر

خدا بر هر چیزی قادره

و ان الله قد احاط بکل شی ء علما

بدونی خدا به همه امور علمش احاطه داره.

خدایا تو قادری ، خدایا تو علیمی تو میدونی ،

حالا کاری ندارم مامان عکس‌های قشنگ انه حکیم علیم

خدا حکیمه خدا علیمه ،

این اگر برا ماهاوجا بیفته خیلی از مشکلاتمون حل میشه.

خیلی از مرض های اخلاقی مون درست میشه ، دیگه جامعه میشه مدینه فاضله.

طرف دزدی نمی کنه میگه اختلاص نمی کنه دیگه ،

کلاه نمیذاره سر طرف ، خدا قادر است و خدا علیم است خدا عالم است.

و لذا همه چیز رو حساب کتابه ، این سوسک شما می بینی میگی زیادی ،

شاید تو خونه تو زیادی ولی خلقتش زیادی نیست ، اونم دستور داریم بکشیم می کشیم ها

اقتل موذی قبل ان یوذی

بکش موذی رو قبل از اینکه اذیتت کنه.

در رابطه با مگس از امام صادق علیه السلام خوندیم که قصه هاشم خدمتتون عرض کردم .

ان شاءالله که خداوند متعال بهمون رحمت و برکت نازل بفرماید.

یه چند جمله هم ذکر مصیبت عرض توسل

خدمت آقا اباعبدالله الحسین

این چند دقیقه ای که توسل می کنیم مهمون اما حسینیم یعنی تو بغل امام حسینیم

قدر بدونید دیگه این رو غنیمت بشمارید

چی بهتر از این شما یه لحظه الان زائر امام حسینی

گریه کن امام حسینی مهمون ابی عبدالله و لذا تو بغل امام حسینی الان

قدر بدون این رو من دیگه دل‌هاتون رو ببرم حرم

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

حرمت کعبه دلهاست اباعبدالله

هرکه نام تو آورد و اشکش ریخت

او نظر کرده زهراست اباعبدالله

ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه زن زینب کبری است اباعبدالله

خواهرش بر سینه و بر سر زنان تا رفت گیرد برادر را عنان

وقتی اومد سمت برادر دید برادر داره میره

هشتاد و چهار زن و بچه افتادن روی زمین غش کردن

آخه اگر اینها تو خودشون بودن

که امام حسین رو ول نمی کردن که

معلوم میشه این هشتاد و چهار زن و بچه افتادن رو زمین غش کردن

از شدت علاقه از شدت غصه و غم

همه افتادن رو زمین حتی سکینه هم افتاده رو زمین

دید امام حسین داره میرسه سمت میدان یه وقت از پشت سر بانگ مهلا مهلنش رفت بر آسمان

کرد گوشه چشمی بدان سو باز دید مشکین مویی از جنس زنان

زن مگو مرد آفرین روزگار

زن مگو بنت الجلال اخت الوقار

زن مگو دست خدا در آستین

نگاه کرد زینب رو دید گفت خواهرم چیه منو صدا می زنی

گفت داداش وصیت مادرمو می خوام بجا بیارم

پیاده شد زیر گلوتو ببوسم حسین جان

صل الله علیک یامظلوم یااباعبدالله

داداش مادرم وصیت کرده لحظه رفتن عوض او زیر گلوتو ببوسم

مادرم وصیت کرده موقع رفتن پیراهن کهنه تنت کنم

آخه حسین کفن نداره یا اباعبدالله

پیراهن دستبافت مادر رو داد زیر گلو رو بوسه زد

من امروز بگم بی بی جان اینجا عوض مادر بوسه زدی

خانم تو گودال اون لحظه‌ای که لبا رو گذاشتی رو رگ‌های بریده

اونجا عوض کی بوسه زدی

بوسیدم آن جایی را که پیغمبر نبوسید

حیدر نبوسید زهرا نبوسید

حتی نسیم صحرا نبوسید

لب‌ها رو روی رگهای بریده است یه وقت دید یه نازدانه‌ای داره دامنشو می‌کشه

آی حاجت دارا گرفتارا

عرضم تمام هی صدا میزنه عمتی زینب سر رو بلند کرد یه نگاه به نازدانه حسین کرد

هذا نعش من عمه این بدن کیه

الله اکبر دختر بدن بابا رو نشناسه

صدا زد هذا نعش ابیک

عزیزم این بدن بدن بابای غریبت حسینه

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *