حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

✨️الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله و سلم

? داستان حضرت ابراهیم علیه السلام

روایتی است از آقا موسی بن جعفر علیه السلام که می‌فرمایند

در جهنم وادی هست که او رو سقر می‌نامند که نفس نکشیده از روزی که خدا او را خلق کرده

اگر خدای متعال او رو رخصت بده به قدر سوزنی نفس بکشه هرآینه هرچه بر روی کره زمین هست می‌سوزد

اهل جهنم همه پناه می‌برند به خدا از گرمی اون وادی و بوی بد اون و غضرات اون

و عذاب‌هایی که خدا در اون مهیا کرده از برای اهل این وادی کوهی هست در این سقر که پناه می‌برند اهل اون وادی از حرارت و گند و غضرات اون کوه

و اونچه خدا در اون کوه مهیا کرده بر اهلش

و در این کوه دره‌ای هست که پناه می‌برند جمیع اهل اون کوه از گرمی اون دره و بوی بد و غضرات اون

و اونچه که خدا در این مهیا کرده از عذاب‌ها برای اهل اون دره

و در این دره چاهی هست که پناه می‌برند جمیع اهل اون دره از گرمی و گند و غضرات اون شاه و عذابی که خدا مهیا کرده در اون برای اهلش

و در این چاه ماری هست که پناه می‌برند جمیع اهل اون چاه از خباثت اون مار

و گند و غضرات اون و اونچه خدا مهیا کرده در نیش‌های اون مار

از زهر برای اهلش و در شکم این مار هفت صندوق است که در اون‌ها ۵ کس از امت‌های گذشته

و دو کس از این امت قرار داده شده اما اون پنج نفر یک قابیل که هابیل رو کشت

دو نمرود که با حضرت ابراهیم علیه السلام محاجه کرد در امر پروردگار متعال

و گفت من زنده می‌کنم و من می‌میرانم که بحثش رو در جلسه گذشته خدمتتون عرض کردیم

و فرعون که گفت منم پروردگار بزرگتر شما

دیگری یهودا که یهود رو گمراه کرد و دیگری بولس که نصارا رو گمراه کرد و نفرات دو نفر دیگر از این امتند

که شخص اولی و دومی باشد که اسمشون در روایات آورده شده

امام رضا علیه السلام می‌فرمایند وقتی حضرت ابراهیم رو در آتش انداختند دعا کرد

خدا رو به حق ما اهل بیت قسم داد به ما اهل بیت متوسل شد

که خدا آتش رو بر او قامت او سرد و سلامت گرداند

در یک روایت معتبری از امام باقر و امام صادق هست که دعای حضرت ابراهیم در روزی که او رو به آتش انداختند این بود

یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد توکلتو علی الله

خدا وحی کرد به آتش که ای آتش سرد و سلامت باش بر ابراهیم

بعد اینکه آتش سرد و سلامت شد سه روز بر روی زمین کسی از آتش منتفع نشد

هیچ آبی گرم نشد عمارت بلندی برای نمرود ساخته بودند

بعد از سه روز با آذر بر اون عمارت بالا اومد وقتی بر آتش مشرف شد

حضرت ابراهیم علیه السلام رو دید در میان باغ سبزی نشسته با یک مرد پیری سخن میگه

جناب ابراهیم علیه السلام در این وضعیت بودند که نمرود از این وضعیت بسیار تعجب کرد

به آذر گفت چه بسیار گرامی است پسر تو بر پروردگارش

ببین خداش چقدر دوستش داره که این آتشی که من درست کردم این آتش رو بر او گلستان کرد

نمرود به ابراهیم گفت از ملک من بیرون برو دیگه در دیار من قدم نزن

با من در یک دیار مباش و به همین جهت هم میگن حضرت ابراهیم از این دیار بیرون اومد

نمرود ملعون خیلی عمر کرد گویا تا زمان حضرت یوسف علیه السلام عمر طولانیش بوده

و حضرت یوسف هم او رو بنا بر بعضی از روایات دیدند

امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند وقتی حضرت ابراهیم رو در آتش انداختن جبرئیل پیراهنی رو از بهشت برای او آورد

و این پیراهن رو تن حضرت ابراهیم علیه السلام کرد وقتی که او در آتش افتاد آتش از او گریخت

و بر دور حضرت ابراهیم گل نرجس ، این پیراهن همون پیراهنی بود که وقتی حضرت یوسف اون رو بیرون آورد از تنش در مصر

حضرت یعقوب بوی اون بوی این پیراهن رو در اردن شنید و گفت من بوی یوسف رو می‌شنوم

خب این احادیثی هستش که در رابطه با افتادن حضرت ابراهیم علیه سلام در آتش برای ما نقل کردند

حالا منافاتی هم میان این احادیث نیست ممکنه این‌ها همه واقع شده باشند

اون دعاها رو خونده باشند رسول خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام رو شفیع قرار داده باشد

حق تعالی هم انگشتری و پیراهنی برای او فرستاده باشه و ندا هم کرده باشه بر این آتش

که ای آتش برد و سلام باش بر ابراهیم این‌ها قابل جمع هستش.

 

?جهت دریافت صوت ?

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

 

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *