حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

?توحید مفضل

✨️جلسه پنجاه و سوم

 

●نثار آقا امام زمان ارواحنا له الفدا صلواتی بفرستید.

حضرت صادق علیه السلام در رابطه با مکر و خدعه‌ای که ، توانی که حالا به بعضی از حیوانات داده صحبت کردند.

آخرین نکته‌ای که به ذهنم هست عرض شد خدمت شما در رابطه با عنکبوت بود.

که حضرت فرمود ،

نگاه کن ببین عنکبوت چه جوری خونه درست می‌کنه دام درست می‌کنه

این خونه او یه جوری تقریباً مثل این دامشه

که مگسی چیزی می‌افته و بعد میاد هی نیش هی می‌زنه رو سر این مگسه

مگسه که از جون می‌افته اینو می‌خوره.

بعد حضرت می‌فرماید که :

شکار کردن اون مگس به مانند شکار کردن سگ شکاری یوز و اینجور چیزهاس

شکار کردن عنکبوت به مانند شکار کردن به دام هستش

مثل بعضی از حیوون‌هایی که تله می‌ذارن از این تدبیر همین عنکبوت استفاده می کنند

بعد حضرت فرمودند که : نظر کن به سوی این جانور ضعیف

مانند عنکبوت چه جوری خدای متعال این حیله رو به این داده

با این ضعفش با این کوچولو بودنش بتونه گلیم خودشو از آب بیرون بکشه .

چه جوری چه کار بکنه و این‌ها ، اینا واقعاً تفکر می‌خواد و تأمل می‌خواد که انشالله شماها دارید.

اما در رابطه با کیفیت خلقت پرندگان ، حضرت می‌فرماید : تأمل کن ای مفضل

در جسم پرندگان ، تا به حال شده بشینید در جسم پرندگان تامل بکنید،

این گنجشک ، یه گنجشک الان جلوت پر میزنه تامل کن فکر کن در موردش ،

تا حالا شده فکر کنی .

اگه آدم تأمل کنه می‌فهمه خیلی چیزا رو.

حضرت می‌فرماید: جسم پرندگان و خلقت اینها تأمل کن ، چرا؟

زیرا که چون حق تعالی مقدر فرموده که ، در هوا پرواز کند.

قراره این گنجشک رو هوا پرواز کنه جسمش رو  سبک خلق کرده ، پس ببین حالا که قراره اینا تو آسمون پرواز کنن خدا خلقت این‌ها رو بدن اینا رو چه جوری خلق کرده؟

سبک خلق کرده و خلقش را مندرج و در هم گردانیده و از چهار پا که در سایر حیوانات قرار داده در این پرندگان به دوتا اکتفا کرده.

به همه حیوونا چهار تا داده به این دو تا داده چرا ؟

چون این قراره تو آسمون پرواز کنه سبک‌ترش کرده ، خلاصه‌ترش کرده.

و از ۵ انگشت به این‌ها ۴ تا داده ، همه حیوونا اکثراً یا مثلاً ۵ تا دارن

این ۴ تا داره ، یه دونشو ‌کم کرده ، و برای دفع بول و سرگین هر دو یک مخرج براش خدای متعال قرار داده .

اونجا هم خلاصه کرده ، و بقیه بولشون از یه مخرج ، سرگینشون از یه مخرجه دیگه.

پرنده رو هم سرگینشون از یه مخرجه هم بولشون .

بعد حضرت می‌فرماید : و سینه‌اش را باریک و تند گردانیده ،

پهن نیست صاف نیست سینه پرنده ، سینه پرنده‌ای اگه صاف بود این مشکل می‌شد تو پرواز گیر می‌کرد ،

مشکل پیدا می‌کرد این هوا می خورد ، دیدی بعضی از این مونوری ،

اینا که موتور بازن موتورهاشون طلق می‌ذارن یا نمی‌ذارن ؟

اینایی که موتور بازن طلق نمی‌ذارن چون سرعت رو می گیره ،

که میگه ازش باد رد بشه ، این خدای متعال سینه پرندگان رو تیز و تند قرار داده .

پهن قرار نداده چون قراره این بپره تو آسمون.

که حضرت می‌فرماید : سینه‌اش را باریک و تند گردانیده که هوا را به آسانی بشکافد ،

به هیئتی که سینه کشتی را می‌سازد سینه کشتی ، به حالت چی میگمن ؟ هشتی

برای شکافتن آب ، اینجوری قرارمیدن.

اینو اینجوری سینه کشتی رو اینطوری قرار می‌دیم که آب رو بشکافه

حالا اونجا هم خدا سینه پرنده رو اینطوری قرار داده که هوا رو بشکافه ،

و در بال و دم این پرنده پرهای دراز محکم آفریده

دیدی چقدر سفت هم هست ، که آلت پرواز وی باشد .

یه پرهای بلندی قرار داده و جمیع بدنش را لباس پر پوشونده .

اگر عجلکم الله لباس الاغ تن این پرنده بود وا نمیساد که رو هوا .

خدا تمام بدن این پرنده رو پر قرار داده لباسشو پر قرار داده که هوا در میان آنها داخل شده و در هوا بایسته.

اگر مثل این پر نبود مثل بدن الاغ بود یا گاو بود این می افتاد پایین.

خدای متعال اینجوری قرار داده که تو هوا بایسته و چون مقرر فرموده که ،

طعمه خود را از دانه یا گوشت برگیرد غذاش دانه و گوشت دیگه ،

که بدون خاییدن یعنی چی ؟ جویدن.

بدون جویدن فرو برد دندان برای آن نیافریده ،

خدا بهش دندون نداده و به جای آن خدای متعال یک منقار سلب خشکی به او عطا فرموده ،

که طعمه خود را به آن بگیرد و از چینه دان بده پایین.

و از دریدن گوشت نشکنه این چینه دان که این منقاره نشکنه ،

از چیدن دانه پاره نشه و چون دندان به آن نداده و دانه را درست و گوشت را خام می‌خورد

همینجوری دونه ها رو نمی شکنه که ، می‌ریزه تو چینه‌دان .

خب بعد این چجوری هضم میشه؟

این گوشت چجوری هضم میشه؟

خب دندون که نخورده بهش همینجوری انداخته پایین ، چه جوری هضم میشه ین دونه‌ها چه جوری هض میشه ؟

امام صادق علیه السلام می‌فرماید : او را اعانت کرده به حرارت زیاد ،

حرارت زیادی که تو این چینه‌دان هست تو بدن پرنده هست این غذا رو می پزه ،

آقا اینا الله اکبر داره ها ، اینا الله اکبر داره.

بدون اینکه دندون داشته باشه این غذا رفته تو بدن تو چینه دانش

بعد این ذوب شده آماده شده ، من و شما باید هی بجویم بجویم بفرستیم بره پایین.

اون بدنش بدون دندون حرارتی خدا قرار داده که ، یعنی حرارتش اون استخونم ذوب می‌کنه .

بدون خاییدن این غذا پخته میشه ، حضرت بعد یه اشاره می‌کنه ، یه نکته میگه عجیب و غریب.

و چنانچه می‌بینی که دانه انگور و غیر آن از جوت آدمی درست بیرون می‌رود

و در جوف مرغان چنان مضمحل می‌گردد که اثری از آن نمی‌ماند.

اونی که دندون نداره دونه‌های انگورو همینجوری سالم سالم قورت میده همینجوری هم ازش دفع میشه .

ولی خب معلوم میشه که خیلی حرارت خاصی نداره

ولی حرارت بدن پرنده رو نگاه کن کاری می‌کنه که اون دونه انگور مضمحل میشه.

اصلاً هیچ اثری ازش باقی نمی‌مونه ،

خب این از داستان پرنده ، خدای متعال انشالله به ما توفیق تفکر بده.

توفیق تأمل بده ، یه ساعت فکر کردن از ۷۰ سال عبادت بالاتره.

شما نماز می‌خونی ولی به قدرت خدا پی نمی بری ، ولی وقتی میای یه ساعت فکر می‌کنی درباره خلقت خدا ،

میگی الله اکبر ، این به قدرت خدا پی بردی این تفکره ،

ایشالا روزی ما بشه اکثر عبادت جناب ابوذر تفکر بوده .

خب یه جمله هم عرض مصیبت عرض روضه باشه

خیلی وقته در خانه امام حسن مجتبی نرفتیم

امروز صبح بریم در خانه غریب مدینه امام حسن مجتبی

قربون اون آقایی بشم که پیغمبر فرمود هر چشمی که براش گریه کنه

روز قیامت کور و گریان محشور نمی‌شه

عزیزان امروز صبح به چشماتون التماس کنید

یه قطره برای ریحانه پیغمبر برای یوسف فاطمه ببارد

خیلی این چشما لیاقت پیدا می‌کنه‌ها با باریدن اشک‌ها برای امام حسن مجتبی پیغمبر فرمود برا غریبی حسنم مرغای آسمان گریه می‌کنند

برا غریبی حسنم پرنده‌های آسمان ماهی‌های دریا گریه می‌کنند

حالا شما هم امروز کمتر از این‌ها نباشید یه قطره اشک برام امام حسن مجتبی علیه السلام

انشالله یه ناله ای یه فریادی یه سییحه‌ای بکشید

صل الله علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی

فدای دلت یا امام حسن

همچین که از اون کوزه مقداری آب نوش جان کرد

صداش بلند شد کنیزا برید خواهرم زینبو صدا بزنید

صدا زدن خواهر رو

خواهر دوان دوان و سراسیمه اومد تا چشمش به برادر افتاد

دید رنگ پریده بدن داره می‌لرزه آی امام حسنیا ایشالا وعده من و شما مدینه سر قبر آقا امام حسن مجتبی

هی دست بر روی دست می‌زد هی صدا می‌زد

ای وای برادرم هی می‌گفت حسنم طبیب صدا بزنم

گفت نه خواهرم حسینمو صدا بزن

آی برادر دارها امام حسنیا

صدا زد زینبم تشت بیار

تشت و مقابل قرار داد سر رو میان تشت آورد

همچین که سر رو برگرداند ناله همه به آسمان بلند شد

یه صدا هی صدا می‌زدن وا حسنا

شما هم امروز بزن وا حسنا

مگه چی دیدن

پاره‌های جیگر امام حسن

اما لایومک یومک یااباعبدالله

من یه تشت دیگه ای هم سراغ دارم

که سر بریده دیدن توشه

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *