بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۱۹۲
●وقال (علیه السلام ): وَ الله لِدنیاکُم هذه اهون فِی عَینی مِن عراق خِنزیر فِی یَد مَجذوم
آقا جانمون امیرالمومنین جان عالم به فداشون میفرمایند:
و الله به خدا سوگند، به خدا قسم ، لدنیاکم این دنیای شما ، در نظر من اهون،
پست تر از دنیای ما، آقا میگه این دنیای شما پیش من پست تره از،
فی عینی من عراق خنزیر ، از استخوان خوکی که فی ید مجزوم ، در دست شخص جذامیه.
ببین چه تعبیری کرده امیرالمومنین چه تشبیهی کرده چه بیانی داره حضرت،
ببینید استخوان بی گوشت چه ارزشی داره مثلا کلی اسکت گاو ریخته باشه روی زمین چه ارزشی داره؟
ولی خب قیمتی نداره اون استخونیه که گوشت روشه ، مثلاً چیزی داره مورد توجهی داره ولی استخونی که گوشت نداره چه قیمتی چه ارزشی داره ،
مخصوصاً که این استخون متعلق به حیوان باشه ها، حیوان حرام گوشت و نجس العین داشته باشه ارزشی داره،
استخوان سگ این دیگه چه ارزشی داره؟ این دیگه بدتر، چه ارزشی داره…
استخوان خوک چه ارزشی داره، مخصوصاً اینکه در دست شخص جذامی باشه.
یه جذامی دستش گرفته، آخه جذامی واگیر داره وقتی شما بری نزدیکش ممکن ازش بگیری دیگه مریض بشی،
بیماری منتقل بشه .حالا این استخون بی گوشت متعلق به یک خوک ، به دست کی خورده جذامی شما اینو ببینی چیکار میکنی؟
این استخونه رو ببینی جرات میکنی دستت بگیری ؟
اصلاً رغبت میکنی یه لحظه نگاش کنی ، اینو میندازی زمین فرار میکنی،
آقا میگه این دنیای شما از این برای من بدتره ، از این پستتره، از این استخوان خوک در دست جذامی پست تره.
ببینید تعبیرو نگاه کنید ، ابن عبل الحدید شارع معتضری به جان من ابن عبل الحدید قسم که امیرالمومنین تو این گفتارش صادق و همیشه صدق و راستی پیشه وی بوده،
یعنی این جمله امیرالمومنین اینجوری نبوده که مثلاً آقا یه چیزی بگه ،
کاملاً صادقانه داره .چرا شما اگر کسی،مثلا بری مطالعه بکنی تو زندگی امیرالمومنین به این برسی که اون حضرت تو این گفتار کاملا صادقانه س،
واقعاً داره میگه که این دنیای شما در نزد من از استخوان خوک در دست جذامی پستتره چون هیچ اعتنایی او به زندگی به این دنیا نمیکرد ، اعتنایی به این دنیا نمیکرد.
فداشون بشم. وقتی که توی نخلستان راه میرفت صدا میزد الدنیا غری غیری ،
برو یکی دیگه رو فریب بده من تو رو سه طلاقت کردم .
به این دنیا میگفتا ، میگفت : برو دنبال یکی دیگه ، من تو رو سه طلاقت کردم .
تو خطبه شقشقیه آقا امیرالمومنین میفرماید اگه به خاطر احقاق حق مظلوم نبود، من چرا خلافتو قبول کردم بعد از اینکه گرفتن از ما،. خب حکومت افتاد دست ابوبکر رو یه مدتم دست عمر و یه مدت طولانی هم دست عثمان،
و حالا اومد سمت ما. اومد این چرخ اومد این گوی اومد سمت ما ، چرا من قبول کردم ، چرا علتش چی بود ؟
علتش این بود احقاق حق مظلوم دیدم، دیدم حق یه عدهای خورده شده، به خاطر اینکه حق اینها رو من برگردونم لازمش این بود که حکومتو قبول کنم.
حکومت دستم بگیرم تا احقاق حق مظلومان بشه ، و اگه این نبودا اگه این نبود ، مهار ناقه خلافت رو بر پشتش مینداختم رهاش میکردم.
ناقه مهار داره دیگه ، دیدی برای اینکه اینو دست میگیرن که این چیز باهات بیاد والا اگر نخوای بیاد باهات ، مهارشو می ندازی روی کله ش برو
آقا می فرماید اگر این نبود منم همین جوری این ناقه خلافت اومد سمت ما اینو ولش میکردم میگفتم برو رد کارت،
بعد در اون هنگام میفهمیدید که ارزش این دنیای شما در نزد من از آب بینی بز کمتره ،
اینا به دهن ماها خیلی بزرگ ، اینا رو باید خود آقا امیرالمومنین هیچکی جرات نمی کنه یه چنین کلامی رو بگه جز امیرالمومنین ،
جز امیرالمومنین یه زندگی داشت یه طوری رفتار میکرد، عمل میکرد آقا امیرالمومنین همه ما فداش ،
همه ما فداش میگه که ، آقا امیرالمومنین فرمود شماها نمیتونید مثل من زندگی کنید کسی تو این فکر باشه که حالا ما هم بشیم مثل امیرالمومنین نه،
آقا فرمود شما نمی تونید مثل من باشید اما عییوننی بالورع تقوا
من رو با ورع و تقوا کمک کنید من علی رو نمیتونی مثل من زندگی کنید.
حاج آقا مرتضی تهرانی میفرمود: حدیث داریم امام صادق فرمود که:
ماها هم نمیتونیم مثل امیرالمومنین باشیم این رو امام صادق بگه دیگه ببین شما حساب کار میاد دستتون
وا مصیبت ها ، امام صادق فرمود ما هم نمی توانیم مثل جدمون امیرالمومنین باشیم اون یه چیزه دیگه بود آقا امیرالمومنین .
خدا انشالله بحق این کلمات نورانی که ما الان به زبان ایشون می خونیم دلهای ما رو به نور معرفت آشنا و روشن بفرمایید.
خدا بحق این بزرگوار محبتش رو در دل ما حکاکی بفرماید.
پس این جمله امیرالمومنین امروز صبح فرمود: قسم به خدا دنیای شما در چشم من، اهون پست تره ، من عراق خنزیر از استخوان خوک ،خوکی که در دست آدم جذامی باشه.
این از اون این دنیای شما در نزد من پستتر از اینه .
انشالله خدا به شما خیر بدهد.
یه جمله هم عرض مصیبت و عرض روضه
صلی الله علیک یا اباعبدالله
ما قربون آقا ابی عبدالله الحسین بریم ما که نوکر که شاید نگیم ما نوکریم ولی لیاقت نوکری نداریم ولی مگر اینکه خودشون قبول کنن .
حاج آقا مجتهدی میفرمود که همون میومدن نخود بخرن ،
مثلاً یک کیلو نخود میخریدن چهار ، پنج تا هم از این سنگ ریزه و ازاین چیزها نخود نبود سنگ بود آت و آشغال بود با این یک کیلو میرفتی
یا اباعبدالله ما رو هم قاطی بخر
ای عبدالله حسبن جان شما بالاخره نوکر زیاد داری ما هم توش همینجوری قلابی رد کن بره
آقا روز قیامت ما شرمنده مادرت فاطمه زهرا نباشیم
فرمود دو گروه رو امام حسین خانوما اینو ناله بزنیم یه ناله بزنیم
در روایت فرمود دو گروه رو روز قیامت امام حسین به صورتهای اینها نظر میکنه
یک اونهایی که به کرببلا مشرف شده باشند زائران عبدالله رو زائران کربلا امام حسین ویژه نگاه میکنه
انشالله من و شما هم جز اونها باشیم که قیامت ابی عبدالله به صورتامون ویژه نگاه کنه
دومین گروه کیا هستن فرمود اونهایی که برای ابی عبدالله گریه کرده باشن تو مصیبتها تو روضهها اشک ریخته باشن و لذا اینجا شما هی صدا بزن
صلی الله علیک یا اباعبدالله
انقدر بگو صلی الله علیک یااباعبدالله تا اشک چشمت جاری بشه
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتن حرمت مهمان کربلا
بودن دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پام میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
فدای نالههاش بشم ناله میزد اسغونی یه جرعه آب بدید جگرم میسوزه
اما هرچی گفت بدتر کردن نه تنها آبش ندادن نیزه به پهلوش زدن یا اباعبدالله
حسین جان حسین جان حسین جان