بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله محضر مولا حجه ابن الحسن صلواتی بفرستید …اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم در رابطه با زیارت غدیریه آقا امیرالمومنین صحبت می‌کردیم امروز به این فقره می رسیم که السلام علیک یا مولای.. سلام من به تو سلام من بر شما ای مولای من یا امیرالمومنین این خیلی مهم هست .. این چیه که اینجا آورده میشه.. یا امین الله فی ارضه سلام من به تو که شما امانت‌دار خدا هستی در روی زمین که حالا زیارتی هم هستش معروف به زیارت امین الله این زیارت امین الله از کیه زیارت امین الله از امام سجاد علیه السلام هست که امام سجاد وقتی که آمده بودند نجف اشرف رو به قبر آقا امیرالمومنین این زیارت را انشا کردن او به ما رسیده و از آن زیارت های بسیار بسیار معتبر و پرمغز اونایی که انشالله حرم امام رضا تشریف می‌برند هر روز بعد از نمازها صبح ظهر مغرب رو می کنند به سمت حرم امام رضا علیه السلام زیارت امین الله را می‌خوانند زیارت امین الله در نوع خودش بسیار بسیار زیارت پراهمیتی است امین الله یعنی چی امین الله فی ارضه یعنی چی این که آقای خسروشاهی به ما فرمودند یعنی شهردار خدا در روی زمین ، تهران اگر شهردار نداشته باشه؟ نمیشه که! ، باید شهردار داشته باشه تا امورات اداره بشه و الا اینجا تهران دیگه نمیشه اصلا قابل کنترل نمیشه اگر این شهردار منظم تنظیم نکنه کارهارو و افراد رو اینجا منظم نکنه به‌خط نکنه به هم میریزه این جهان این کره زمین یه شهردار میخواد که این جهان را مدیریت کند جهان را منظم بکنه این شهردار چی میتونه باشه یه کسی که امتحان پس داده باشه یه کسی که بهترین خلق باشه باید به شهردار این روی زمین شهردار کسی نیست جز محمد و آل محمد فرجهم پس از سلام و علیک یا امین الله یعنی چی یعنی من اعتقاد دارم این جهان خدا داره این جهان رو به نظم جلو میبره این جهان را بابا تدبیر داره جلو میبره خدایی که این جهان را خلق کرده من را خلق کرده خدا برای این جهان شهردار گذاشته فرماندار گذاشته فرماندار این شهرکیه؟ محمد وآل محمد فرماندار این عالم چیه اون موقع دیگه نمیشم هرجا گرفتار شدم سریع ارتباط برقرار می کنم با کی شهردار شما الان تو خونتون لوله‌های خونتون مشکل پیدا کردن مشکل پیدا کردید یا تو خیابون مشکل پیدا کردی کجا میری ؟؟مسجدمیری؟نه میری شهرداری مسجد که نمیری …میری شهرداری تا دستور بدن این کار انجام بدن.. توی این عالم شما فهمیدید شهردار کیه امیرالمومنین علی علیه السلام شهردار خلقته فهمیدی حالا گیر افتادی مشکل پیدا کردی حالا یه تلفن می زنی به شهردار
میگی یا امیرالمومنین ما اینجا گیر افتادیم آقا جون دستم به دامن شما. این شهرداری که خداوند برای این خلقت قرار داده وقت بگیریم ؟ یا نه آزاده هر وقت میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی؟ آزاد وقت و بی وقت شب روز حتی زیر پتو هم خوابیدی یه دفعه میگه یا مولا یا امین الله دست منو بگیر زیارت امین الله یعنی این اعتقاد دارم که این جهان صاحب داره خلقت صاحب داره نظم داره همه چیز باید داشته باشه باید مدیر داشته باشه مدیرش کیه امیرالمومنین علی ابن ابیطالب قربون این آقا برم این آقا مدیر خلقته حالا یکی میگه اگر این مدیر خلقته پس چرا در خونش رو آتیش زدن نمیتونست کاری بکنه؟میتونست کاری بکنه .میتونست بیاد بیرون ..اگر میخواست دست به شمشیر ببر همون چراغی که پیغمبر روشن کرد داره سوسو میکنه.این خاموش میشه ولذافرمود استخوان درگلو تیغ در چشم اینجوری من تحمل کردم صبر کردم یعنی این مدت این فتنه گران.. ولا تتبع سبیل المفسدین..سبیل مفسدین رو تبعیت نکن شماتواین دهه دارید تو نماز وواعدنا موسی دارید اینو میخونید فکر کردید یعنی چی؟برای چی دارید اینو میخونید ؟یعنی آقاباید سکوت کنی باید صبر کنی این کاری بود که هارون برادر حضرت موسی کرد فرمود علی جان انت منی به منزلت هارون من موسی الا انه لانبی بعدی قربون امیرالمومنین علی علیه السلام بشم خواستم روضه جناب قمر بنی هاشم علیه السلام بخونم منتها زبونم اینطور میچرخه که روضه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها رو بخونم انشاالله امام زمان هم باما هم ناله خواهدشد حضرت عباس علیه السلام هم با ما هم ناله خواهد شد این روضه مادرشون حضرت زهرا رو خیلی دوست دارن هرجا توهروقت تو هرلحظه آقا امیرالمومنین می اومد تو خونه فاطمه زهرا تمام قد بلند می شد می‌شد در رو باز میکرد به روی آقا امیرالمومنین و این صحنه تمام غم و غصه عالم را از دل مدیر خلقت بیرون میکرد کسی که کارگردان این جهان؛ کسی که شهردار این جهان هستی که با دیدن فاطمه تمام غم و غصه را فراموش میکرد وارد منزل می شد دید فاطمه از او رو گرفته تمام غم و غصه دو مرتبه تو دل میشینه دیگه میدونی کی آقا امیرالمومنین این غم و غصه اوج گرفت نصفه های شب که هی صدا میزد بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته یه وقت دیدن آقا امیرالمومنین دست از غسل کشید سر به دیوار گذاشته های های بلند بلند گریه میکنه صدا زد امیرالمومنین علی جان شما به بچه‌ها فرمودید آرام گریه کنند شما به حسنین میگید آرام گریه کنند چرا پس خودتون بلند بلند گریه می کنید فرمود دستم الان رسید به بازوی ورم کرده زهرا یا امیرالمومنین آقاجان دستتون به بازوی ورم کرده خورد طاقت نیاوردید من بمیرم برای اون دختر بچه سه ساله ای که تو خرابه شام دستش به سر بریده بابا خورد صدا زد بابا چه کسی رگ های گردن تو رو برید لبهاشو گذاشت و لب‌های بابا یه وقت دیدن دیگه نفسش بالا نمیاد سر از یک طرف نازدانه ابی عبدالله از یک طرف ??حسین جان حسین جان….
