حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۲۹۰

●قال(علیه السّلام) : لا تَقُل مَا لا تَعلَمُ بَل لا تَقُل کُلَّ مَا تَعلم فَاِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَی جَوَارِکَ کُلِّها فَرَائِض یَحتَجُّ بِها عَلَیکَ یَومَ القیامَهِ

●و درودخدا بر او باد ، فرمود : آنچه نمی دانی مگو ، بلکه همه آنچه را که می دانی نیز مگو ، زیرا خداوند بزرگ بر اعضا بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجت آورد.

 

حضرت امیر صلوات الله علیه جان عالم فدای او می‌فرمایند :

لاتقل ، یعنی نگو

ما لا تعلم ، اون چیزی که نمی‌دونی .

اون چیزی که نمی‌دونی رو اظهار نظر درباره‌اش نکن .

عرض کردیم زبان امیرالمومنین می‌فرماید سبع درنده ایه

یهو دیدی خب بالاخره از کام بیرون بیاد و یه چیزی میگه و بعد شر میشه برات گرفتاری میشه برات

به ضرس قاطع نظر میده میگه این است و جز این نیست

خب دروغ میشه بعد زشت‌ترین کارها دروغه گرفتاری برات درست میشه آبروریزی میشه.

آشیخ حسین انصاریان یه روایت می خوند ، من ندیدم به نقل از ایشون میگم که می‌گفتش ،

که روز قیامت خدا زبان رو به بدترین ها عذاب می‌کنه

عذابی می‌کنه که بقیه اعضا و جوارح را عذاب نمی‌کنه به مانند به زبان

خیلی بد ، بعد میگن آخه چرا اینجوری زبان رو عذاب ،

خطاب میشه چون تو یه چیزی گفتی دل بنده من شکست

یه چیزی گفتی یه کسی رو به کشتن دادی یه چیزی گفتی …

آقا این زبان، این اعضا جوارح ما کدومشون اینطورین ؟

زبان ، زبان ، یهو یه چیزی میگی یه کلمه میگی ها ، تو جمع برگشتی به طرف گفتی آ چطوری فلان ،

این کینه گرفت مگه دیگه درست میشه ، کینه تو دلش اومده درست نمیشه.

حسادت اینا همه منشا زبان داره .

لاتقل نگو ، ما لا تعلم اون چیزی که نمی‌دونی رو نگو ، خاموش بشین خاموش باش.

نبی مکرم به جناب ابوذر چه قشنگ فرمود ، فرمود :

هرکس سکوت کرد نجات پیدا کرد .

نشستی یه جا حالا بذار بگن لاله ، چه عیبی داره

آقا فلانی اجتماعیه اصلاً میاد مجلس دست می‌گیره ، هر هر کر کر کر

یه چیزی میگه و خودشم میخنده مجلس رو به دست می گیره می خندونه

بعد میگن فلانی ، اما اون یکی لاله

از ننه به دنیا اومد لال بود،

آقا بزار بگن لاله ، آخرت رو خراب نکن بابت همون هرهر کر کر

طرف حرف نداره میاد میگه فلانی دماغش اینطوریه فلانی لب و لوچش اونجوریه چشش فلانه گوشش چیه،

هی میره تو جزئیات تا کجاها میره برای اینکه دیگه مجلس و مجلسداری کنه .

برای اداره مجلس کنه ،

هر چیزی هم که نمی دونه بیان می‌کند یه وقتایی اصلا پا رو فراتر می گذاره ،

جعل روایت می کنه ، میگه فلان چیز هست ، میگه خب از منبعش کیه ؟

میگه نبی مکرم فرموده .

اینم هستا ، من دیدم از اینا دارم بهتون میگم.

خب لا تقل لا یعلم اون چیزی که نمی‌دونی نگو ، بعد آقا فرمود حالا بالاتر برو

بل لا تقل کل ما تعلم

همه اون چیزییم که می‌دونی نگو.

هرچی هم که می‌دونی نگو ، اون چیزی که نمی‌دونی و نگو اون چیزایی هم که می‌دونی همشو نمی‌خواد بگی .

خیلی چیزا هست بالاخره ما خبر داریم باخبریم می‌دونیم بزار وقتش بگو ،

بزار به جاش بگو ،

ما ها حالا تو همین بحث علم آموزی و طلبگی و دانش آموزی و خودشو خیلی نشون میده .

مثلاً یه طلبه‌ای پیش مطالعه کرده ، حاج آقا می‌گفت مثلاً قرآنو بردارید پیش مطالعه کنید و اینا .

یه صفحه زودتر ، حالا می بینی یکی می خونه خونه میاد ، الان همه چی بلده درسته ،

می‌شینه تا حاج آقا می‌خواد بگه این چی میشه ؟ این می‌پره میگه.

همه رو می خواد بگه ، آدمی اینجوری ها ، اون موقع که حالا نمی دونه ،

بلد نیست سکوته ، اما وقتی می‌دونه… اون طرف کی بود ؟ جابر بود ، اومد پیش امام باقر علیه السلام گفت ،

آقا این همه حدیث به من گفتی دارم می‌ترکم ، باید به یکی بگم .

بعدم گفتید نگو ، ۳۰ هزار حدیث.

گفت آقا اینا رو به من گفتید بعدم به من گفتید نگو. دارم می‌ترکم.

امام باقر فرمود: برو یه جا بکن یه حفره درست کن سرتو بکن مثلاً مثل چاه ،

سرتو بکن داخل اون بگو حدثنی مثلاً جعفر بن محمد…

هی اینجوری بگو بگو تا راحت بشی خلاص بشی.

آدمیزاد اینجوریه‌ها ، می‌خواد همه اون چیزی که داره تو سینش خالی کنه.

بعد حالا چرا حضرت امیر می‌فرماید همه اون چیزایی که می‌دونیدم نگو ،

چون تو اینجا نشستی وقتی تو داری میگی بغل دستیت میگه اوف ببین چقدر ماشالله این صاحب کمالاته ،

از حاج آقا بیشتر بلده حرف بزنه .

خب مورد حسادت قرار می‌گیری ، مورد چشم زخم قرار می‌گیری .

به طلبه‌ها به دانش آموزان دانشگاه ماشالله هی دستتو بالا نیار ،

هی نخوای اظهار فضل بکنی ، هم یکی اونجا یکی تو مسجد ، یکی تو فامیلا ،

تو نشستی هی اظهار فضل نکنید.

اینم دو ، بعد حضرت می فرماید:

فان الله فرض

خدا واجب کرده است علی جوارحک

بر جوارح تو ، نه یکی دو تا جوارحت

کلها فرائض ، یک سری حقوق قرار داده ، یک سری واجباتی رو قرار داده

خدای متعال واجب کرده بر این اعضا و جوارح تو.

که یحتج ، خدای متعال احتجاج می‌کنه حجت میاره دلیل میاره

بها ، واسطه همین اعضا جوارح تو

علیک ، اگه می گفت لک ، یعنی به نفع تو وقتی میگه علیک یعنی به ضرر تو .

علیک یوم القیامه

خدا میگه این زبانو میاره میگه نگاه کن چرا اینجا این حرفو زدی ،

چرا این حرف رکار رو کردی ، خدا به واسطه این‌ها روز قیامت بر ما احتجاج می‌کنه.

میگه اینجا اونجا اینطوری خلاصه باید مراقب باشیم مواظب باشیم نکنه خطا عمداً چیزی بگیم گرفتاری برامون درست بشه.

سکوت من صمت هر کسی سکوت کرد نجاه نجات پیدا می کنه.

و لذاکه بزرگان ما بودن علامه ، خیلی از علما تا میومدی پیششون می‌نشستی تا سوال نمی‌کردی یک کلمه حرف نمی زد .

منبع دانش بود ها ، این قلبش سینه‌اش پر علم بود اما نمی‌گفت ،

تا یه نفر بیاد یه سوال بکنه ، کوه سکوت بود کوه آرامش بود .

اما ماها چهار تا چیز یاد می‌گیریم اینو می‌خوایم سریع بشی عرصه ظهور برسونیم خیلی آدمای کوچولو موچولو ظرفمون کوچیکه.

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله

امان از زخم زبان نانجیب تو مجلس رو کرد به اولیا مخدره زینب کبری

گفت که ها دیدی خدا چه کرد با تو زینب اصلاً این خیلی حرفا کلمات کلمات

نیش زدن نیش زدن زدن خیلی خطرناکه برگشت نیش می‌زد دیگه

به آقا گفتن گفتن به شما کجا خیلی سخت گذشت کربلا شام کوفه؟

تو این همه منزل کجا به شما خیلی سخت گذشت

آقا سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام

بعدجویا شدن دلیل پرسیدن چرا آخه شام علت چیه ،

چون تو شام به ما زخم زبان زدند

ببینید زبان بدتر از زخم شمشیر و نیزه و تیر و اینجا

چقدر از قلب آدم رو خورد می‌کنه

می گفتن اینا خارجین

هیرپشت سر هم ردیف کردن یه چیزایی گفتن دل اهل بیت رو سوزوندند

حالا ببینید امام سجاد اینطوری میشه پس چه حالی خواهد داشت طفل سه ساله

دختر سه ساله امام حسین رقیه

اون ساعتی که بیاد ببینه مردم شام زخم زبان می زنند

تو بابا نداری تو بابات کو چرا لباس نداری هی از این حرفا زدن زدن

دلش پر شد صدا زد عمه جان

پس بابای من کی میاد گفت دخترم آرام باش

اندکی صبر کن پدرت میاد همینم شد

یه مقداری صبر کرد

در نیمه‌های شب صدا بلند شد به گریه عمه این ابی

بابای من کجاست تا گفت بابای من کجاست گویا خانم زینب کبری به گریه افتاد

همه اهل خرابه به گریه افتادن صدای گریه بلند شد

یه طوری گریه کردن بنده اعتقادم اینه مجلس اگر حال خوشی داشته باشه اهل مجلس یه طوری گریه کنند خب اون کسی که گریه براش می‌شه او رو به مجلس می‌کشونن

یه طوری گریه کردن سر بریده امام حسین به دیدن دختران اومد

مخصوصاً سه ساله

صلی الله علیک یا مظلوم یا عبدالله

حسین جان ابی عبدالله

امروز منت سر ما بگذار یه قدم رو صورت‌های ما بذار

حسین جان امان از اون ساعتی که سر بریده بابا به دامن بگیره

صدا بزنه بابا شامیا بدن بابا بابا

عممو زدن بابا بابا

دنبالم دوید بابا بابا

موهامو کشید بابا بابا

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *