حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه یازدهم

 

بحث در رابطه با خطبه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها که معروف به فدک هست

عرض کردیم که خب حضرت که تشریف میارن مسجد و شروع می‌کنن به صحبت کردن

و ابتدا حمد و ثنای الهی و این‌ها تا می‌رسد به اینجا که

بعد از حمد و ثنا حضرت شروع می‌کنن به گواهی دادن به شهادت دادن

که می‌فرمایند و اشهد یعنی من شهادت میدم و اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له

این یعنی مسلمانی که خب در اصل خطو مشخص می‌کند دارد راه رو دارد مشخص می‌کند

من گواهی میدم که نیست خدایی جز الله که تنهاست و شریکی برای او نیستش

خب حالا اینی که من عرض کردم یه ظاهری داره یه باطنی داره

ظاهرش همینه دیگه اما باطنش اخلاصه و این شهادت

این شهادت به وحدانیت خدا به یکتایی خدا کلمه‌ایه که خداوند اخلاص رو

نتیجه و تأویل این قرار داده یعنی باطن این شهادت باطن این توحید میشه اخلاص

اگر انسان واقعا معتقد باشه که غیر از خدای یگانه هیچ موجودی قادر مطلق نیست

اگه واقعاً اینجوری اعتقاد داشته باشه و اینکه همه عالم در مقابل خدا تسلیم و فرمانبرداره

و تنها خداست که مستحق عبادته و روزی دهنده و خالق موجوداته

و خداست که حاجات رو برآورده می‌کنه اون موقع دیگه تو اعمالش خلوص داره

دیگه برای کسی دیگه‌ای کار نمی‌کنه که دیده بشه عباداتش هم خالصانه انجام می‌شه

با نیت پاک انجام میشه اما چون ماها خدا رو قادر مطلق نمی‌دونیم

چون خدا رو همه کاره نمی‌بینیم چون می‌گیم حاجات فقط به دست خدا برآورده نمیشه

بله باران ابرها بیان آسمان خساست داره بابا اینا همش ابزاره

قلم دست خداست خدا بچرخونه خدا حرکت بده خدا بخواد دیگه

آدم نیازی نیست چاپلوسی کنه دیگه نیازی نیستش که برای غیر کاری بکنه

می‌بینه همه این عالم فرمانبردار خداس پس چرا من برای دیگران سینه بزنم

سبزی خردکنم تره خورد کنم اون بخواد اون امضا بکنه تمومه دیگه

پس ببینید این معنای واقعی اشهد ان لا اله الا..

ما یه چیزی یه شعاری می‌دیم یه فریادی می‌زنیم منتها کیه که این

حقایق در وجودش در متن قلبش پیاده شده باشه این مهمه

خب پس ببینید اینکه ما خلوص در اعمال نداریم برای اینکه برای غیر خدا ارزش قائل میشیم

اما اگر باور کردیم که فقط خداست که مستحق عبادته هرچی کمال مال خداست

دیگه خب طبعاً در اعمال خودمونم مخلص می‌شیم خب به خاطر همین حضرت زهرا می‌فرمایند

اینو جعله هم می‌خوننا ببینید آقای مصباح هم خدا بیامرزه

اینو مجهول می‌خوندن می فرمودند کلمه‌ایه که قرار داده شده

اخلاص باطنش این اشهد ان لا اله الا الله این باطنش تحویلش اخلاص هستش

خب خدمتتون عرض بکنم و در خطبه نهج‌البلاغه اول اونجا هم هست

همین عبارت و کمال توحیده الاخلاص.. یعنی کمال توحید و شهادت داشتن اخلاص

اگر دیدی یه کسی برا خدا داره زندگی می‌کنه برا خدا داره کار می‌کنه

پس معلومه که این این توحید درش پیاده شده وگرنه بازیه همش دولا راست شدن الکی

دستشو می‌ذاره تو گوشش میگه اشهد ان لا اله الا الله اما از مسجد که میره بیرون این ریاکار و این اصلاً یک ذره برای خدا هم تو این عالم هستی

جایگاهی قائل نیستش و خداوند پیوند با توحید رو در دل‌ها جای داده

خداوند گذاشته این توحید رو ، مرحوم مجلسی تو بحارالانوار چند معنا برای این عبارت آورده

ولی به نظر می‌رسه که منظور حضرت در این عبارت معرفت باطنی و معرفت قلبی انسان‌هاست

که از توحید که خدا این رو تو دل‌ها جا داده و دل‌ها رو ظرف حقایق توحیدی قرار داده

که اگه کسی می‌خواد برسه اینطوری می‌تونه چیکار کنه برسه

یعنی این توحید یه چیز فطریه اینجوری نیستش که حالا ما بیایم یه چیزی جعل بکنیم

نه خدا همینو تو وجود همه شما گذاشته و خدای تبارک و تعالی روشن کرد

در اندیشه‌ها همین درک عقلی توحید رو پس این توحید رو شما تو دلت داری

به واسطه فکرت به واسطه تفکرت هم می‌تونی چیکار کنی پیداش بکنی

که پس این به معرفت عقلی انسان‌ها از توحید اشاره داره

یه دعایی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و سلم دارند

که می فرماید یعنی خدایا اشیا رو همونطوری که هستند به من بنما

معنیش اینه که بنده شما بزرگواران برای اشیا یه موجودیت و ارزش و شخصیتی قائلیم

میگیم آقای حسن زاده هست آقای امیری هست خب در حالی که این غلطه

ایشون کجاست آقای امیری کجاست حاج آقا کجاست این حرفا چیه

این من آقا بریم فلانی اوکی کنه تمومه دکتره اینجوریه این حرفا چیه

ما موجودیتی نداریم که ماها معنای حرفیه ماها آلتی هستیم

غیر استقلالی هستیم همش رنگه اصلاً رنگم نیستش و اونی که

اینجا همه کار است تا اراده نکنه هیچی درست نمی‌شه خدای تبارک و تعالیست

که اینجا منظور پیغمبر که می‌فرماید خدایا اشیا رو همونجوری که هستند به من بنما

یعنی حرفی باشه اسمی نباشه اسمی به معنای استقلالی داره

منتها حرفی غیر مستقل توی عربی هم داشتیم گفتیم حرف چیه تو جمله میاد ولی

هیچ جایگاهی نداره فقط میاد ربطیه اینا رو خدای متعال تمام عالم معنای حرفی داره معنای اسمی نداره

اسمی استقلال داره ولی حرفی هیچ استقلالی نداره

فقط ربط بین اسماء حرف مثلاً من بود گفتم مثلاً میاد اونجا

علی آمد از مدرسه به خانه الان این از و به جایگاهشون چیه تو جمله

فقط ربط فقط خدا اینو آورده اینجا بله این فقط ربطه

شافی دکتر فقط خداست این فقط اومده اونجا اینا رو به هم بچسبونه

والا اونی که قراره کار رو راه بیاندازه خداست پس این دعا زیباست

حفظ کردید حالا ایشالا اینو حفظش بکنید خیلی استفاده کنید

اللهم ارنی الاشیاء کما هی خدایا اشیا رو به من بنما همانطور که

مثلاً و لذا امام خمینی رحمت الله علیه این دیدگاه توحیدیش عجیب و غریب بود که فرمودند

آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند یعنی من اعتقاد من این معنای توحیده

آمریکا یه حرفی بیش نیست اونی که مهمه خدا خداست

اگه اراده کنه توسط این ماها مثلاً اذیت میشیم خدا هم اگه اراده کنه

یکی رو به این مشغولش می‌کنه سرگرمش می‌کنه

حالا اگه خدا بخواد چین رو بندازه جون این بعد ما رو از دست این راحت می‌کنه

این معنای توحیده خدا انشالله به آبروی محمد و آل محمد توفیق به ما بده

از این توحید یه چیزی بفهمیم همینجوری نریم اونور خیلی بدبختی

آدم مشرکانه وارد بشه مشرکانه وارد برزخ بشه تو همین دنیا

دل‌های ما که آماده هست خدا گذاشته وصلش کرده

به این معانی توحیدی پس یه خورده همت کنیم این‌ها رو انشالله در بیاریم

و بعد آروم آروم باور قلبیمون هم بشه که با ایمان از دنیا بریم با ایمان به توحید و این‌ها

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

یه تقلی هست من امروز به دلم افتاد افتاد این رو بگم

حالا گویا ظاهرا یه آقایی به نام شیخ عبدالزهرا که ایشون میگه که

من دیدم و چه و از این حرفا حضرت فرمودند فلانی روضه کودکی ما رو بخون روضه طفولیت ما رو بخون

میگه من عرضه داشتم که یااباعبدالله مگه شما کودکی‌تونم روضه داره

حالا ما کربلا رو می‌دونیم و مثلاً اینجوری شده اونطوری شده این‌ها

اما فرمودند بله از کودکی ما بخون گفتم کدوم روضه

اشاره بکنید آقا فرمود همون ساعتی که مادر ما زهرا افتاده بود

هی اشاره می‌کند به اینجا که مادر ما زهرا افتاده

خدا نیاره برای هیچ فرزندی برای هیچ خانواده‌ای که مادرش رو اینجوری

زمین گیر ببینه میگه دیدیم مادر ما افتاده بین در و دیوار

بعد از آن طرف دیدیم این‌ها آمدند دست بابامون علی رو بستند

خب ما این وسط این میان سرگردان شده بودیم حیران شده بودیم چه کنیم

کدوم طرف بریم به نزد مادرمون بریم یا به نزد پدرمون بریم

که این صحنه انقدر گویا تلخ بوده برا اهل بیت که هی مدام به ذهنشون میومده

و از نظر نمی‌گذروندند دارد امیرالمومنین تا اون موقعی که تو مدینه بود

هر وقت میومد چشمش به در می‌افتاد شروع می‌کرد بلند بلند گریه می‌کرد

این صحنه پس معلومه از نظر امیرالمومنین کنار نمیره

اما من صبح شنبه است یه جمله اینطوری بگم بگم لایوم کیومک یا اباعبدالله

پس امان از اون لحظه‌ای که امام سجاد بفرماید و علیکن بالفرار

عمه جان سر به بیابان‌ها بگذارید همه دویدند تو این بیابان‌ها

بعد بعضی از بچه‌ها خب خار تو پاشون می‌رفت بعضی از بچه‌ها زیر پای اسب‌ها قرار می‌گرفتند جان می‌دادند

صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله

همچین که دوتا از بچه‌ها می‌خواستن فرار کنند

زیر سم اسب‌ها گرفتن می‌فرمایند همونجا جان دادند

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *