حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

✨️الحمدلله و صلی الله علی سیدنا محمد و آله وسلم

💫داستان حضرت آدم علیه السلام

در خصوص حضرت آدم و حوا صلوات الله علیهما بحثمون به اینجا رسید که اون دو بزرگوار نافرمانی ازشون سر زد به همین جهت هم مورد عقاب قرار گرفتند.

تو این جلسه هم در خصوص پایین آمدن اونها به سمت زمین و توبه این دو بزرگوار یه چند نکته عرض می‌کنیم.

نبی مکرم حضرت رسالت پناه می‌ فر ماید وقتی جناب آدم نافرمانی کرد

از عرش منادی او را ندا کرد که ای آدم بیرون رو از جوار من بیرون رو کسی که نافرمانی مرا بکند تو جوار من جایی ندارد

حضرت آدم گریه کرد ملائکه به گریه او گریستند به اقتضای خودشون گریه کردند

خدا جبرئیل رو فرستاد گفت او را به زمین بفرست منتها چه جوری سیاه شده

وقتی ملائکه ها حال حضرت آدم رو دیدند روی سیاه او را دیدند فریاد برآوردند شروع کردند گریه کردند

صدای گریه شون بلند شد خدا یکی رو آفریدی از روح خودت در او دمیدی ملائکه رو به سجده او درآوردی

به یک گناه سفیدی او رو به سیاهی مبدل کردی خیلی محزون شدند ملائکه

خدا از آسمان ندا کرد ای آدم امروز برای پروردگار خودت روزه بگیر کی؟ روز سیزدهم ماه رجب

اون روز رو حضرت آدم وقتی روزه گرفت یک سوم سیاهیش رفت

منادی روز چهاردهم ندا کرد ای آدم روزه بگیر امروز رو برای پروردگارت روز چهاردهم که روزه گرفت دو سوم سیاهی رفت

روز پانزدهم ندا رسید روزه بگیر برای پروردگار خودت وقتی روزه گرفت تمام سیاهی از بدنش زائل شد

بخاطرهمین این روزها رو ایام البیض گفتد گفتند.

از آسمان آن منادی ندا کرد ای آدم این سه روز رو برای تو و فرزندان تو من قرار دادم

هر کی در هر ماه این سه روز رو روزه بگیره انگارتمام عمرش رو روزه گرفته

انگار تمام عمرش رو روزه هستش حضرت آدم از روی اندوه غم و غصه نشست روی زمین سر خودش رو بین دو تا زانو هاش گذاشت

اندوهگین غمناک گفت تا امر خدا برسه من حالم همین هست ناراحت پریشان

خدا جبرئیل رو فرستاد گفت جبرئیل اومد گفت چرا تو رو غمگین می بینیم گفت تا امرخدا برسه من همینم

گفت من رسول خدا هستم من فرستاده خدا هستم خدا تو رو سلام می‌رسونه میگه ای آدم حیاک الله بیاک

حضرت آدم گفت معنی حیاک رو می‌دونم یعنی خدا تو رو زنده بدارد اما بیاک یعنی چی

گفت بیاک یعنی خدا تو رو خندانت کنه ناراحت نباش بخند

حضرت آدم به سجده رفت وقتی سر از سجده برداشت به آسمان سر بلند کرد گفت خدایا حسن و جمال من رو زیاد کن قشنگی من رو زیادکن زیبایی بده به من.

وقتی صبح شد دیگه ریش بسیار سیاهی بر روی صورت او روییده شد دست به این ریشاش زد گفت خدایا اینا دیگه چیه

خاطب شد این لحیه س زینت دادم تو رو و فرزندانت رو تاروز قیامت به این محاسن.

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند حضرت آدم وقتی از بهشت فرود آمد یه خط سیاهی در بدن او ایجاد شده بود

از صورتش تا به پاهای او حضرت آدم شروع کرد به گریه کردن محزون شد به خاطر این سیاهی

که درش بوده هم می‌تونه روایت اول درسته هم روایت دوم

هم حضرت آدم مشغول به روزه بوده و هم به اینکه می‌خوام عرض بکنم.

حضرت آدم بخاطر این سیاهی یه گریه کرد گریه شدیدی و ملک خدا به نزد او اومد جبرئیل به نزد او اومد

گفت سبب گریه تو چیه گفت این سیاهی که تو بدنم ظاهر شده جبرئیل گفت پاشو نماز بخون که این وقت نماز اول هستش

وقتی نماز رو به جا آورد سیاهی تا سینه‌ اش اومد

نماز دوم که اومد گفت این نماز بخون وقت نماز دومت تا نماز رو که خوند سیاهی تا نافش اومد

جبرئیل وقت نماز سوم اومد گفت بلندشو نماز به جا بیار که وقتی نماز سوم رو خوند سیاهی تا زانوهاش اومد

در وقت نماز چهارم وقتی بلند شد نماز رو خوند سیاهی تا پاهاش اومد

در وقت نماز پنجم گفت ای آدم بلند شو نماز رو به جا بیار نماز رو که خوند همه سیاهی از بدنش برطرف شد.

میگه حضرت آدم حمد کرد خدا رو، ثنای خدا رو به جا آورد جبرئیل گفت ای آدم مثل فرزندان تو در این نمازها به مانند مثل توست در این سیاهی

هر کی از فرزندان تو در هر روز و شب پنج نوبت نماز به جا بیاره بیرون میاد از گناهانش همونجوری که تو از این سیاهی‌ها بیرون اومدی.

پس این نمازهای پنجگانه رو بزرگواران انقدر بهش اهمیت بدیم که یه وقتایی غذاخوردن فراموشمون بشه

یه وقتایی اصلا نفس کشیدن فراموشمون بشه اینقدر این برای ما مهم جلوه بکنه که همه دغدغه مون همه هممون همه فکرمون بشه نمازهای پنجگانه

و خوشا به حال اونهایی که سیزدهم و چهاردهم پانزدهم هر ماه رو روزه می‌گیرند درود خدا بر اونها.

امام صادق می‌فرماید داشتیم طواف به جا می‌آوردیم در اثنای طواف یه شخصی اومد

دستش رو گذاشت رو دوش پدر من گفت سوال می‌کنم از تو از سه تا خصلت

که اینا رو غیر تو کسی نمی‌دونه میگه پدرم ساکت شد طواف انجام شد آومد هجر اسماعیل دو رکعت نماز خوند

بعد که نمازش تموم شد فرمود کجاس اونی که می خواست سوال کنه از من

همون شخص اومد پیش پدرم نشست سوال ها رو کرد گفت آقا خدا چجوری از ملا ئکه ها راضی شد بعد از اینکه غضب کرده بود

اینا سوالشون یه سوالی کردند که نباید میکردند پدرم فرمود

ملائکه هفت سال طواف کردند بعضی ازجاها هست هفت هزار سال.

کجا طواف کردند؟ در دور عرش دعا می کردند، استغفر می کردند از خدا می خواستند تا خدا از اونها راضی شد

بعد از هفت سال یا هفت هزار سال اون شخصی که سوال کرده بود گفت بله شما راست گفتید.

گفت حالا به من بگید خدا از آدم چه جوری راضی شد؟

پدرم فرمود وقتی آدم به زمین اومد در کشور هند فرود اومد بعد از خدا خواست همین خانه رو همین کعبه رو

خدا به او امر کرد که پاشو بیا وقتی که اومد هفت شوت طواف کرد بعد رفت سمت منا عرفات و جمیع مناسک حج رو به جا آورد

پدرم فرمود از هند که اومد به سمت مکه هر جا که قدم مبارکش بر اون واقع شد ماموره شد آبادان شد

سر سبز شد بین قدم تا قدمش صحرا شد که در این صحراها چیزی نیست

وقتی اومد به نزد خانه کعبه هفت شوت طواف کرد همه مناسک را همو نجوری که خدا امر کرده بود خدا توبه او رو پذیرفت

پس طواف آدم هفت شوت شد همونطوری که ملائکه در دور عرش هفت سال طواف کردند.

جبرئیل گفت ای آدم گوارا باد بر تو آمرزیده شدی

بعد به آدم گفت ای آدم من سه هزار سال قبل از اینکه تو این خانه رو طواف کردم

و حضرت آدم گفت خدایا بیامرز من رو ذریه من رو بیامرز.

خدا هم به او خطاب کرد هر کسی که ایمان بیاره به من و به رسولان من من اونها رو می‌آموزم

امام صادق می‌فرماید اون شخص سائل گفت یابن رسول الله صدقت راست گفتی بعد رفت

پدرم گفت این جبرئیل بود اومده بود که معالم دین شما رو به شما تعلیم کنه.

 

🎙جهت دریافت صوت 👇

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *