حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

✨️ الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و سلم

? داستان حضرت ابراهیم علیه السلام

شبهه‌ای مطرح شده که این شبهه از این قرار هست که شما در مباحث پیش ثابت کردید

پیامبران از اول عمر تا آخر عمر معصومند گناه نمی‌کنند

و حال اینکه در بحث گذشته شما گفتید که جناب ابراهیم علیه السلام وقتی ستاره رو دید یه عده ستاره پرست دید

ماه رو دید یه عده ماه پرستید

آفتاب رو دید یه عده آفتاب پرست رو دید همنوای با اون‌ها همصدای با اون‌ها گفت هذا ربی این پروردگار منه

خب این حرف به حسب ظاهر کفره فلذا حضرت ابراهیم از عصمت خارج شده

دیگه نمی‌تونیم بگیم حضرت ابراهیم علیه السلام معصوم است

ما وقتی تونستیم ثابت کنیم یکی از پیامبران معصوم نیست پس بقیه پیامبران هم عصمتشون زیر سوال میره

این شبهه رو به چند وجه می‌تونیم جواب بدیم

وجه اول که آقا این حرفی که حضرت ابراهیم علیه السلام دارد می‌گوید

این سخن در مقام تفکر چه جوری وقتی یه کسی درباره مسئله ای فکر می‌کنه اول یه شقی از شقوق رو در نظر قرار میده

که اگر چنین باشه اینطوری خواهد بود بعد از اون فکر می‌کنه تا صحت و بطلان ظاهر بشه

امام صادق علیه السلام ازشون سوال کردند که حضرت ابراهیم مشرک شد اونجا که گفت هذا ربی

آقا فرمودند نه حضرت ابراهیم در طلب پروردگارش بود

یعنی اینا رو داره میگه تا برسه به پروردگار داره فکر می‌کنه در مقام تفکر

در طلب دین حقه اگر الان کسی اینجوری حرف بزنه مثلاً بیاد پیش شما سوال بکنه

که آقا این اینجوریه این اینطوریه می‌تونیم به او بگیم مشرک

خب داره فکر می‌کنه به نتیجه برسه دیگه وجه دوم از پاسخ این هستش که

اون بزرگوار روی مصلحت اینجوری فرمود چرا چون اگر در اول بسم الله میومد می‌گفت یوانه‌ها نادونا خیره سرها

این زهره این ستاره این خدا نیست خب چه اتفاقی می‌افتاد

مردم نفرت پیدا می‌کردن از او دارن خب ستاره می‌پرستن همونجا حمله می‌کردن دندوناشو می‌ریختن تو حلقش

با تپانچه می‌کوبیدن تو دهانش

دیگه حرف او رو قبول نمی‌کردن استدلال او رو نمی‌پذیرفتن

پس اون بزرگوار اول امر موافقت کرد این سخن رو به زبان آورد و غرضش هم این بود

اگر فرض کنیم این زهره پروردگار ما باشه این ستاره خدای ما باشه حالا می‌تونه باشه یا نه

که بعد استدلال کرد نمی‌تونه این خدا باشه و حجت رو بر اون‌ها تمام کرد.

وجه سوم از جواب این هستش که بابا این سخن حضرت ابراهیم علیه السلام بر سبیل استفهام

سوالی. الان ما داریم یه چیزی رو می‌نویسیم یه علامت سوالم می‌ذاریم یه علامت تعجب هم می گذاریم

تو قرآن که علامت سوال علامت تعجب نیست

پس این هذا ربی نه اینکه بگه این پروردگار منه

می‌خواد بگه آی مردم ستاره پرست ها شما میگید این پروردگار منه

داره سوال می‌کنه کما اینکه مامون از حضرت رضا علیه السلام پرسید از تفسیر همین آیه

آقا امام رضا علیه السلام فرمود جناب ابراهیم به سه تا طایفه رسید یه صنف عبادت ستاره می‌کردند

یه صنف ماه رو عبادت می‌کردند یک صنف هم آفتاب رو عبادت می‌کردند

اون وقتی که از غار بیرون اومد خب شب بود این ستاره ظاهر شده بود

وقتی که دید مردم دارن ستاره می‌پرستند به مردم گفت این پروردگار منه

داره سوال می‌کنه بر سبیل انکار هستند می‌خواد انکار کنه نه اینکه تصدیق بکنه بگه که این آقا این پروردگار

نه داره سوالی میگه استفهامی میگه انکاری میگه وقتی که یه مقدار گذشت دید ستاره پنهان شد فرو رفت

گفت من فرو روندگان رو دوست ندارم من چیزایی که چیزی که پنهان بشه بیفته رو دوست ندارم

من خدایی رو دوست دارم که پنهان نیست همیشه ظاهر باشه

اینکه پنهان شد که پنهان شدن و فرو رفتن از صفات مخلوقین است

از صفات قدیم و واجب الوجود به ذات نیست

ماه رو نورانی و طالع دید امام رضا می‌فرماید که جناب ابراهیم گفت

حالت استفهامی این خدای منه

حالت انکاری بعد که دید ماه پنهان شد و افول کرد گفت اگر هدایت نکنه خدای من من رو

من هر آینه از گمراهان خواهم بود آقا امام رضا فرمود یعنی اگر خدا من رو هدایت نکرده بود از گمراهان بودم

صبح شد آفتاب طالع شد بازم حالت سوالی گفت

گفت این خدای منه چون این بزرگتر از زهره و ماهه این خدای منه

بازم حالت انکاری داره استفهامی داره آفتاب که غروب کرد رو کرد به هر سه تا گروه گفت

ای قوم من من بیزارم از اونچه که شما شریک خدا قرار می‌دید

من روی جان و دلم رو به سوی خدایی می‌کنم که آسمان‌ها و زمین را از عدم به وجود آورد

از همه دین‌های باطل رو برمی‌گردونم و میل می‌کنم به اون دین خالص

به خدای خودم و من از مشرکین نیستم غرض حضرت ابراهیم به اون چیزی که می‌گفت که می‌گفت هذا ربی

ظاهر شد اصلاً او دنبال تصدیق اون مطالب نبود که حالت سوالی و انکاری داشت می‌گفت تا یه نتیجه‌گیری خوبی داشته باشه

می‌خواست بگه بابا اینایی که شماها می‌پرستید لیاقت پرستیدن رو ندارن

اینا افول کنندگانند چیزی که در صفت ماه و آفتاب و ماه هست

این سزاوار پرستیدن نیست بلکه شما بیایید خدایی رو بپرستید که از عدم آسمان خلق می‌کنه

زمین خلق می‌کنه این حجت حضرت ابراهیم علیه السلام بود بر اون مردم

که وقتی امام رضا علیه السلام اینطور مطلب رو باز کرد و اینطور مطلب رو روشن کرد

مامون گفت آقا جان خدا شما رو جزای خیر بده یابن رسول الله شما گره از دل ما باز کردید.

 

?جهت دریافت صوت ?

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *