بسم الله الرحمن الرحیم
✨️ الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله و سلم.
? داستان حضرت هود علیه السلام و قوم عاد
در تاریخ هست که معتصم عباسی لعنت خدا بر او امر کرد در بطانیه یک چاهی بکنند
سربازان و مامورین مشغول به کندن شدند به اندازه ۳۰۰ قامت زمین رو حفر کردند
آبی ظاهر نشد اینها رها کردن دیگه نکندند تا اینکه متوکل لعنت الله علیه خلیفه شد
او امر کرد هر چقدر که میتونید بکنید تا آب ظاهر بشه
مردم شروع کردن به کندن تا به حدی که در هر صد قامت یک چرخ گذاشتند رسیدن به یک سنگی بسیار بزرگ و سخت
کلنگهای خودشون رو برداشتند به این سنگ کوفتند
تا این سنگ بشکنه سنگ وقتی شکست یک باد بسیار سردی بیرون اومد
هرکی نزدیک این چاه بود همه هلاک شدند
خبر به متوکل رسید خود متوکل و همه علمایی که نزد او بودند حیران و گیج بودند
سر این مطلب رو نمیدونستن مونده بودن چیکار کنند
نامهای تنظیم کردند در همین باب به امام هادی علیه السلام نوشتن
امام علی النقی علیه السلام در جواب فرمودند اینها شهرهای احقاف هستند اینها قوم عادند
که خدا اونها رو به باد تند و سردی هلاک کرد و پیغمبر اینها جناب هود بود
شهرهای اینها آبادان و با خیر فراوان بود خدا باران را از اینها حبس کرد
به مدت ۷ سال تا به خشکسالی افتادند خیر و برکت از سرزمین اینها برطرف شد
جناب هود علیه السلام به اینها می گفت طلب آمرزش کنید
از پروردگار خودتون توبه کنید به سوی خدا تا باران بر شما ببارد
اینها پشت کردن به حضرت هود علیه السلام ایمان نیاوردن
طغیان اینها زیاده شد خدا وحی کرد به جناب هود که یا هود عذاب من در فلان وقت به سوی اینها خواهد آمد
بادی خواهد بود که در اون عذابی دردناک است
وقتی که موقع عذاب رسید دیدند ابری رو به اینها میاد اینها شادی کردند
گفتن این همون ابریه که برای ما باران خواهد آورد
جناب هود فرمود بلکه این همون عذابیه که تعجیل میکنید و میطلبید این عذاب رو این همون عذابه
خداوند قبل از اینکه اینها رو به این باد هولناک عذابشون کنه یک گوشمالی حسابی به اینها داده بود
این آدمهای بیقد و قواره اینها که انقدر مغرور بودن حرف پیامبرشون رو گوش نمیدادند
طاقی شده بودند یاغی شده بودن خدا بر اینها مورچهها را مسلط کرد
مورچههای ریز مورچههایی که خیلی ضعیف هستند
انقدری که دیگه طاقتشون سر اومده بود از دست مورچهها
مورچهها بسیار از گوش و چشم و دهان و بینی اینها داخل میشدند وارد میشدند
طوری شد که دیگه اینها ترک بلاد کردن از اموال خودشون صرف نظر کردن پناه بردن به کوهها
اونجا خب به خاطر اون جثههای عظیمی که داشتن شروع کردن از کوهها و سنگها و ستونها خانههایی برای خودشون بنا کردند
و اونجا ماندند وقتی باد رو دیدند که رو به اینها میاد
به هود گفتن ما رو از باد میترسونی به ما میگی این عذابه
این یه باده دیگه ، این ها فرزندان و مالهای خودشون رو در دره ای از این دره ها قرار دادن جمع کردن ایستادن
بر اون درههایی که اونجا هست تا اینکه دفع کنند باد رو از مالها و زنها و فرزندان خودشون
باد آمد و زیر پای اینها داخل شد و اینها را از زمین کند و به سوی آسمان بالا برد
خیلی صحنه صحنه عجیبی بود اینها در هوا غلط میخوردند تا آنکه به دریا افتادند
میفرماید آیه قرآن سوره ذاریات
ما تذر من شیء اتت علیه الا جعلته کالرمیم
ترک نمیکرد چیزی رو که بر اون وارد شود مگر آنکه میگردانید این باد
انقدر هولناک بود میگردانید این باد همه اون چیزها رو مانند استخوان پوسیده یا گیاه پوسیده
تمام این خانههایی که اینها ساخته بودند از این سنگها و اینها همه به مانند ریگ پخش شدن در روی زمین
هفت شب و هشت روز پی در پی مردان و زنان را از زمین میکند
و به هوا بلند میکرد بسیار عجیب و غریب بوده این عذاب
که الان هم میفرمایند این ریگهایی که هست همه خانههای اینها بوده که این باد به این وضعیت درآورده
? جهت دریافت صوت ?
به کانال میثم ذوالقدر در پیامرسان ایتا مراجعه نمایید.