حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

💫 شرح زندگی یاران فداکار و با اخلاص حضرت سیدالشهداء علیه السلام

👈 حبیب بن مظاهر

در رابطه با اصحاب سید الشهدا بحث میکنیم . امروز حبیب ابن مظاهر

مظهر مطهر یا مظاهر که به گفته ی ابن حجر عسقلانی حبیب پیامبر رو درک کرد و از اصحاب اقا رسول خدا بود .

شیخ طوسی می‌فرماید تابعین بوده یعنی پیغمبر رو ندید ولاکن از اصحاب امیرالمومنین بود

از اصحاب امام حسن و امام حسین بود ، علامه حلی خیلی مدح کرده حبیب بن مظاهر رو ،

و میگه که با امیرالمومنین به کوفه رفت و از یاران خاص امیرالمومنین بود در تمام جنگ ها مولا علی رو یاری کرد

که میگه از پارسایان شب بود ، از شیران روز بود که همه شب قرآن رو ختم می‌کرده

اینم به شهادت امام حسین علیه السلام هست که آقا ابا عبدالله الحسین فرمودند که

این مرد اینطوری بوده این مدلی بوده خب تو تمام جنگ ها شرکت کرد در ردیف شورتت الخمیس بود

شورتت الخمیس یک بار عرض کردم ، حالا چون مفصل و طولانیه اون تفصیل معروفی داره که

پنجاه نفر از اصحاب خاص امیرالمومنین بودند که قصه ی طولانی داره و

یه قصه ی جالبی داره که ایشون حالا از علم بلایا و منایا باخبر بودند

و با جناب میثم داشتند صحبت می‌کردند یه عده هم اونجا نشسته بودند

و حبیب رو میکنه به میثم میگه که گویا مردی رو می بینم که این موهاش کمه

شکمش برجستس و بالای این دار آویخته میشه اینو حبیب به میثم گفت

شکمش رو پاره میکنن در راه ولایت علی ابن ابی طالب میثم تمار هم گفت

گویا من می بینم یه مردی که موهاش اینجوریه که در راه دفاع از پسر پیامبر اکرم سرش رو توی همین کوفه می چرخونن

سرش رو میارن می چرخونن از تن جدا میکنن می گردونن بعد اینجا از هم جدا میشن

مردمی که اونجا بودند گفتن به خدا قسم گفتن ما دروغ گو تر از این دونفر ندیدیم

دقت کردی این دو نفر رفتند ، رشید حجری اومد گفت که این دونفر چی گفتند

داشت به مردم می گفت اونایی که اونجا بودن گفتن که والا اینجوری میشه اینطوری میشه رشید گفت

خدا رحمت کنه میثم رو یادش رفت که بگه که سر حبیب رو میارن اون کسب که ۱۰۰ درهمم بیشتر گرفت

اینجا دارد که اونا گفتن دروغ گو تر از اون دو نفر ندیدیم نگذشت مدتی مگر اینکه

عین همون چیزایی که گفتن اتفاق افتاد حبیب از راویان و ناقلان حدیث

از امام حسین پرسید که شما پیش از آدم چه بودید فرمود ما اشباهی از نور بودیم

که ما اشباهی از نور بودیم دورش می چرخیدیم و فرشتگان رو ما بودیم که تسبیح دادیم

فرشته تسبیح بلد نبود که ما بودیم که فرشته رو تهمید دادیم یعنی الحمدالله

فرشته که الحمدالله بلد نبود من امام حسین به فرشتگان یاد دادم فرشته که تحلیل بلد نبود که

تحلیل یعنی لااله الاالله من امام حسین به فرشته ها یاد دادم

در کتاب های فقه ای شیعه روایتی از حماد بن عثمان از حبیب بن مظاهر از ابو عبدالله درباره طواف و حج اومده

که به احتمال بسیار میگن که غیر از حبیب بن مظاهر هست اما حر بن املی از ابا عبدالله

و حبیب بن مظاهر این حدیث رو دانسته حالا منظور اینه که اینا یکی از ناقلان حدیث بوده راویان حدیث بوده

یکی از کسانی که نامه نوشت به امام حسین همین حبیب بن مظاهر بوده و از کسانی که دفاع کرد از مسلم بن عقیل

حبیب بن مظاهر بوده کسی که اظهار وفاداری کرد و صحبت کرد و حمایت کرد جناب حبیب بن مظاهر بوده

و حبیب و مسلم بن عوسجه برای جناب مسلم بن عقیل دوتایی بلند میشدن می‌رفتن در خونه این و اون بیعت جمع می کردن

چجوری مثلا برای رای دادن به فلانی زنگ میزدن میگفتن بیایید رای بدید  به این رای بدید

بلند میشدن تو کوفه میرفتن برای مسلم بن عقیل به قول ماها حالا رای جمع می کردن

اینا می رفتن بیعت می گرفتن فلانی این مسلم اومده پیک امام حسین بیایید کمک کنید

خاندان حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه بعد از اینکه دیدن ابن زیاد اومد مهار کوفه رو دستش گرفت

و داره جولان میده و مردم پراکنده شدن این دونفر رو مخفی کردند حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه توسط قومشون مخفی شدند

و شبانه حالا از شهر کوفه گریختند به سمت کربلا

حالا چیشد و به چه صورت شد جلسه بعد عرض میکنیم.

امروز روز شهادت آقا امام حسن مجتبی هست به فدای اون آقایی بشم که نه فقط در ایام زندگانی غریب بود

بلکه در ایام شهادت ایامی که از دنیا رفت غریب و مظلوم بود

امروز بگیم السلام علیک یا حسن ابن علی همیشه می گیم صلی الله علیک یا ابا عبد الله

امروز صدا بزنیم السلام علیک یا حسن به فدای اون آقایی بشم که نمیدونن مثل امروز بود بدن پاک و مطهرش رو گذاشتن داخل تابوت

گفتن اولین بدنی که تو پنج تن تشیع شد در روز همین بدن بود

شاید بعدها اهل بیت می‌گفتن بدن امام حسن رو هم روز تشیع نمی کردیم

بدن آقا رسول خدا خب تشیع نداشت خودش تو خونه دفن شد

بدن حضرت زهرا هم تشیع شد منتها نه در روز در شبانه تشیع شد

بدن امیرالمومنین هم تشیع شد منتها نه در روز شبانه

بدن ابی عبدالله که تشیعش زیر سم اسب ها بود تنها بدنی که روز برای تشیع آوردن بدن امام حسن بود

قصه ش رو میدونید اون زن جلو اومد گفت نمیزارم بدن حسن رو اینجا دفن بکنید

بگو مگو شد گفت آل مروان شما اینجایید و بنی هاشم اینطور

بالا پشت بوم تیر ها بود که کمان گذاشتن نه امام حسین رو بزنن نه ابوالفضل رو بزنن

نه بچه های امام حسن رو بزنن فقط هدف یک نفر بود پیکر بی جان امام حسن مجتبی

تیرها بود که میومد به پسر پیغمبر ریحانه ی فاطمه یوسف فاطمه نشست

خواستن حمله کنن همون جا آقا ابا عبدالله نزاشت فرمود وصیت برادرمه

فرموده من راضی نیستم یه قطره خون پای جنازم ریخته بشه

فرموده منو ببرید قبرستان بقیع همونجا کنار قبر عباس عمویم کنار فاطمه بنت اسد دفنم بکنید

آوردن رفقا جنازه رو آوردن اونجا رو زمین گذاشتن خب تابوت تیر خورده

بعد این تیر ها به بدن هم خورده اینجا دارد امام حسین آرام آرام این تیر ها رو جدا کرد

حالا اینجا خیلی گریز هستا گریز زیاده تیر ها رو جدا کرد از بدن

بدن امام حسن رو تو قبر گذاشت خاک ها رو ریخت تو قبر

بعد دارد سه جمله امام حسین گفت حسن غارت زده اونی نیست که مالش رو بردن

غارت زده منم داداش برداری مثل تو رو از دست دادم

و آقا این جمله امام حسین سنگ رو آب میکنه ها فرمود حسن جان تا آخر عمرم عطر نمی زنم

صلی الله علیک یا حسن بن علی

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *