بسم الله الرحمن الرحیم
? شرح زندگی یاران فداکار و با اخلاص حضرت سیدالشهداء علیه السلام
? دو برادر خوارجی عاقبت بخیر
امروز میخوایم دو تا از شهدا رو بگیم که اینها با هم برادر بودند.
فکرشون عقیدهشون یه چیزی بود عجیب و غریب
منتها روز عاشورا پرنده سعادت رو سرشون نشست و توفیق شامل حالشون شد اومدن سمت امام حسین علیه السلام
خب سعد بن الحارث نقل می کند که این با برادرش ابو الحتوف با برادرش از خوارج بود بدترین مردم
گاهی اوقات آدم چه توفیقی باید داشته باشه خوارج کجا اصحاب امام حسین کجا
خوارج که اینجوری بودندبعد حالا طرف شده اصحاب امام حسین علیه السلام
اینا از خوارج کوفه بودند بعد عجلان یه عشیرهایه از خزرج که اینا تو کوفه ساکن بودند
اینا با لشکر همین خوارجها بعد اینا کینه داشتند نسبت به امیرالمومنین علی علیه الصلاة و سلامم کینه داشتند
چون خب ضربه محکم و کاری از امیرالمومنین خوردند
همشون کشته شدن جز ۹ نفر ، اینا از عشیرهایه که از خزرج بودند که در کوفه ساکن بوده
با لشکر عمر سعد میان کربلا که با امام حسین بجنگند
یه چند تا خوارج اینا با لشکر عمر سعد میان کربلا که با امام حسین بجنگن بعد با اون کینهای که داشتند
روز عاشورا که میشه اصحاب امام حسین علیه السلام یکی یکی میان شهید میشن و دارد اینجا آقا اباعبدالله فریاد استغاثهاش بلند میشه
هل من ناصر ینصرنی هل من معین یعیننی
کسی هست منو کمک کنه کسی هست منو یاری بکنه
اون حضرت وقتی که اینجوری میگفتن با صدای بلند میگفتن دیگه
که بعدشم دارد که صدای ناله اهل بیت بلند شد از تو خیمهها
یعنی این صدا از اونور صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین
از اینور صدای بانگ و عویل به چرخ کبود میرسید
بعد همین دو تا خوارج همین دو تا خوارج که با همم برادر بودن
سعد و برادرش ابوالحتوف اینا وقتی شنیدن صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین رو گفتند که ما می گیم لا حکم الا الله و لا طاعة الا..
ما داریم میگیم حکم نیست مگر برا خدا و…
ما دیگه از این شعار ها داریم می زنیم بعد این حسین است
که ما چشم شفاعت داریم فردای قیامت به جدش ماها میگیم آقا فردا جد این آقا بیاد و ما رو شفاعت بکنه
چه جوری شفاعت بکنه در حالی که اینجوری ما فرزندش رو به غربت بگذاریم و بعد با یه مشت زن و بچه و اینها و اطفال بچههای ریز
تو این بیابون هم یاریش نکنیم و بعد بگیم جدش روز قیامت شفاعت میکنه گفتن این جور در نمیاد
که اینجوری ما این نوهشو فرزند دلبندشو اینجا بکشیم بعد بگیم روز قیامتم جدش ما رو شفاعت میکنه
این نمیشه اینجا دارد این دو تا برادر شمشیرا رو کشیدن شمشیرا رو کشیدن اومدن سمت امام حسین علیه السلام
به سرعت خودشونو نزدیکی آقا اباعبدالله الحسین علیه سلام رسوندن
بعد حمله کردن سمت دشمن ، دشمنان امام حسین علیه السلام که عمر سعد باشد
بعد خیلی هم جانانه میجنگیدن همین دوتا برادر یه چند نفری از اونها رو جهنم فرستادند
یه عدهای رو هم زخمی کردند آخرالامر شهید شدند
انم الامور بخواتیهما بعد عاقبت بخیر شدن عاقبتشون به سعادت منجر شد
خدا کنه همه ما عاقبت بخیر بشیم
انشالله این جمع ما اینایی که اینجا هستیم یه روزی بشه که سعادت شامل حال ما بشه
ما هم سعید بشیم ما هم انشالله پای رکاب امام زمان علیه السلام تو راستای دین قدم برداریم
و تو راستای دین هم شهید بشیم یه توفیقی دیگه بالاخره اینا خوارج بعد روز عاشورا یکی دو ساعته منقلب بشوند
بعد از اون نالههای امام حسین علیه السلام منقلب شدند
شنیدن نالههای آقا اباعبدالله الحسین را راهشونو تغییر دادند
خدا رحمت کنه گذشتگان رو
میگفتن هنوزم صدای ناله امام حسین داره میاد
می گفتن اگر گوش شنوا داشته باشی گوش دل داشته باشی همین الانم داره صدا میاد
هل من ناصر ینصرنی کل یوم عاشورا هر روز روز عاشوراست
و کل ارضن کربلا هر زمینیم زمین کربلاست
میگفتن اگر خوب گوش شنوا داشته باشی گوش دل داشته باشی هنوزم داره یه صدایی به گوش میرسه
صدای العطش العطش تشنگی بچههای امام حسین
و علامه امینی رحمت الله علیه ایشون وقتی رفته بود مدینه
از مدینه که برگشت گفتن آقا چه خبر
ایشون فرمود به خدا قسم هنوز صدای فاطمه می اومد
از در و دیوار اون شهر از این شهر هنوز صدای نالهها و گریههای حضرت زهرا به گوش میرسید
حالا الانم صدای بچههای امام حسین صدای العطش خود امام حسین علیه السلام به گوش میرسه
اگه کسی خوب گوش کنه اینا متوجه میشه کافیه دل بدید به امام حسین علیه السلام
روضه بخونم به فدای اون آقایی بشم تو گودال هی صدا میزد اسقونی
یه جرعه آب بدید جگرم داره از تشنگی میسوزه
مشکهاشونو پر میکردن بعد میآوردن کنار گودال این مشکها رو خالی میکردند
جلو چشم امام حسین علیه السلام
اون نامرد شمر صدا زد گفت حسین اگر تمام این کره زمین آب بشه
به خدا قسم ما یک قطره از این آب به تو نمیدیم تا تو بری از زقوم جهنم بخوری
این حرفهایی بود که اون نامرد اون پست میگفتش
بمیرم برا دلت حسین جان
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
حسین جان حسین جان
شیخ جعفر شوشتری ایشون می آورد میگد در شدت عطش امام حسین
انقدر تشنگی شدید بود چند عضو بدن ابی عبدالله رو از کار انداخته
میگه یکی از عضوها چشم های امام حسین بود
که امام صادق فرمود جد غریب ما از شدت عطش آسمون رو مثل دود تیره و تار می دید
لا اله الا الله حسین جان یا اباعبدالله
میگه یکی از عضوهای بدن ابی عبدالله به خاطر شدت عطش از کار افتاد
کبد امام حسین بود هی می گفت جگرم سوخت
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم
بابی انت و امی یا اباعبدالله
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که خاموش نشود نور خداست