حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

?حلیه المتقین

?جلسه شصت و دوم

در رابطه با حقوق شوهر بر زن صحبت می کنیم.

در روایتی معتبر هست که امام باقر علیه السلام فرمود : یه خانمی خدمت نبی مکرم رسول اعظم اومد

گفت که یا رسول الله حق شوهر بر زن چیه ؟

حضرت فرمود : لازمه که از شوهرش اطاعت کنه نافرمانی شوهرش رو نکند.

بدون اجازه شوهر از اموال شوهر صدقه نده بدون رضایت شوهر روزه مستحبی نگیرد.

هرگاه آقا اومد پیشش این مضایقه نکند ، این خیلی مهم ها ، که خیلی از خانم ها متاسفانه آقا که نزدشون میاد میگن نه من حوصله ندارم.

بی اجازه شوهر از خونه بیرون نرود که اگر چنین کند تا زمانی که به خونه بر می گرده ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت همگی این زن رو لعنش می کنند نفرینش می کنند.

این زن دوباره پرسید ، گفت گه حق چه کسی بر مرد از همه بزرگتر و عظیم تره ؟

آقا فرمود : حق شوهر .

حالا من اینجا یه داستانم بگم براتون که قشنگ جالب بشه

امام صادق علیه السلام فرمودند : مردی از انصار در زمان رسول خدا رفت مسافرت

با خانمش عهد کرد که ببین من میرم مسافرت از خونه بیرون نری تا من برگردم

گفت باشه قول میدم که بیرون نرم

این شوهره رفت مسافرت، همین موقع پدر این زن مریض شد

و برا پیغمبر این خانم پیغام فرستاد که همسرم مسافرت رفته با من عهد کرده که من از خونه نرم تا برگرده ،

حالا بابام مریض شده آیا شما اجازه میدی که من برم عیادت بابام؟

پیغمبر فرمود : نه تو خونه ات بشین از همسرت اطاعت کن.

بیماری پدر شدت گرفت این دوباره پیغام فرستاد بابام مریض اجازه میدید برم پیش بابام ؟

پیغمبر فرمود تو خونه ات بشین و از همسرت اطاعت کن

پدرش مرد ، به زنه پیغام دادند بابات مرد این حالا بازم زن باشعوری بوده که با پیغمبر داشت هماهنگ می‌کرد

دوباره پیغام فرستاد به رسول خدا که آقا بابای من مرد شما چی دستور می‌دید ؟

آقا فرمود که نه تو خونت بشین از همسرت اطاعت بکن

بعد باباشو خاک کردن پیغام فرستاد که یا رسول الله چیکار کنم ؟

پیغمبر فرمود تو خونه بشین و..

بعد این سری پیغام تغییر کرد فرمود : به زنه پیغام فرستاد که ببین خانم خدا تو و پدرت رو به همین اطاعتی که از شوهرت کردی آمرزید .

الله اکبر حالا که اطاعت همسرتو کردی هم خودت آمرزیده شدی هم پدرت.

یه صلوات بفرستید.

خانمی خدمت آقا رسول خدا رسید از حق شوهر بر زن پرسید

پیغمبر فرمود : خیلی زیاده که بشه گفت از جمله بدون اجازه شوهر روزه مستحبی نگیرد

از خونه بیرون نره ، به بهترین بوها خودشو خوشبو کنه برای همسر

نه برا رفیق رفقاش نه برای مردم ، زیباترین لباس‌ها رو برای همسرش بپوشه و خودش رو به بهترین صورت‌ها برای شوهرش آرایش کند.

خب در حدیث دیگه‌ای هست بی‌اجازه شوهر چیزی از اموالش رو برنداره به کسی بده

که اگر چنین کنه گناهی گناهش برای زنه ثوابش برای شوهره

و هیچ شبی حاج خانما باید حواسشونو بیشتر جمع کنند

هیچ شب سر بر بالین نذاره مگر اینکه شوهر رو از خودش راضی کند.

در حدیثی است که عمل سه تا گروه به آسمان بالا نمیره

یکی اون زنی که شوهرش ازش راضی نباشد.

حدیث است که جهاد مردان چیه؟ جهاد مردان اینه که جان و مال خودشون رو در راه خدا صرف کند تا کشته بشوند.

جهاد زنها چیه ؟ جهاد زنها اینه که با شوهر خودشون مدارا کنند بسازند.

تو روایت معتبری هست امام صادق علیه السلام فرمود :

هر زنی پناه بر خدا هر زنی به شوهرش بگه من اصلاً از تو خوبی ندیدم

من اصلاً از تو چه خیری به من رسیده اگه یه زنی بگی که تو چه گلی به سر من زدی ثواب همه اعمالش ، همه کارت خرابه…

پیغمبر فرمود : اگر می‌خواستم به کسی دستور بدم که برای دیگری غیر از خدا سجده کند

به زن می‌گفتم برا شوهرت سجده کن . تو روایات هست به هر زنی که به شوهرش یه لیوان آب بده دست شوهرش یه لیوان آب بده پاداش فراوانی داده میشه

۶۰ سال از گناهاشم بخشیده می‌شود. پیغمبر فرمود ، هر زنی ۷ روز به همسرش خدمت کند خدا هفت در آتش دوزخ رو بهش می‌بنده

و درهای هشتگانه بهشت رو به روش باز می‌کنه که هست هر کدوم از این درهای بهش می‌خواد عبور کنه عبور کنه بره بهشت.

ام سلمه از پیغمبر پرسید ارزش خدمت زن به شوهر چیه ؟

آقا فرمود : هیچ زنی از خانه همسرش چیزی رو به قصد اصلاح جابجا نمی‌کنه مگر اینکه خدا به وی نظر رحمت می‌کنه

و هر کسی که خدا بهش نظر رحمت کنه عذاب ازش برطرف می شود برداشته می‌شود.

روایت از امام باقر آوردند که برای زن شفیعی بالاتر از رضایت همسرش نیست.

وقتی که حضرت فاطمه از دنیا رفت امیرالمومنین اومد بالا سر تربت خانم فاطمه زهرا

گفت خدایا من علی از دختر پیغمبرت راضیم. هیچ شفیعی بالاتر از هدایت همسر برای زن نیست.

 

خدای تبارک و تعالی به حق محمد و آل محمد توفیق به ما بده مخصوصاً به خانم‌ها که بتونن وظایفشون رو انجام بدهند.

یه صلوات بفرستید .

خب یک جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه کنم

امروز قبل از اذان صبح می‌خواستم حرکت کنم و این‌ها

یاد یه مصیبتی افتادم گفتم این مصیبت رو بخونم

شاید رزقمون امروز صبح این باشه روزی ما این باشه

شب عاشورا وقتی امام حسین فرمود هر کسی تو این خیمه هست شهید می‌شه

یه نوجوان ۱۳ ساله نوشتن این از جا بلند شد

صدا زد عمو جان آیا من هم شهید میشم این سوال به خاطر این بود که خب قاسم سنش کمتر بود نسبت به بقیه

آقا جایی که ابوالفضل علیه السلام نشسته خب دیگه این آقازاده شاید برای خودش جایگاهی نمی‌دید

و لذا به همین جهت سوال که گفت عمو جان فردا منم شهید میشم

امام حسین فرمود بله عزیز دلم فردا تو هم شهید میشی

منتها شهادت تو بعد از بلای بزرگه مصیبت بزرگ

خب این بلای بزرگ برای آقا ابوالفضل نگفت بلای بزرگ

برای اون یکیا نگفت بلای بزرگ برای این نوجوان می‌فرماید بعد از یک مصیبت بزرگ

خب این بلای بزرگ خیلیا نوشتن می‌دونی چی بود

این بود که همه شهدا کی بدنشون رفت زیر سم اسب ها

بعد از اون ساعتی که دیگه سر در بدن نداشتند

تنها کسی که بدنش رفت زیر سم اسب‌ها در حالی که جان داشت همین نوجوان بود یعنی مقتل جناب قاسم شد تاخت و تاز اسب‌ها

این اسب‌ها روی بدن این قاسم می‌دویدند افتادم از پشت فرس

عمو به فریادم برس

دیگر فتادم از نفس

عمو به فریادم برس

عمو حسین عمو حسین عمو حسین

عمو حسین عمو حسین عمو حسین

مگر نگفتی ای عمو

هستی به جای پدرم

ببین ز سمبه اسب‌ها

آخر چه آمد به سرم

عمو حسین عمو حسین عمو حسین

عمو حسین عمو حسین عمو حسین

یه جمله ایشالا کرب و بلا گریه کنیم کنار حرم این نوجوان ۱۳ ساله کربلا

وقتی ابی عبدالله سر قاسم رو به دامن گرفت صدا زد

عزیزک برادرم برای عموی تو خیلی سخته عمو رو صدا بزنی

عمو نتونه برات کاری بکنه حالا که اومدم کنار تو قاسم می‌خوام کاری انجام بدم برات

می‌بینم کار از کار گذشته

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *