بسم الله الرحمن الرحیم
?توحید مفضل
✨️جلسه بیست و سوم
●هدیه بفرمایید محضر امام زمان ارواحنا له الفدا صلوات بفرستید.
در ادامه توحید مفضل میرسیم به این فقرات که حضرت میفرماید:
تامل کن ای مفضل در سخن گفتن، درحرف زدن،
این صنعت حرف زدن که میتونی حرف بزنی میتونی اون چیزی که تو نیتته تو فکرته تو قلبته رو به زبون بیاری،
چه جوری میتونی این رو به زبون بیاری ؟ این خلقت صوت.
این ایجاد صوت ایجاد حرف زدن به چه شکله؟ ببین همین که شما نگاه کنید بنده سر و پا تقصیر دارم براتون حرف می زنم
اونی که میاد تو ذهنم اونی که میاد تو فکرم چه جوری میشه ،
مثلاً این صوت این امواج این موجهای صوتی میاد اینجا تا میرسه به حلق، میرسه به دهان،
به لبها این قیچی میشه بریده میشه .
بعد به یه شکل های خاصی در میاد ، بعد این از دهان من به گوش شما میرسه و شما میفهمی که من چی دارم میخوام بگم.
آقا میفرماید : ببین در همین سخن گفتن ، تو فکر کن که خدا آدمی رو به این سخن گفتن انعام کرده
که به آن تعبیر میکند و آنچه در ضمیر او است در فکرشه، در قلبشه و آنچه در دلش خطور میکند
و نتایج افکار خود را به آن یعنی به این گفتنه بیان می کنه.
و ما فی الضمیر دیگران را به واسطه این حرف زدن میفهمه ،
یعنی منم میفهمم شما هم می فهمی که چی تو قلبتونه ، چی تو ذهنتون میگذره .
و اگر این سخن گفتن نبود انسان از باب چهار پایان بود.
اگر حرف زدن من و شما نبود منم و شما رو هم باید میبردن تو تیم اون وری ها ،
که در آنچه درخاطرش بود خبر نمیتوانست داد آنچه در خاطر دیگران بود نمیتوانست دانست .
اگر نمیتونستیم به همدیگر خبر بدیم از او ذهنمون ،از قلبمون
دیگه ما ردیم . یه دونه ش ها این چند روز که داریم میایم اینجا هی داریم اینا رو میگیم یه دونه ش نباشه مخطله .
این حافظه نباشه یادتونه گفتم اون حافظه نباشه زندگی مختله ،
اون فراموشیه نباشه زندگی مختله، اون چشم نباشه زندگی مختله، میکروب نباشه زندگی مختله .
یه دونه ش نباشه ببین چی میشه…
حالا این یه دونه نباشه این سخن گفتنه نباشه ببین آدم دیگه برای چی زنده س.
میفرماید : و باز تأمل کن ای مفضل در فواید کتابت و نوشتن .
ن والقلم و ما یسطرون
نگاه کن به این نوشتن ، این خدای متعال ببین چی برات قرار داده .
نوشتنم صنعت خداست، خلقت خداست. فکر نکن صنعت تو هستش حالا این رو فردا میگم اگر توفیق باشه.
منتها حالا فواید نوشتن رو ببین میفرماید :
به واسطه نوشتن شما خبرهای گذشتگان رو برای حاضران ضبط میکنی.
اگر این نوشتن نبود داستان پیغمبر مون چه جوری به ما میرسید،
سینه به سینه میرسید تا برسه انقدر آب توش می کردن که حد و حساب نداره
ببین شما الان نگاه کنید برای حضرت عیسی مسیح رو ننوشتن
زمان حضرت عیسی مسیح میومدن فقط گوش میدادند، نوشتنی تو کار نبود.
خورده خورده گذشت بعد چند سال بعد ، چندین سال اینا تازه شروع کردن به نوشتن.
مدتی گذشته بود سیصد سال، پانصد سال چقدر گذشته بود اینا تازه اومده بودن انجیل رو بنویسن
ببین تازه خواستن بنویسن، انقدر خرابکاری شد، انقدر خرابکاری شد حالا شما حساب بکنید
اگر اخبار پیغمبر ما سینه به سینه انتقال پیدا میکرد اوه…
حالا ببینید نوشتن چقدر آثار داره، خبرهای گذشتگان برای حاضران اینا ضبط میشه .
و ضبط نمایند اخبار حاضران را برای آیندگان و به واسطه نوشتن ،
باقیمانده است کتابها که در علوم و آداب و غیر آنها ، نوشتن خیلی از علوم و آداب
و به نوشتن حفظ می کند آدمی آنچه جاری میشود میان او و دیگران از معاملات و حساب.
الان مثلا معامله که می کنند، می نو یسن آقا من این مبلغ رو دادم.
اگر نوشتن نبود معاملهها چی میشد؟ سخت میشد، فراموش میشد.
اگر نوشتن نبود منقطع میشد، اخبار بعضی از زمانها از بعضی.
و کسی که به سفر میرفت خبرش به اهلش نمیرسید حالا اون موقع نامه می نوشتن و اینها.
الان یه خورده پیشرفت کردن اینها عکس میفرستن، فیلم می فرستن .
و علوم مندرس میشد و آداب ضایع میشد و خلل عظیم در امور و معاملات مردم راه مییافت.
اگر نوشتن نبود که ما الان یقه سنی ها رو نمیتونستیم بگیریم که ما یقه گیر نیستیم ،
ولی میبینیم توکتابهای خودشون،خودشون اعتراف کردن به خیلی چیزها.
اگر نوشتن نبود الان کی میتونست با اهل تسنن بحث بکنه؟ هیچکی.
و فوت میشد از ایشان آنچه محتاج بودند حالا ببین بازم برگردم سراغ حرف اولم.
اگر یه دونه از اینا نباشه ببین محتاج بودن به نظر در آن از دین ایشان و روایات ایشان که ضرور است دانست.