بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۳۴۹
●و قال (علیه السّلام) : اَلا حَرّ یَدَعُ هَذِهِ اَللّمَاظَهَ لِاهلِها اِنَّهُ لَیسَ لِانفُسِکُم اِلا ابجَنّهَ فَلا تَبیعُوهَا اِلا بِهَا
●و درود خدا بر او، فرمود: آیا آزاد مردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد ؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست ، پس به کمتر از آن نفروشید.
حضرت امیر صلوات الله علیه جانهای عالم فدای او باد میفرمایند که:
خیلی تعبیر ، تعبیر زیباییه
تعبیر ، تعبیر عجیبی امروز از امیرالمومنین علی علیه السلام میخونیم ،
حضرت میفرماید آیا آزاد مردی پیدا نمیشه؟
حر ، یعنی آزاد
آیا آزاد مردی پیدا نمیشه که این ته مونده غذا رو به اهلش واگذارد.
حالا من یه معنی می کنم بعد دوباره بر می گردم شرح میدم.
حضرت میفرماید که ، بدونید که وجود شما بهایی جز بهشت نداره
قیمت چیه ؟ قیمت تو فقط بهشته .
به چیزی کمتر از بهشت خودتو نفروش.
بعد ببینید حضرت میفرماید که ، این رو به چیزی جز بهشت نفروشید.
خب حالا برمیگردیم از اول دوباره میگیم ،
لماظه خب بیشتر شارحان نهج البلاغه لماظه رو به زم لام ذکر کردند ،
و به معنی باقی مونده غذا در دهان .
دیدی غذا رو میجوی میجوی قورت میدی بعد یه خورده غذا این لابلای دندونا ،
و ته دهان و اینجور چیزا میمونه که اینارم با زبونت با انگشتت جمعش می کنی و بعد که دیگه،
اون دیگه خیلی مثلاً ارزشی نداره اصل غذا اونی بود که قورت دادی
اول رفت پایین بعد این ته مونده رم با زبونت جمع می کنی ، به اون میگن لماظه.
لماظه ، باقیمانده غذا در دهانه که انسان بعد از فرو بردن لقمه با زبان خودش از اطراف دهان جمع میکنه و فرو میبره.
و گاهی اوقات زبونش رو بر لبها میکشه ، زبان خودش رو بر لبها میکشه که اگه چیزی از غذا مونده ،
اون رو هم چیکار کنه .
و امیرالمومنین دنیا رو داره تشبیه به اون لماظه میکنه ، به همین ته مونده غذا داره میکنه.
در مورد بیارزش بودن این دنیا آقا اینجوری میفرماید:
این دنیا مثل همون لماظه هست
غذا در واقع اشاره به اینه که اقوام زیادی به این دنیا اومدن
از مواهب این دنیا بهره بردند غذاهای اون رو خوردن
گویا ته مونده اون به کی رسیده ؟
به شماها رسیده . اصل اون ارزشی نداشت
اصل اون چیزی که دیگران خوردنو بردن ، ارزشی نداشت تا چه برسه به ته مونده اون.
پس اصل دنیا که دیگران خوردن و چاپیدن که خب اونی که اصلاً قیمتی نداشت
و حالا چه برسه به این ته موندهاش ، بعد تو دلتو داری خوش میکنی به ته مونده دنیا بنده خدا
بعد امیرالمومنین این ته مونده دنیا رو هم تعبیر میکنه به لماظه
میگه این مثل همون لاماظه است که هیچ قیمتی نداره.
بعد حضرت تعبیر به حر میکنه. حر اشاره به این داره که تنها آزادگان میتونن خودشون رو از قید و بند دنیا رها بکنن.
ولی اونهایی که اسیر شهوات و زرق و برقها هستند ، اینها هرگز نمیتونن به آسانی خودشون رو از عشق به این دنیا رها بکنند.
و برای رسیدن به این دنیا به همین ته مونده دست به هر کاری میزنند .
بعد حضرت میفرماید : کدوم آزاد مردیه که این ته مونده غذا رو واگذار کنه به اهلش .
یعنی بزار اهلش بیان ، اهل دنیا بیان از این استفاده بکنن.
خب این تعبیریه که امیرالمومنین علی علیه السلام دارند از این ته مونده دنیا
که الان دست من و شماهاست .
مثل همون لماظه هست که اصل اون لقمه ارزشی نداشت چه برسه به این تهش.
خب در ادامه حضرت امیر میفرماید که : ببین انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه
قیمت تو بهشته.
نیست برای شما ثمنی برای شما قیمتی نیست الا الجنه
مگر بهشت .پس نفروشید خودتون رو ،
الا بها ، مگر به بهشت.
سرمایه ای انسان در اختیار داره که انقدر با ارزشه ،
اون سرمایه ، روح انسانه . همونجوری که شما تو قرآن نگاه میکنید که این سرمایه انقدر با ارزشه که ،
خدای عزوجل به فرشتههای الهی امر میکنه که به این سجده کنید .
به این سجده کنید به سبب اینکه خداوند مقام خلیفة اللهی رو به این داده .
تو این درجهات اینه ، جایگاهت اینه مقامت
بعد خودتو مشغول به یه گناه میکنی ، بعد میای خودتو مشغول به یه دنیا میکنی .
اصلا گیریم که تو اصلاً تمام دنیا مال تو شد ، آخرش که چی؟
حکمت دیروز امیرالمومنین فرمود:
اوله نطفه آخره جیفه
اول اینه آخرشم اونه خب پس ، پس خودتو به کمتر از بهشت نفروش .
این سرمایهای که خدا بهت داده این آدم یه وقتی میتونه بره تو پارک شطرنج بازی کنه
یه وقتی میتونه بشینه پای تلویزیون فیلم نگاه بکنه
یه وقتی هم میتونه سر به سجده بگذاره آقایون این نماز صبحهایی که ما میایم میخونیم این یعنی چی ؟
فکر بکنید در موردش ، زیارت خدا ملاقات خدا.
این روبروی خدا وایسادن اینا اصلاً چیز قیمت شماها اینه ، قیمت شما خداست. به خدا مشغول بشید
بعد حالا من بیام به دنیا مشغول بشم ، بله بدتر از همه اینها کسانی هستند که به اسرائیل دل خوش میکنند
به آمریکا دل خوش میکند ، اونی که باید به خدا دل خوش کنه فرمود:
القلب حرم الله ، قلب حرم خداست.
فلا تسکن فی حرم الله غیرالله
در این حرم خدا غیر خدا رو ساکن نکنید.
حالا ما بیایم به دنیا دل ببندیم . پناه بر خدا.
روز سهشنبه است یه جمله هم عرض مصیبت و عرض روضه کنم
جانهای عالم فدای علیا مخدر زینب را سلام الله علیها
امان از اون ساعتی که این خانم بیاد روی تل وایسه
اونجا ببینه که تو گودال چه خبره
خیلی سخت بود برا عمه سادات
اینکه ببینه برادر رو به چه طرزی دارند خب شهیدش میکنند
خیلی برا خانوم سخت بود اون لحظهای که ببیند
شمشیرها بالا میاد روی یه نقطه فرود میاد
خیلی برا خانوم سخت بود اون لحظهای که برادر تو گودال هی دست و پا میزد
هی صدا میزد اسقونی یه جرعه آب بدید جیگرم داره از تشنگی میسوزه
این دست نازدانه امام حسن مجتبی هم تو دست خانوم بود
بعد خانوم هی این بچه رو سفت گرفته بود که این بچه نکنه یه وقت
دستش رها بشه کار دستش بده
چون امام حسین سفارش ویژه کرده بود گفته بود
خواهرم جان تو و جان این عبدالله
یه لحظه ازش غفلت کنی کار دست ما میده
این میاد و خلاصه خودش رو به شهادت می رسونه
بعد خانوم زینب یه جا بیاختیار شد
شروع کرد هی به سر زدن به سینه زدن اون ساعتم همون ساعتی بود که دید شمشیردار داره با شمشیر میزنه
نیزهدار با نیزه می زنه
بی بی زینب تا دستشو برد روی سرش یهو دید این بچه فرار کرد
هی صدا میزد امام حسین ها
امام حسین از تو گودال این صحنه رو داره میبینه
یهو صدا زد اختا خواهر
احبسی این بچه رو نگهش دار نذار بیاد
بی بی زینب دست انداخت از پشت سر پیراهن عبدالله رو گرفت
من نمیدونم این بچه چیکار کرد
انقدر دست و پا زد آخر سر پیراهنش پاره شد
فرار کرد سمت میدان
خیلی قشنگ میگفت والله لا افارق عمی به خدا از عموم جدا نمیشم
فکر کردید غریب گیر آوردید
عموی من غریب نیست
جانهای عالم فدای غریبید حسین
وقتی تو گودال امام حسین عبدالله رو بغل گرفته بود
یه نفر اومد سر عبدالله رو از بدن جدا کرد
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
همه این صحنهها رو خانوم زینب کبری هم داره میبینه
امان از اون ساعتی که این خانوم وارد گودال بشه
آرام جان خسته دلان پیکرت کجاست حسین جان
جانم به لب رسیده برادر ، سرت کجاست
از ما هر آنچه بود به تاراج بردند
یعنی میخواد بگه داداش هرچی تو خیمهها بود بردن
بگو ببینم خاکم به سر
عمامه پیامبرت کجاست
حسین جان حسین جان