بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۳۴۶
●وقال (علیه السلام ): زُهدک فِی رَاغِب فیِک،نَقصان حَظ، وَ رَغبَتک فِی زَاهد فیِک،ذل نَفس
مولا علی علیه السلام جان های عالم فدای او می فرماید که :
زهد ، یعنی بی میلی
منتها چون به کاف می چسبه
زهدک که بگی به معنی بی میلی تو
فی راغب ، در رابطه با کسی که رغبت داره به تو یه کسی تو رو دوست داره تو بهش بیمیلی کنی.
حاج خانم هی آقا جون قربون صدقه ت میره تو روتو برمیگردونی
برو ضعیفه حالا به حاج خانم بیاعتنایی کردی مثلاً بهش بیتوجهی کردی چه اتفاقی میافته ؟
می فرماید: این سبب نقصان
حظ ، سبب این میشه که حظ تو نسبت به او کم بشه سبب کاستی بهره تو در رابطه با دوستی او میشه .
حالا فقط در رابطه با خانواده نیست، در رابطه پدر و فرزندی هم هست، مادر و فرزندی هم هست .
مثلا بچتو دوست داری میاد باهات بازی کنه قیافت رو اینطوری می کنی میگی حال ندارم خسته م،
خورده خورده یه چند صباح دیگه همون بچه دیگه سمت تو نمیاد،دیگه دوستت نداره ،
پس بیمیلی بهش نکن، خودت رو کنار نگیر، وقتی میاد میگه بیا با هم بازی کنیم یا با هم کشتی بگیریم،
بیا با هم مثلاً اینجوری کنیم بگو باشه براش وقت بزار،بهش بی میلی نکن،
رو برگردونی بگی نه و اینجور چیزا این حظ تو نسبت به او، بهره تو نسبت به او بعدا کم میشه.
فردا هم تو به اون میگی بیا اون نمیاد میگه ها این به اون در . واقعا همین ها قصه همینه.
تو مسجد هم همین هستش ، شما که میبینی میاد پیشت ولو اینکه خوشت نمیاد
آخه میدونی دلها با دلها باید راه داشته باشه احسنت دل باید به دل راه داشته باشه .
حالا من نمیدونم یه جاهایی هم اینطوری شنیدم و خوندم و جزو مطالعاتمه .
اینم همش مربوط به عالم ارواحه ، تو عالم ارواح یه عدهای با یه عدهای تعبیرش خوب نیست اصطلاح قماربازن،
میگن قر خوردن میگه یکی به یکی جور شد عجین شد ، اینجا هم باهاش عجینه.
ولی اونجا جور نمیشه اینجا هم جور نمیشه به هم نمیخورن.
یکی رو می بینی اصلا نه اون به دل تو می شینه و نه تو به دل اون می شینی اصلا بهت نمی خوره دیگه،
منتها حالا اگر یه وقت دیدی یه کسی اومد پیشت میخواد باهات رفاقت کنه،
ولی بهش بیمیلی نکن بزار بعدا به دردت میخوره.
فرمود ؛ بدبخت اون کسیه که دوست ندارند
بدبختتر از اون اعجز منه ، بدبختتر از اون کیه؟
اون کسیه که دوست داره، دوستش رو از دست میده .
وقتی یه کسی میاد به سمت تو دست دوستی دراز میکنه بگیرش دستش رو بفشار.
هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار.
پس حواست باشه یکی اومد بی میلی نکن، تحویلش بگیر یه وقتی براش یه هدیه هم بخر،
یه وقتی براش یه چیزی هم بخر که تو رو کمکت میکنه بعدا تو میتونی از این بابا به نحو نیکو استفاده بکنی.
فقره دوم می فرماید: و رغبتک برعکس فقره اوله
رغبتک ، یعنی میل تو ،دوستی تو،
میل تو،رغبت تو به معنای میل، میل تو در رابطه با کسی که ،
زاهد فیک ، از تو دوری میکنه.
حالا قصه شد گهی پشت به زین
حالا یه بابایی رو تو دوست داری بری پیشش ها منتها اون رو برمیگردونه ، خوشش نمیاد.
حالا پس یه کسی رو تو دوست داری بری پیشش اون پشت میکنه به تو ،
اون به تو بیمیلی میکنه گیر نده، گیر نده خوشش نمیاد پاپیچش نشو ولش کن .
ببین حضرت میفرماید ؛ اگه بخوای هی بهش بچسبی و آویزونش بشی و یالله بالله من تو رو می خوام،
اون تو رو نمی خواد این کارها باعث میشه ،
ذل نفس باعث سبب خواری تو میشه ولش کن برای کسی بمیر که برات تب کنه،
ولش کن نمی خواهدت ،بیخیال باش . دیدی نمیخوادت بزارش کنار .
وقتی نمیخواد حالا هی آویزون بعد خودت از چشم ننداز،هی تلفن رو برندار بهش زنگ بزن بگو که آره اینجوری شد اونجوری شد.
پس حکمت امروز اینها حکمت ها، اینها قاعده زندگی ها نگی وقت ما رو تلف میکنید و اینا ، اینا قانون زندگیه، روش زندگیه درست شد.
یکی میاد پیشت ازش رو برنگردون، یکی هم بهت رو نمیکنه بهش رو نکن اینجوری باش بعد خودت رو خوار و خفیف نکن جلو فامیلا ،
آقا یه نفر هست نمیخواد با تو ارتباط داشته باشه بعد هی تو گیر میدی،
بعد جلو فامیلا خودت رو خوار و خفیف نکن هی فامیلا میگن، مردم میگن،
همسایه ها میگن این آره ، ولش کن در موردش حرف نزنیم اینجوری میشه،تهش این میشه.
ماه رجبه ماه خیر و برکته ماه نزول ،
این ماه را رجب نامیدند به خاطر اینکه رجب منه عسب یعنی بسیار بسیار فروریز .
میریزه ، فرو میریزه یه دسته حوریها رحمت الهی انقدر میریزه اصلاً مثل بارانی که دیدید مثل سیل میشه ،
مثل سیل میاد آدم میتونه زیر او بارون غسل کنه .
شده تا به حال یه بارونی بیاد . طرف اومد از امام سوال کرد، اینجوری حضرت فرمود :
اگر یه بارونی بیاد که همه بدنت رو فرا بگیره میشه غسل کنی زیر بارونا،زیر بارون غسل بکنی
حالا انشالله این ماه هم همین جوریه از همون ماهاست که یه بارونایی میاد که،
زیرش میشه چهار پنج تا غسلم بکنی گرچه گردنت هست از اون غسلا بکنی .
یه جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه
اول ماهمون هست آغازش با نام حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام باشه
واین طفل شیرخواره امام حسین انشالله امروز صبح ما رو شفاعت بکنه
آقایون، خانمها خیلی این آقازاده دستش بازهها
خیلی دستش بازه عجیب و غریبم دستش بازه بعد هم هر کدوم شما الان روی دلتون رو سمت آقا علی اصغر بکنید
یقین بدونید یقین بدونید یه گرفتاریهایی تو زندگیاتون هست
اینا به سبب همین توسلات برطرف میشه بگیم
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
امان از اون لحظهای که پدر بچه شیرخواره رو به آغوش بگیره
دیدی پدر وقتی بچه رو به آغوش هی دوست داره به خودش بچسبونه
اما یه جایی امام حسین مجبور شد برای هدایت این قوم این بچه رو روی دست بلند کنه
زیر تیغ آفتاب آفتابی که به شدت می تابید
صورت بچه تاب این گرما و حرارت رو نداره
این بچه خودش داره توی عطش می سوزه اما امام حسین برای نجات امت
برای نجات من و شما حاضر شد این بچه رو فدا کنه
میگه امیر پدر رو بزنم یا پسر رو بزنم
گفت مگه سپیدی گلوی علی اصغر رو نمیبینی
کار رو تموم بکن، یه تیری به گلوی علی اصغر زده حکم خنجرو داشت
ببین تیر وقتی فرو میره سوراخ میکنه دیگه
اما این تیر کار خنجر کرد عبارت مقتل هستش من چه کنم مقتل میگه
میگه فذبح ذبح یعنی ذبح شد
بعد میگه چه جوری ذبح شد
من الاذن الی الاذن یعنی گوش ازاین گوش من الازن تا اون گوش این بچه ذبح شد
جلو چشم پدر
اینکه به این کودکی گناه ندارد
یا که سر رزمه این سپاه ندارد
بس که دلم افسرده است آه ندارد
راه دهید آنکه را پناه ندارد
حسین جان حسین جان حسین جان