بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۲۶۱
●وقال (عليه السلام) : صَوَابُ الرَّأْيِ بِالدُّوَلِ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا وَيَذْهَبُ بِذَهَابِهَا
حضرت امیر صلوات الله علیه جان آدم به فداشون باد میفرمایند که:
رای صواب ، یعنی تصمیم درست ، تصمیم خوب تصمیم پسندیده ،
تصمیم خوب بِالدًُوَلِ ، یعنی همراه با قدرت و حکومته
یُقبِلُ میاد همین تصمیم درست میاد
بِاِقبالِها چه جوری میاد؟ با همین دولت. با دولت و قدرت و پول میاد.
وَ یَذهَبُ بِذَهابِها ، دولت و اقبال و پول و اینا که میره اون رای درست هم میره باهاش میره.
خب چند جور شرح کردند چند جور تفسیر کردند ؛
یکی اینکه گفتن تا انسان آرای صحیحی نداشته باشه ،تصمیم درستی نداشته باشه نمیتونه حکومت خوبی تشکیل بده .
ببینید حالا این در بحث کلانه . ما بخوایم خردش بکنیم تا برنامه خوبی نداشته باشی تا تصمیم خوبی نداشته باشی ،
نمیتونی تو خونه یک سیستمی رو پیاده کنی میبینی بچه یه طرف کار خودشو میکنه
حاج خانم اون طرف ، خودت این طرف ، اگه میخوای خونه خوبی باشی
باید یه برنامه خوبی هم داشته باشی یک آرای خوبی داشته باشی.
آرای صحیحی داشته باشی مدیریتهای عالی، قوی ،از همین تصمیمهای درست نشات گرفته.
مشورت شده که بعد اینها میشه حکومتهای نیرومند حکومتهای قوی ،صالح .
پس همراه این مدیریتها اون حکومتها هم شکل میگیره.
با از بین رفتن این تصمیمات میبینی حکومتی هم از بین میره .
شما دیدید دیگه مثلاً فلانی چقدر خوب کار میکرد ، از وقتی اون یکی اومد اون رفیق جن زدش اومد دیدی یهو همه چی شد؟
اون آدمی که اون سابقه داشت اینطوری بود اونجوری بود یه مشاور اومد یه فکر غلط انداخت تو کلش بعد یهو شد یه چیز دیگه.
چقدر ما از اینا داشتیم تو تاریخ که اول مشاورش خوب بوده ،
بعد مثلاً چقدر خوب مدیریت کرده چقدر خوب حکومت کرده،
اما از وقتی که یکی دیگه مشاورش شد یا مثلاً مُرد،
پسرش رفت با یکی گشت آقا اون خرابش کرد.
میخوام بگم حکومت، قدرت اینا باید لازمش فکرهای درست، فکر های خوب ،فکرهای صحیح باشه.
بعد میبینی مشاورت یکی دیگه میشه این اول.
دوم اینکه رای درست به هنگام قدرت حاصل میشه.
چون افراد قوی برا حفظ قدرت خودشون تلاش میکنند تا بهترین انتخابها رو بکنن ،
بهترین تصمیمها رو بگیرند که اون قدرتشون از بین نره اینم دو تا.
سوم اینکه میفرمایند که: ببینید این سومی بیشتر میچسبه تا این دوتای اول .
سومی اینه که وقتی افراد به قدرت میرسند هر نظری که اظهار کنند دور و ور یه عده هستند چاپلوس.
هرچی این بگه این دور و وریها این چاپلوسها میگن احسنت ،
یکی اومده بلندگو دستش گرفته میبینه این الان همه کارست، میگه آقا ما تصمیم داریم این کار کنیم.
این چاپلوسه یهو بلند میشه میگه احسنت داد میزنه این به خاطر قدرت بود ،
چون قدرت اومد هرچی این بگه احسنته ،
هرچی این بگه میگه باریکلا.
ببین طرف قشنگ حرف میزد قصه اینه وقتی که میرسی به دولت و میرسی به قدرت و میرسی به جایگاه و اعتبار و اینا هرچی که تو بگی جمع میکنی ،
اما امان از اون روزی که بیفتی ، میگن چی؟
میگه این مرد حسابی یا مثلاً کسی که قدرت نداشته باشه من همیشه میگم بارها میگم،
ببینید همین حرفایی که ما میزنیم ،
خدا شاهده همین حرفایی که ما میزنیم چه بسا بالاترش یه لِوِل بالاترش هیچکی نمیخره ،
اما کافیه رو بَنِر بزنن حضرت استادِ دانشگاه حاج آقا اینجا سخنرانی داره ،
بعد میاد سطح پایینتر از این حرفا روهم میزنه بعد همه میان میگن اوف اوف اوف چی گفت..
چه حرفایی میزد، ببین اصلاً یه چیزایی میگفت عجیب و غریب.
میدونی چرا ؟چرا مردم میخرن ؟
چون طرف اعتبار داره قدرت داره همینه ،
همه جا همینه متاسفانه .
ماها حالا من سند قرآنشم دارم ، اول شعرشو بخونم.
عقل و دولت قرین یکدیگرند
هر که را عقل نیست دولت هم نیست
حالا قرآنش رو بخونم ببینید میفرماید:
عَبَثَ وَ تَوَلیَ عَبَثَ وَ تَوَلَا بسم الله الرحمن الرحیم اَن جاعَهُ الاَعمَا
تا اون کوره اومد تا اون بدبخته اومد ، اونی که نداشت اومد، خب ،این روشو ترش کرد
وَما یُدریکَ
تو چی میدونی؟ لَعَلَّهُ یَذَّکَا
شاید این بهتره شاید این بالاتره چرا رو ترش میکنی چون لباس نداره؟ چون کوره؟ چون فقیره؟
به خاطر همین رو برمیگردونی ازش،
اَو یَذَّکَّرُ فَتَنفَعُهُ الذِّکراً
شاید داره پند میگیره شاید داره ذکر میگیره شاید این پند برای او خوبه،
اما این یه طرف قصه است. اون یکی طرفو نگاه کن.
وَ اَماّ مَن جائَکَ یَسعاَ
اما کسی که به سراغ تو میاد و کوشش میکنه یعنی وضعش ها خوبه اوضاعش خوبه از این اتو کشیدههاست.
از این پولداراست متمولاست، از اینایی که فلانه اَماَّ مَنِ استَغنا ،
اما کسی که پولداره وضعش خوبه حالش خوبه فَاَنتَ لَهُ تَصَدَّا
تو بهش چیکار میکنی؟ رو میاری.
تا میبینی پول داره اتو کشیده است متموله اینجوری روتو میکنی سمت این پولداره.
این همونی نیست که امیرالمومنین میفرماید؟این همونه دیگه که تو چی شد ،
اون کوره اومد اینجوری روتو برگردوندی،
پولداره که میاد اینجوری چهار چشمی میشی هی نگاش میکنی هی تعریفش میکنی،
هرچی میگه برش میداری آها .
فَاَنتَ لَهُ تَصَدّا
بعد قرآن میگه وَ ما عَلَیکَ اَن لا یَذَّکّا
در حالی که او خودش رو پاک نکرده آدم خوبی نیست .
چیزی بر تو نیستش که ، پس ببینید دو گروهند. یه گروه کوره فقیره میاد روتو برمیگردونی .
یه گروه هم آدمای پولدارن که وقتی میان تو دلت میره از برای این آقا دلت میره از برای اون پولدار.
اینجوری میشی حالت عوض میشه.
خب خدا انشالله به ما توفیق بده در این راستا حواسمون جمع باشه که حقایق رو دریابیم.
صل الله علیک یا اباعبدالله
صل الله علیک یا اباعبدالله
صل الله علیک یا اباعبدالله
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرّمند
هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت
با خبرانِ غمت بیخبر از عالمند
یوسف مصر بقا در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن آمده با درهمند
آره والا قصه همینه ببین مشتریای ابی عبدالله کیا هستند
یه مشتریش مادرش فاطمه زهراست
همینجور شما مشتری ها رو در نظر بگیر تا میرسه به اونجایی که یه عده هم از دست و پا افتادهها
مشتریایی مثل من و امثال من از این آقا دم میزنیم
اما این آقا همه رو میخره
حسین جان امروز منت سر ما بزار من ناقابلم بخر آقا جان
حسین جان چیزی ندارم برات آقا جز همین اشک چشمم
یه جمله روضه عرض کنم از همه التماس دعا حسین جان ابی عبدالله
خواهرت زینب پناه ندارد
همچین که یه وقت دید برادر روی خاک کربلاست
صدا زد اَما فیکُم مُسلِم
آیا بین شما یه مسلمونم نیست؟ هرچی صدا میزد دید جواب نمیدن
رو کرد سمت مدینه صدا زد
وا مُحَمَدا صَلی عَلَیکَ یا رَسولَ الله مَلیکهُ السَّما یا رَسولَ الله هَذا حُسَینًُ مُرَمَّلًُ بِالدِّماء مَقطوعُ الاَعضا مَصلوبَتِ الاِمامَةِ وَ الرِّداء
حسین جان