بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۲۵۶
● قال (علیه السّلام) :اَقَلُّ مَا یَلزَمُکُم لِلّهِ اَلاّ تَستَعِینُوا بِنِعَمِهِ عَلَی مَعَاصِیهِ
● انسان در برابر نعمتهایی که خداوند به وی داده کمترین وظیفه اش این است که نعمتهایش را وسیله معصیت او قرار ندهد.
حضرت امیر صلوات الله علیه که جانم عالم به فداشون باد می فرماید:
کمترین چیزی که لازم می آید شما رو برای خدا کمترین حقی که خدا به گردن شما داره،
می فرماید: کمک نگیرید به واسطه ی نعمتهای خدا برای گناهان الهی، برای نافرمانیهای الهی.
خدا بهت چشم داده، از این چشم اطاعت خارج بشه، صادر بشه خدایی نکرده میبینی این چشم رفته تو راه خطا؛
هوسرانی میکنی داری با این چشم هی نگاه به نامحرم میکنی.
خب از این نعمت الهی داری استفاده می کنی برای چی؟ برای گناه، این بی انصافی نیست؟
خدا بهت دست داده شکرش رو بجا بیار، داری کفر بجا میاری.
میگن شکر منعم واجبه دیگه، وقتی که یه کسی به شما یه چیزی داد فورا ازش تشکر نمیکنی؟
اون خدایی که همه ی وجود ما اطراف ما، پیرامون ما همش به لطف و عنایت اوست! اینهمه بهمون محبت کرده،
با اینهمه نعمت که به ما داده بیاییم معصیت کنیم، این دور از انصافه، آدمی باید مواظب باشه.
خدا بهش زبون داده با این زبون ذکر بگه، قرآن بخونه، میره غیبت میکنه،
حالا اینجا خدا لالت نمیکنه، کجا لالت میکنه؟ چون وقتی نعمت میده،زیادش میکنه، عذاب خدا زیاد میشه دیگه، بعدتو بعضی چیزا هست که خدا اینجا لالت نمیکنه.
بااین زبون غیبت کردی، اونجا لالت میکنه، هی میخوای حرف بزنی میبینی زبونت نمی چرخه.
میزنن پس کلت میگن چرا حرف نمیزنی؟ میگه تو دنیا اهل غیبت بودم ، پناه برخدا .
تو حدیث قدسی هست، کسی که شکر نعمتهای من رو بجا نیاره در برابر بلا و آزمون های من صبر نکنه،
بایدبره پروردگاری غیرازمن رو جستجو بکنه، و ازمیان زمین و آسمان من بره بیرون.
تو که شکر نعمت من رو بجا نمیاری، در برابر بلاهاصبر نمیکنی برو بیرون از حکومت الهی خارج شو.
برو یه جا دیگه، آدمی تو چند جا گرفتارکه هر یک از اون ها برای ترک گناه کافیه،
۱_ برسرسفره ی خدا نشسته،برو سر سفره ی یکی دیگه بشین و هر گناهی دلت میخواد بکن.
۲_ تحت سرپرستی حکومت خداست. برو یه حکومت دیگه هر کاری میخوای بکن.
من که نمیتونم از حکومت تو فرار کنم از
سرپرستی تو فرارکنم. تمام عالم محضر خداست.
میتونی یه جا بری خدا نبینتت،نمیشه.
روزی قبض روح میشی دیگه، خب برو یه جا که نتونن بگیرن روحت رو اینم نمیشه، پس آدمی غرق نعمته ، همین نعمتهای ساده.
یه وقت هارون الرشید لعنت الله علیه این آقای بهلول رو دید گفت:
نصیحتی، گفت احمق تو چه نصیحتی اونم این رو تحویل میگرفت، گفت: اگه این حلق تو بسته بشه،دهن تو بسته بشه نتونی چیزی بخوری، دکتری پیدا بشه بگه،
من نصف حکومت تو رو می گیرم نصف سلطنت رو بده، من راهش رو بلدم راه حلقوم تو رو بازمیکنم تو بخوری، گرسنه هم هستی شدید گفت:
حاضری نصف حکومتت رو بدی؟ گفت: بله حاضرم نصف حکومتم رو بدم که بتونم بخورم،
حالا اگه خوردی از اون طرف راه باز نبود که اون چیزایی که خوردی دفع بشه، گفت یه دکتری پیدا شده حاضرم یه کاری بکنم اون راه باز بشه
چیزایی که تو شکمته تخلیه بشه، حاضری بدی؟
گفت: پس ببین همه ی حکومت تو چیه؟
به یه خوردن و خالی کردنه، به یه خوردن و دفع کردنه،
اینقدر سر خودت رو درد نیار اون نعمت رو ببین آدم میخوره و راحت دفع میکنه،
کافیه خدا یه لحظه جلوش رو بگیره، میری تو بیت الخلاء میخوای در و دیوار رو میگیری میخوای خورد کنی، که این خالی نمیشه،
الله اکبر ، بعد میگی ۶۰ سال این نعمت مفت مفت، خوردی و قدرش رو ندونستی،
استفاده کردی و قدرش رو ندونستی، حالا با این نعمتها آدم میره معصیت میکنه، گناه میکنه ،
خیلی خسارته خیلی ضرر.
خدا یا بارالها ما رو ببخش و بیامرز.
عاقبت امر ما رو ختم بخیر بگردان.
خدا یا رزق و روزیت برما بیشتر کن.
ما رو قدر دان رزق و روزیت کن .
خب میگه : از ان روزی که ما را افریدی
به غیر از معصیت چیزی ندیدی
خداوندا! بحق هشت و چهارت
ز ما بگذر! شتر دیدی ، ندیدی
کرم خداست، ستار العیوبی خداست که به ما رحم بکند.