بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت۱۲۳
●قال علیه السلام :عَلَیکم بِطاعَه مَن لا تُعذَرون بِجَهالَتِهِ
●کسی را اطاعت کنید که در نشناختنش عذری ندارید .
▪︎حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه که جان عالم به فداشون میفرمایندکه :
علیکم تو عربی حالت امری داره؛ یعنی بر شماست، لازم است به گردنتونه، به طاعت کردن از کسانی که معذور نمی باشید از نشناختن او، یعنی بعضی ها هستن که ما اگر نشناسیم،بگیم خدا یا من او رو نمیشناختم؛خدا میگه؛
باید می رفتی میشناختی، حرفاش رو گوش میکردی.
مثلا یه عده ای رو خدا میاره تو روز قیامت چوب می زنه، میگه تو این محله بود چرا نرفتی بشناسیش؟خب میگه نشناختم خدا!
خدا اینجا میگه تو معذور نیستی؛ از نشناختن او،بعضی ها رو ما نشناسیم طوری نیست؛
یا مثلا فلان کاسب رو ما نشناختیم،حالا لازم نمیاد، مشکلی پیش نمیاد.
مثلا یه بازیکنی تو تیمی است، حالا من
نشناسمش چی میشه، حالا همون رو میبینید، طرف رفته ، یه گزارشگری بود اخیرا هم فاسد درومود از آب.
اسمش رو نمیارم.این سابقا میومد آمار می داد می گفت: این باجناقش کیه، باجناقش چه لباسی میپوشه؛ باجناقش کجا میره؟
مثلا می گفت بچه ش فلان، اوووه، حالا من نشناسم اون بازیکن رو چه مشکلی پیش میاره؛ هیچ مشکلی پیش نمیاره.
اونجا که نباید بشناسم میرم میشناسم،اونجا که باید بشناسم نمیرم بشناسم.
پس حضرت امیر می فرماید: لازمه از کسانی اطاعت کنید که از نشناختن او معذور نیستید؛
حالا این بزرگواران، شرح هم دادن، تو شرحش ایشون فرموده: منظور از کسی در درجه ی اول ، ذات پاک خداست؛ که ما باید بشناسیم.
نمیشه بگی اقا من نشناختم، دیگه نه!
در درجه دوم پیامبربزرگ اسلامه؛باید بشناسیمش، کسی نمیتونه بگه ، حالا من نشناختم.از نشناختنش کسی معذور نیست.
در درجه ی سوم، اون آل محمد میشن، اللهم صل علی محمد و آل محمد.
پس کسی نمیتونه بگه چون من اون نمی شناختم اطاعت نکردم، پس بر همه واجبه، که بخشنده ی نعمت ها رو بشناسه، خدا رو بشناسه.
بعد جانشین های او رو بشناسه، رسولان او رو بشناسه.اینا واجبه دیگه.
طرف بپیچونه بگه من نمیشناختم، من فلان…. هیچ عذری قبول نیست.
خدا ان شاءالله به ما کمک بکنه بتونیم تو این راستا، قدم های محکمی برداریم،تو شناخت خدا پیامبر و امام
اگه کسی این سه تا رو بشناسه؛ هم خداشناس میشه، هم انسان شناس، هم جهان شناس میشه، یعنی اگه دستتون روبدید امیرالمومنین، به هر جایی که خواهید رسید.
خود اون بزرگواران بهترین مربی هستن؛
بهترین معلم ها هستن، شاگرداشون رو گیج نمیزارن بمونن، شاگرداشون رو متحیر و سرگردان نمیزارن .
اگه به شرطی که من و شما شاگرد امام صادق باشیم؛
میگه دو نفر بودن یه روز می رفتن در خونه ابو حنیفه، یه روزمیرفتن در خونه فلانی،یه روزم میومدن در خونه امام صادق، هی این ور اون ور؛اخر سر امام فرمود: شرقا غربا
مشرق برو مغرب برو، هیچ علم صحیحی گیرت نمیاد مگر از نزد ما اهل بیت.
علم صحیح میخوای گیرت بیاد،باید بیای اینجا،اینجا زانو بزنی.
خدا شاهده، خود این حکمت های امیرالمومنین رو شما حفظ کنید، تو زندگیتون بزنید ، زندگیتون آباد میشه.
اگه اینا رو فکر کنید بررسی کنید، فکرتون آباد میشه، غصه نمیخورید! غصه ی بیجا نمی خورید، غصه ی آخرت، نمیخورید.
یه جمله من ذکرمصیبت کنم!
صلی الله و علیک یا ابا عبدالله
ماه رمضون داره تموم میشه اقا یا اباعبدالله ما رو هم دعتمون کن، ما رو هم صدا بزن،
شنیدید شما امروز یه زائر از نماز گزارای ما که حرکت میکنه به سمت کربلا، چه حالی پیدا کردید،چقد حالتون خوش شد.
دعاکردین شماها هم توفیق پیدا کنید یه کربلا برید،حالا امروز چشمامونو ببنیدیم یه لحظه، دلامون رو روانه ی حرم ابی عبدالله بکنیم.
چقدر نام تو زیباست ابا عبدالله
حرمت کعبه دل هاست اباعبدالله
هرکه نام تو به زبان آورد اشکش ریخت
هرکس سلام داد و اشکش ریخت اونظرکرده ی زهراست اباعبدالله
بخدا نظر کرده س، خود حضرت زهرا انتخابش کرده
اونی که میره کربلا، اینم روایت میگم
امام حسین فرمود: توی کامل الزیارات هست ،
امام صادق فرمود: روز قیامت امام حسین جد ما به دو تا گروه،خصوصی نگاه می کنه تو صورتشون؛
یکی اونی که کربلا رفته زیارت اقا رفته
دومین گروه که امام حسین به صورت هاشون نظر می کنه، اونایی که اشک از چشمانشون جاری شده باشه
برای امام حسین گریه کرده باشن
پس گریه کنان، روز قیامت موردتوجه امام حسینن، حالا شما امروزصبح گریه می کنید.
شیخ جعفرشوشتری میگه: رو دو تا کنده ی زانو بلند میشد می خورد زمین
وقتی امام حسین نفس می کشید، از همه جای بدنش خون جاری میشد.
یه وقتی اقا صورتش زمین بود، با گوشه چشمش نگاه می کرد سمت خیمه ها
اینقدرنگران خیمه هاش بود آخه ناموس داربود بعد یه وقتی میگفتن نکنه آقا از دنیا رفته باشه کسی هم جرات نمیکردبیاد تو گودال
گفتن اینقدر این ناموس داره اگه بفهمه به خیمه ها حمله کردیم
پا میشه وایمیسه یهو ده نفر حمله میکردن سمت خیمه ها
می دیدند ارباب دو عالم حسین
تو گودال یهوازجاش بلند میشد دیدن هنوز کارش تموم نشده این شده بود یه حربه
صلی الله وعلیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
یه وقت خواهرش زینب رو دید نزدیک به قتلگاه ایستاده صدا زدخواهربرگرد سمت خیمه ها
به این معنا که اینجا جای تو نیست
سمت خیمه ها بر می گشت اما این نگاهش به گودال بود
میگن هنوز به خیمه نرسید یهو دید زمین کربلا داره می لرزه
خودش رو به تل رسوند
دید نیزه دار با نیزه می زنه
حسین جان حسین جان