بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۱۲۲
●وقال علیه السلام: اعتَصِمُوا بالذَمم فِی اوتَادِها
حضرت امیرصلوات الله علیه جان عالم به فداشون می فرماید که :
اعتصموا ، یعنی چنگ بزنید واعتصموا بحبل الله یادتونه یعنی به ریسمان خدا چنگ بزنید.
اینجا هم میگه اعتصموا چنگ بزنید
بالذمم، ذمم اینجا به معنی پیمانهایی که
فی اوتادها ، به پیمان کسانی که، چنگ بزنید که اونها در پیمانشون وفا دارند.
وقتی که قول میدن سرشون میره ولی قولشون نمیره ، خیلی سفت و محکم وایمیستن پای قرار وپای قول .
حالا طرف میاد امضاء جعل می کنه خلاصه ساختمان رو می گیره تو دستو کار بکنه
یه خورده نیمه کاره میزاره میره، یه دونه اینجا پروژه دست گرفت نیمه کاره ول کرد میره یه جا دیگه .
بعدجالب اینجاست یه عدهای میبینن که این آقا سابقه خوبی نداره بازم میرن بهش کار میدن کار می سپارن ، خب بابا نکنید این کار روخودتون بعدگرفتارمیشید .
خودتون باید اینجا خودتونو ملامت بکنید نه اون بابا رو ملامت بکنه ، سابقش که مشخص بود .
من دیدم همین اخیراً خیلی جالبه دیدم اون دولت قبلی این ریئس شون ، این وزیر ورزاش رو جمع کرده استانداراشو جمع کرده ، داشت برنامه ریزی می کرد برای مجلس.
برای مجلس که بیاد خلاصه شروع کنه کار کردن گفتم عجب حالا بدتر از اینها میدونی کیا هستن اونهایی که میان به اینها رای میدن ، اونهایی که با اینها پیمان می بندن حالا اون کارشو میکنه همین ماها متاسفانه نمی دونم چرا بعضی ها بابا این به کدوم پیمانش پایدار بود؟
به کدوم قولی که داد عمل کرد، بازم میبینی شما بعضی از اینها رای میدن.
پس ببینید با کیا پیمان ببندید با اونهایی که به پیمان هاشون وفادارند خب پس اونهایی که وفا دار نیستند باهاشون اصلاً هیچ قول و قراری نزارید .
شما میبینی تو فامیلاتون مثلاً یه کسی خیلی بدقوله باهاش نبندید اره، حتی تا سرکوچه هم بندید که باهم دیگه مثلا یه جا برید و نه…
بزار برو، ولی اونی که میبینی آقا سر قولش میاد و کار میکنه و اینا به او کار بده با او کار ببند .
خب چند تا ترجمه شده یکیش همینیه که عرض کردیم که به سراغ افراد بیاعتبار و پیمان شکن و غیر قابل اطمینان نرید.
با کسانی عهد ببندید که دین دارند شخصیت دارند تعهد دارند.
یه تفسیر دیگه هم اینه که اون هنگامی که دارید پیمان میبندید این پیمان رو محکم ببندید.
یعنی شرایط دقیقی براش قرار بدید شرایط محکمی براش ذکر بکنید که دیگه راه فراری باقی نمونه برای یکی از دو طرف قرارداد.
پس ببینید این فرق کردها….
تفسیر اول این بود که با افراد ببندیم با افراد وفادار ،
تفسیر دوم اینه که خود قرارداد رو محکم ببندیم
تفسیر سوم اینه که وفای به پیمان لازمه اما نه در برابر پیمان شکنان.
یعنی اگه دیدی پیمان شکن پیمانشو شکوند تو هم بشکون. دیگه چه لزومی داره بگی خب حالا دیگه پنج +یک نیست ، بگیم چهار + یکه..
مرد حساب این چه مدل رفتاریه اون گفت من پاره می کنم تو باید بگی منم آتیش میزنم این حرفها چیه ، خب منم وایسادم.
این هم تفسیر سوم میشه همه رو لحاظ بکنیم بگیم پس یه مسلمون وقتی میخواد قرارداد ببنده این سه تا چیز رو رعایت بکنه تو ذهنش داشته باشه :
یک با آدم وفادار ،دو خود پیمان و خود قرارداد رو کاغذ بنویسید، مشخص کنید چقدر بود چقدر شد از کجاست تا کجا همه اینا رو قید بکنید . چقدر من گذاشتم چقدر شما گذاشتید سود چه جوریه همه رو بنویسید محکم که راه فرار نباشه..
من دیدم دیگه تو این بحث ساختمان سازی، ولی دیدم افرادی که درگیر اینا شدن پدرشون در اومده بیچاره شدن .
تفسیر سوم اینکه آقا دیدی اگر اونها ملزمند تو هم ملزم باش دیدی نه ول کن.
خدا ان شاءالله به حق محمد و آل محمد به همه ما خیر جزیل عطاء بفرماید.
یک جمله هم عرض مصیبت
یه بنده خدایی می گفت شما یک جمله سه دقیقه چهار دقیقه طول می کشه گفتم حالا بازم خوبه برای ما خوبه
یه جا بودیم بعضی ها میگن دیگه همین یه دونه هو بعدش می بینی بیست دقیقه طول می کشه حالا یه جمله ما سه دقیقه ، چهار دقیقه طول می کشه
یک جمله یه اصطلاحه منظور این نیستش که مثلا الان یه تکه گفتم
صلی الله علیک یا اباعبدالله
تمام شد همین دو سه تا نکته عرض بکنم
امروز روز جمعه س خدا کنه آقامون حجه ابن الحسن بیاد
وقتی آقا میاد خودشو معرفی میکنه
به کی معرفی میکنه به امام حسین
الا یا اهل العالم صدا میزنه
ان جدی الحسین
می دونید من کیم من جدم حسینه
من پسر همون آقایی هستم
اینها روضه امام زمانه آقا صبح جمعه که بیاد تکیه به دیوار کعبه بده اینها رو میگه
همون آقایی که بین دو نهر آب با لب تشنه سر از بدنش جا کردن
یا امام زمان آقا جان ما ماه رمضونمون داره تموم میشه
آقاشما بحق جدت امام حسین بحق اون اربابی که صبح وشام براش گریه می کنی
یه عنایتی امروز صبح به همه اینجا بکن ما کاسه گدایی مون پر بشه این کشکولامون پر بشه
روضه روضه کدام امام زمان رو بخونیم
همین روضه ی که خودش فرمود یا جداه فراموش نمی کنم اون ساعتی که اسبی رو به سمت خیمهها می اومد با زین واژگون شده با سر و روی خون آلود
هی صدا میزد شیع میزدمی گفت
الظلیمه الظلیمه
ظلم بزرگ ظلم بزرگ
همه از خیمهها بیرون دویدند
ولی سالار زینب را ندیدند
همه دویدن دور ذوالجناح رو گرفتن
هر کی یه چیزی گفت ذوالجناح بگو ببینیم سالار ما رو کجا بردی پیدا کردی آقای ما کجا
میگه یه نازدانه ی ازخیمه اومد بیرون
الله اکبر چه وفایی
این نازدانه از خیمه اومد بیرون دستاش رو انداخت دور گردن ذوالجناح صدا زد
یا جوادالابی من فقط یه سوال ازت دارم
ای اسب بابا به من بگو ببینم پدرم وقتی داشت می رفت میدان تشنه بود بگو ببینم
هرسوغیه ابی آیا آبش دادن
ان القتلا الاطشانا یا با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
شاید جواب نازدانه ابی عبدالله رو ذوالجناح نداده باشه
اما می فرماید همین نازدانه وقتی امد گودال از رگهای بریده گلو صدا بلند شد
سکینه جان سلام مرا به شیعیانم برسون بگو
ما مهماء شربت ما اذهب وزکرونی
یا شیعیان هر وقت اب گوارا نوشیدید
من حسین رو یاد کنید
او سمعتوا به غریبا او به شهیدا
هروقت غریب شنیدید هر وقت شهید شنیدید فندونوبی
حسین جان حسین جان حسین جان