بسم الله الرحمن الرحیم
آفت این مجالس عادی شدن هست.
یه خادمی گفت : یا امام رضا میخوام به معجزه بمن نشون بدی عادی نشه برای من . میخوام اینجا با عشق وایسم ، کیف کنم، لذت ببرم
یه چیزی بمن نشون بده هی میگن که شما شفا میدی مریض ها رو .من ندیدم .
میگه ؛ بخدا قسم فرداش داشت شیفتم تموم میشد میخواستم برگردم داشتم برمیگشتم یکدفعه دیدم یکی از این همکارا(خادمها) گفت علی بیا کمک .گفتم چی شده . گفت بیا سمت پنجره فولاد
میگه دویدم گفتم چی شده .
گفت : یه بچه شیعه یه بچه شیرخواره شفا گرفته
الان این و باید ببریم اتاقی که مریض ها شفا گرفتن.که زائرها هجوم و فشار نیارن.
دویدم دیدم یه بچه شیرخواره رو چسبوندن به ضریح بستن به ضریح
این شفا گرفته بعد همه دارند جیغ میزنند فریاد میزنند.
خادمه بچه رو گرفت منم از دست خادم گرفتم و دویدم تو همون اتاق .
بعد یه مدتی دیدم مادرش هم داره اروم اروم میاد اما مثل ابر بهار اشک میریزه هق هق گریه میکرد.
اومد بالا گفتم شما مادر این بچه ای ؟ گفت بله.
گفتم چی شده دیدم هی داره گریه میکنه نمیتونه حرف بزنه ۱۰ دقیقه همینجوری گریه کرد.
تا اخر اروم شد.
بعد گفت ؛ والا بچه ما که بدنیا اومد دکترا گفتن این قلبش به طور غیرعادی داره بزرگ میشه و روز به روز بزرگ تر میشه.
تا ۶ماهش که شد گفتن دیگه فایده نداره. این بچه قطعا امروز و فردا رفتنی هست. ضعیف شده بود قلبش هم باد کرده بود.
گفتم میبرم حرم امام رضا ع
بالاخره ایرانی ها یه پناهگاه بیشتر ندارند.
میبرم حرم یا امام رضا شفا میده یا تو همون حرم جون میده و تموم میکنه.
بخدا قسم دیدم این بچه به معجزه شفا گرفته بخدا .
گفتم مدارک پزشکی هم داری همراهت. گفت بله.
مدارک پزشکی که اورد و نشون داد دیدم وضع این بچه خیلی خطرناک بوده و این بچه فقط با معجزه امام رضا زنده شده.
دوباره احیا شده قلبش برگشته به حالت عادی.
خادم میگفت تو حرم بودم باران هم ارام ارام میبارید دیدم دوباره تو صحن امام رضا سروصدا بود مردم فریاد میزنند ،جیع میزنند و میگفتند یکی دیگه شفا گرفته گفتم الله اکبر امام رضا ببین داره چیکار میکنه.
گفتن یه دختر سه ساله شفا گرفته دویدم جلو گفتم کیه و چی شده
.
این دختر و بغل کردیم و اوردیم به پدر دختره گفتم جریان چی بوده؟
گفت به حضرت عباس اب سماور ریخت روی صورتش سوخت صورتش و گذاشت روی پنجره فولاد تا صورتشو گذاشت دیدم عین اولش شده. صورتش کاملا شفا گرفته.
یه نگاه امام رضا امشب برای همه ی ما بس هست.
امشب یه نگاه بکنه دردهامون دوا میشه . مریض هامون شفا میگیرند.
امشب یه نگاه بکنه قرض هامون ادا میشه . بگو امام رضا میشه یه امشب (حالا من بلدم ، شما هم بلدین) رو کنید سمت حرم روبه روی صحن روبه روی گنبد طلا، یه چند جمله من میگم شما ناله بزنید.
یا امام رضا شنیدم میگن شما رو به دو کَس قسم بدیم دست خالی نمیره کسی از در خونت.
یکی پسرت امام جواد
آقا به حق جوادت به حق پسرت امشب یه نگاهی به ما کن.
یکی هم مادرش فاطمه
امام رضا خیلی مادرش و دوست داشته.خیلی فاطمی بوده.
من این و میدونی از کجا میگم از اونجا که پسرش جواد و فاطمی تربیت کرده
این زیارت نامه هایی که هست همش از امام جواد برای حضرت زهرا س این پسر هم بوی فاطمه میداده.
یه وقتی دیدند امام جواد دستش و مشت کرده هی داره به زمین میکوبه میگه یابن رسوالله پسرت جواد داره گریه میکنه بی تابی میکنه(خوب دو ، سه سالش بوده امام جواد)
امام رضا دوید دید هی با انگشت به آسمان اشاره میکنه .۰ هی با مشت زمین میکوبه بچه رو بغل کرد گفت عزیز من چی شده چرا اینطوری میکنی؟
گفت بابا اخه گناه مادرم چی بوده ؟!. مادرم و به چا گناهی گشتند؟؟ بخدا قسم اگر اون دونفر و پیدا کنم از قبر بیرون میکشم آتششون میزنم بهشون میگم گناه مادرم زهرا چی بوده؟؟ یا اما رضا بحق پسرت جواد امروز به ما یه نگاه بکن.
یا علی ابن موسی
دلها رو ببرم در خونه ی مادرش ان شالله فاطمه زهرا(گر نگاه بما کند زهرا) درد ما دوا کند زهرا
بی بی جان دلمون برای حرم امام رضا خیلی تنگ شده??
یا حضرت زهرا
میگه امام رضا از کاخ مامون اومد بیرون دستشو گذاست روی شکمش ۵۰ بار روی زمین نشست هی صدا میزد جیگرم میسوزه
هی صدا میزد آخ مادر? زهرا جان
زهرا جاااان
زهرا جاااان
این زهرا گفتن ها رو میخره صدا بزن
اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا ع