حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

💫 تاریخ اشرف کائنات حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم

در رابطه با تاریخ پیامبر اکرم (ص) صحبت میکنیم.

بحثمون اینطور پیش رفت که یه عدّه از خاورشناسان و یه عده از شَکّاکان و مغرضین نسبت به پیامبر و اقداماتی که صورت می گرفته

در غزوات و سَریه ها اشکال می کنند میگن اون ها غارت می کردند العیاذ بالله

مثلا تهمت هایی می زدند میگن که میرن کاروان ها رو غارت می کنن

اصلََا اینطور نبوده چون اگه پیامبر می خواست غارتگری کنه چرا از اینها این‌ همه کاروان دیگه که میومدن

مکه محل عبور و مرور بوده میرفت کاروان های دیگه رو غارت میکرد دیگه

به تعبیر عامیانه اینا رو هم لخت میکرد ولی خب ما فقط می بینیم که پیامبر شصت هشتاد نفر می فرستاد تو کاروان های قریش می ایستاد

بعد تو این همه که رفتند حالا چند موردش پیش اومد که این اتفاق بیفته که

اونم تازه اون فرمانده خودسر اینکار رو کرد و پیامبر ناراحت شده بود و اتفاقاََ تو اون نامه ای پیامبر داده بود

گفت برو اونجا بشین از اخبار اونا ما رو مطلع کن نگفت برو بجنگ تو نامه هست این متن اومده

متاسفانه بعضیا هستن ما چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم

اینا میگن نه اینکه الان نمیگن دهن اون وری شبکه های اون ور که توهین میکنه

اسرائیل کودک کش چیز جلوه میده علیه السلام جلوه میده دیگه معلوم شده خب به هر حال

اینا هست دیگه بعضی اینطوری هستن خب از این بگذریم

اگه پیامبر به فکر غارت بود نباید ۳۰ نفر می فرستاد بعد ۵۰۰ نفر می فرستاد غارت کنند

بیان ۳۰ نفر رو فرستاده در مقابل ۲۰۰ نفر عاقلانه است اگه آدم تو فکر غارت هست

مجهز تر میره حسابی تر میره به هرحال از این بگذریم یکی از اتفاقایی در سال دوم هجرت افتاد خیلی هم مهم بود

بحث تغییر قبله هست پیامبر سیزده سال تمام هم تو مکه هم تو مدینه به سمت بیت المقدس نماز می خوند

که بیت المقدس قبله ی یهودی ها بود. مسلمونا سمت کعبه نمی ایستادن

حتی پیامبر وقتی می رفت مسجد الاحرام به سمت کعبه نماز نمی خوند رو به بیت المقدس نماز می خوند

که پیامبرها همه و مسلمانان میومدن به سمت بیت المقدس نماز می خوندن

خب این کار یه جور همکاری و نزدیک بودن دو تا آیین قدیم و جدید رو داشت نشون می داد

آیین قدیم یهودی ها بودن، آیین جدید مسلمانان بودند

ولی یه اتفاقی افتاد این خوب بود دیگه که بیایید با هم باشیم بهم بپیوندیم

بعد بریم جلو کار رو انجام بدیم ولی متاسفانه یهود اینجا ترسید از قدرت اسلام ترسید

آیین یهود رو در خودش ببلعه و منحلش کنه از این جهت می نشستن چپ و راست می گفتن

برید بابا شماها به کجا نماز می خونید به سمت بیت المقدس قبله ی ما نماز می خونید

اینقدر این خبرها میومد و می رفت دل پیغمبر انگار به درد بیاد براش گرون اومد

نیمه های شب از خانه بیرون آمد نگاه کرد به آسمان منتظر نزول وحی بود

که از این حرف یهودی ها پیغمبر راحت بشه یهودی ها آدمای عجیبی هستن

اینکه آیه نازل شد نگاهای معنی دارت رو ما میبینیم یا رسول الله ما نگاهت رو می بینیم به آسمون

تو رو به سوی قبله ای که رضایتت رو جلب کرده برمی گردونیمت

به سوی قبله ای که دوست داری تو رو بر می گردونیم

داشت نماز ظهر می خوند پیغمبر در رکعت دوم  جبرئیل اومد دست پیغمبر رو گرفت وسط نماز چرخوند سمت کعبه

یه جمعیت بزرگی پشت پیغمبر چرخیدن سمت کعبه

دیدن پیغمبر تو نماز چهار رکعتی دو رکعت رو تموم کرده بود

رکعت سوم یهو جبرئیل دست رسول خدا رو گرفت وسط نماز قبل نماز یا بعد نماز اینجوری برگردونه سمت کعبه

آقا این یه جشنی بود وِلوله ای افتاد تو مدینه بر علیه یهودی ها که بیایید اینم تغییر قبله

مردم دیدن پیامبر می چرخه اون ها هم چرخیدن

رسول خداست دیگه هر کاری می کرد مسلمونا بی کم و کاست انجام می دادند

آیه دوبار نازل شد تغییر قبله از اون طرفی که براون نماز می گذارید برای این بود که موافق رو از مخالف تمیز بدیم

خب یه عده ای گفتن ای بابا منافقین از جمله کیا عبدالله بن اویهاء اونا که ضعیف الایمان بودن گفتند

این چه دینی هست یه بار میگن این طرف یه بار اون طرف یه عده اینجا ریزش کردن

تغییر قبله یه امتحان بود یه تو دهنی به دهن یهودی ها که برید

اینم قبله ی مسلمون ها یه امتحان بود برای مسلمون ها برای اونا که پای کار هستن

معلوم بشه که چقد تبعیت دارن پیغمبر میچرخه تو هم میچرخی یا نه؟

تابع هستی مطیع هستی؟ این تغییر قبله یه کار پر مشقتی بود مگر برای اونایی که خدا دل هاشون رو هدایت کرده و محکم کرده

حالا تغییر قبله خوشایندی هم بود برای عرب ها برای مردمان شبه جزیره العرب

که اینا کعبه رو مکان مقدسی می دونستن این نقطه خیلی براشون مهم بود

رضایت عموم عرب ها رو فراهم کرد عرب ها تا شنیدن مسجد الاحرام میومدن اینجا بالاخره از زمان حضرت ابراهیم مقدس بوده.

لذا یه چنین چیزی هم بود برای تمام اعراب که رضایتشون جلب می شد

خب پس این هم یه مطلب، فاصله گیری از یهود خیلی خوشایند بود.

اینجا یه فاصله با یهود یه جا دیگه فاصله با یهود بوده

شاید نشنیده باشید یهودی ها روز عاشورا روزه می گیرن خب و مسلمان ها هم یه مدتی روز عاشورا رو روزه می گرفتن

واجب می دونستن بعد برای جدایی اسلام از یهود روز عاشورا ممنوع شد روزه گرفتن

و این در واقع یه نسخی بود بر اون دستور شد که ماه رمضون روزه بگیرید و روز عاشورا دیگه روزه نگیرید

این هم یه مطلب بود کعبه از زمان حضرت آدم بوده نمازشون نبوده فقط می رفتن

طواف می کردن و می چرخیدن دور خانه ی خدا و الا نماز نمی خوندن

حضرت ابراهیم پایه هاش رو گذاشت حضرت آدم خطوطش رو مشخص کرد ظاهرا پایه هم گذاشت

در زمان حضرت نوح هم این کار صورت گرفت بعد خراب شد و در زمان حضرت ابراهیم

دستور داده شد که چیده بشه سنگ ها رو آوردن چیدن پس بنا بر روایاتی که داریم

جبرئیل دست پیامبر رو وسط نماز در رکعت دوم به سمت مسجدالاحرام چرخاند

و همه ی مردم به پیروی از رسول خدا چرخیدند از اون روز کعبه قبله ی مستقل مسلمانان شد.

یکی از کرامات پیامبر قبله هست قبله ی پیامبر مشخص بود

وقتی گفت اینجوری بخونید همه ی مسلمونا اینجوری می خوندن

قبله ی محراب مشخص بود بعد ها اومدن گفتن یه اختلافی داره

می گفتن چرا پیغمبر اینجوری گفته که این اواخر متوجه شدن دقیق هست

اونا اشتباه می کردن و می گفتن چه حسابیه اَخیرا دیدن چیزی که پیامبر گذاشته اصابت میکنه به کعبه ی مُعظّمه

چون مدینه یه حالتی داره یه مدت فکر می کردن یه خورده زاویه داره

مثلا دقیق نیست اواخر دیدن دقیق هست همین الان ما داریم اینجا نماز می خونیم

میگن یه خورده به راست وایسید بعضیا میگن نه همینجوری درسته وایسادید

مسجد رو چرخوندن قبله همینطور که وایسادید درسته نمیخواد منحرف بشید به راست

تو مدینه هم همچین داستانی بود که می گفتند پیامبر چرا نچرخونده؟

یه خورده مایل به راست واینستاده که بعد فهمیدن مدینه خودش یه حالتی داره از لحاظ جغرافیایی که باید همینجوری وایسه

عرضم تمام وعده ی ما ان شاءالله حرم باصفای آقا امام حسین(ع) باشه.

خب بگیمصلی الله علیک یا ابا عبدالله

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

به فدای اون آقایی بشم امروز خیلی جاها از حضرت زینب (س) میخونن

و این خانم رو واسطه قرار بدیم در خونه ی امام حسین علیه السلام

حضرت زینب عجیبه ها عجیب وقتی میخواست نماز بخونه

میومد یه نگاه به قبله حقیقی میکرد روی حقیقی رو به حسین علیه السلام است

واقعا خدا به ما توفیق بده به ما ها که این مدلی باشیم

وقتی می خواست تکبیره الاحرام نمازش رو بگه یه نگاه به صورت برادر می کرد بعد می گفت الله اکبر

من میخوام بگم توی مسیر کربلا تا کوفه از گوفه تا شام سر بریده ی امام حسین روی نیزه بود

هر وقت زینب می خواست تکبیره الاحرام بگه نگاه به راس بریده میکرد و می گفت

صلی الله علیک یا ابا عبدالله بعد الله اکبر تکبیره الاحرام می گفت

نگاهش رو بر نمی داشت از صورت برادر وقتی عبدالله جعفر اومد خواستگاری گفت

من به این شروط باهات ازدواج می کنم هر روز باید حسینم رو ببینم

اگه یه روز حسینم رو نبینم دق می کنم می میرم مثل پروانه ای دور شمع امام حسین می چرخید

خیلی اذیتتون نکنم دیگه اومد تو گودال موهای سرش سفید شد خمیده شد

وقتی که سر بریده ی برادر رو دید تو کوفه خطیب ارجمند و بزرگوار که هیچکس مثل اون نمی تونه خطبه سرایی کنه

می گفتن خطبه های خانم معجزه اس داشت خطبه میخوند یه مرتبه

سری به نیزه بلند است در برار زینب 

نگاه کرد دید راس بریده ی برادر گفت

ای هلال ی یک شب ی زینب چه دیر طلوع میکنی چه دیر میای حسین جان

زود غروب میکنی خواهر غریبت رو به کی سپردی حسین جان

ای هلال ی یک شبه ی زینب چه دیر طلوع میکنی و چه زود غروب میکنی

حسین جان ساربان ساربان ناقه را برگردان

که دور حسینم بگردم دوباره

دلم را ربودی برادر حسین جان

گه به صوت قرآن گه به روی خونین

حسین جان حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *