■ حکمت شماره ۲۶
● و قالَ(علیه السّلام): اِذا کُنتَ فِی اِدبَارِ وَ المَوتُ فِی اِقبَالِ فَمَا اَسرَعَ المُلتَقَی
● هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد ، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.
▪︎ حضرت می فرماید که اِذا کُنتَ یعنی وقتی که تو فِی اَدبَارِ هستی ، در حالی هستی که پشت به دنیا کردی پشت میکنی به چی؟ زندگی، به این دنیا پشت میکنی خب هی لحظه به لحظه داره چی میشه؟ وَ المَوت فِی اِقبال ، مرگ به تو داره از جلو چیکار میکنه؟ روی میاره.
هم تو داری به دنیا پشت میکنی هم مرگ داره چی؟ میاد سمتت، مرگ داره میاد جلو.
فَما اَسرَعَ المُلتَقی، پس ملاقاتت با این مرگ چقدر سریع خواهد بود حاج آقا.
میگه تو یه لحظه س، مرگ یهو دیدی چیکارت کرد؟ گرفتت مرگ میاد سراغت، پس هم به دنیا داری پشت میکنی هم داری به مرگ رو میکنی، خب این پس ملاقات تو با مرگ چقدر سریع خواهد بود، مرگ یهو میرسه حاج آقا.
تعبیر امیرالمؤمنین چقدر قشنگه وقتی ازش سوال کردن چی نزدیکه ، چی نزدیک تر؟
فرمود: نزدیک قیامت است
نزدیک تر از قیامت مرگه، به یه چشم به هم زدن دیدی آمد. سوال کرد گفت آقا چی میشه بعضی ها چشم هاشون بازه موقع مرگ، بعضی ها چشم هاشون بسته است، بعضی نیمه بازه؟
خب مردم هر کی یه جوری تعبیر میکنن؛
یکی میگه این چشمش باز بوده یعنی منتظر بوده، منتظر کی بوده پدر آمرزیده می خواسته لیلی بیاد؟ کی بیاد؟ این حرفها چیه. میگه انتظار انتظار، منتظر دیگه…
میگه آقا این چشمش موقع مرگ بسته بود میگن با خیال راحت مرد، از کجا میدونی با خیال راحت مرد از کجا میگی؟؟؟
امام فرمود که نه بابا جون، این حرفا نیستش اونی که چشمش بازه خب عزرائیل اومده اصلا فرصت نکرده چشمش رو چیکار کنه؟ ببنده.
اونی که بسته بوده چشمش، عزرائیل اومده اصلا وقت نکرده چشمش رو باز کنه.
اونی که نیمه بازه، نه میزاره باز کنه چشمش رو نه میزاره ببنده، مرگ از یه چشم به هم زدن هم نزدیک تره.
امام سجاد فرمود: خدایا مرگ رو نصب العین قرار بده.
خوشا به حال اونایی که مرگ رو جلو چشم شون می بینن ، ماها غافلیم، ماها یه جوری زندگی می کنیم انگار هزاران سال تو این زمین هستیم، تو این دنیا هستیم، بابا مرگ داره میاد، نگاه کن باباتو برد، نگاه کن بابا بزرگتو برد، نگاه کن مادرت رو برد ، نگاه کن برادرت رو برو ، بعد ماها خیلی راحت می خندیم، می خندیم.
میگه وقتی عزرائیل جون یوی رو می گیره می بینه دور و وری ها گریه می کنن هی ننه جیغ میزنه، خواهر جیغ میزنه، زن جیغ میزنه، این ،اون..
میگه بابا خیلی گریه نکنید من دوباره میام پیشتون،با همتون کار دارم با همتون، جون تک تک تون رو میگیرم،خب آدم غافله غافل زندگی میکنه، یه جور زندگی میکنه انگار مرگ برا همه هست غیر از خودش. برا همه هست غیر از خودش و لذا حضرات معصومین مکرر یاد مرگ میکردن گریه می کرد، گریه می کرد،
می فرمود: وای بر اون لحظه مومن که جونش میاد گرفته میشه تا اون لحظه ای که دفنش کنن سخت ترین لحظه ها مال اون موقع ست و لذا خیلی توصیه میکنن میگن جنازه رو نگه ندارید حاج آقا. خوشا به حال اونایی که سریع دفن میکنن میگن مرده هاتون رو سریع دفن کنید نگه ندارید، نزارید رو زمین بمونه
سخت ترین لحظه ها برا اموات همون موقع ست، سریع دفنش کنید، آقا یه خادمی مرده بود تو یه مسجدی بود یه ساعت نشد آقای حسن زاده سریع من دیدم ها تو مسجد سمت کرج، یه ساعت نشد تا مرد سریع آوردن غسل و کفن و دفن، یه ساعت مرده رو رو زمین نزارید بمونه.
فرمود: رحم کنید به مرده هاتون ، رحم کنید
حالا ما غافلانه زندگی می کنیم بله، این می مونه تو یه وضعیتی ، فرمود تمام زندگیش رو از لحظه ای که به دنیا اومده تا اون لحظه ای که عمر کرده همه رو میارن جلو چشمش، همه رو میارن جلو چشمش.
وحشت میکنه دیگه ، وحشت میکنه، می‌ترسه.
خب عرضم به خدمتتون که مثل می مونید چی می مونه؟ مثل بچه ای که تو شکم مادره ، خب سریع بیاد بیرون آسون تره یا نه با بدبختی و مکافات بیاد بیرون؟ هان، هم پدر ننه رو در میاره ، هم پدر خودش در میاد ، اگه بخواد با بدبختی بیاد بیرون.
مثلا دیدی بعضی زنها بد زایمان میکنن آقا مثلا نمی دونم یه روز ، دو روز طول میکشه بعد پدر صاحب بچه در میاد ، بعد خود بچه اذیت میشه، خب این هر چی زودتر بره اینور چیه؟ خلاصی راحت تره.
مرگ هم همینه، مال برزخم همینه، هر چی زودتر بری اونور چیه؟ راحت تره حاج آقا
بعد اونجا منتظرن ها، اونجا ارواح میان منتظرن
بابا ننه، کی ،کی، اونا منتظرن اونجا بعد تو میای اونجا بغلت میکنن، میگن خسته نباشی ، یه خورده آروم بگیری بعد تو هم که میری اونور سوال میکنی عمو جونم اومده اینجا یا نه؟
بعد اونا سوال میکنن میگن فلانی چه خبر؟
عمه خانوم اومد یا نیومد. بعد اگه تو بگی عمه خانوم نیومده یه نفسی میکشن ، ارواح ها میگن خب خداروشکر ما فکر می کردیم اومده و رفته کدوم ور.
رفته اونور تو برهوت .وقتی می‌فهمن نیومده خیالشون راحت میشه، درست شد؟اما اگر بگیم بابا ، عمه خانوم که پنج سال پیش مرد، آقا اینا ناراحت میشن، ای ددم وای، ددم یاندی..
ددم یاندی میدونی یعنی چی؟ بابام سوخت.
ددم یاندی یعنی چی؟ بابام سوخت. حالا چرا بابام سوخت؟ میگه که عه عه عمه خانوم پنج ساله اومده پس پیش ما نیومده، رفته کجا؟ رفته برهوت
پناه می بریم به خدا، بله ان شاءالله عاقبت ها مونو ختم به خیر کنه. خب یه سلامی هم به ارباب دو عالم بدیم. پناه بر خدا.
صل الله علیک یا اباعبدالله صل الله علیک یا اباعبدالله
مگه اینکه آقا همین روضه ها دست ما رو بگیره
والا حاج آقا خیلی سخته کار خیلی سخته
خدا به آبروی امام حسین به آبروی اباعبدالله دست گیری همه بکنه.
بوی بهشت می وزد از کربلا ی تو
(اگه امروز صبح کربلا بودیم چی میشد می رفتیم ضریح شش گوشه اباعبدالله رو بغل می کردیم
صورت رو ضریح شش گوشه بزاریم بگیم حسین جان فدایت فدای بچه های تو)
بوی بهشت می وزد از کربلا ی تو
ای کشته ای که جان دو عالم فدای تو
دیوانه وار آمده ام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو
(تو گودال دست و پا می‌زد یا اباعبدالله هی صدا می‌زد الهی رضا برضاک و تسلیم لِامرک لا معبود سواک ….
یا غیاث المستغیثین یا غیاث المستغیثین)
حمید بن مسلم میگه فکر می کردم نفرین میکنه اومدم جلو دیدم از دو لبهای مبارکش خون جاری شده
داره دعا میکنه اما یه نگاهش سوی خیمه هاس
میگه تا می دیدن دارن به خیمه هاش حمله میشه
تا می دید به خیمه هاش حمله میشه یه نیزه شکسته تو زمین فرو می‌کرد با زحمت تکیه به نیزه شکسته میداد صدا می‌زد اگر جوانمردید جلو چشم حسین به زن و بچه ش حمله نکنید
یعنی اول کار من رو تموم کنید . جلو چشم من به خیمه هام حمله نبرید . قبولم کردن بعضی ها ،عده ای برگشتن اما حسین جان فدای بابات علی بشم
جلو چشم بابات علی به خانومش حمله کرد
دنبال حیدر می دوید
از سینه اش خون می چکید. یا زهرا
همه با هم صدا بزنید
زهرا جان? زهرا جان?
