حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین مصطفی محمد

و آله الطیبین الطاهرین و العن الدائم علی اعدائم من الان الی قیام یوم الدین

بحثی که در این چند روز اینجا عرض کردیم از کلمات آقا امام حسین علیه السلام این نتیجه رو گرفتیم که

حضرت می فرماید اقوام پیشین امت‌های گذشته عذاب شدند دلیلش انحراف عقیدتی بود

خدا بر یهودی ها غضب کرد چون انحراف فکری اعتقادی پیدا کردند

خدا بر مسیحی‌ها غضب کرد چون انحراف عقیدتی ، خدا بر مجوس غضب کرد چون انحراف عقیدتی پیدا کردند

خدا بر این امت هم غضبش شدید شد چرا چون اینا اتفاق کردن بر کشتن پسر پیامبر

که خب او هم چون کلمه خداست چون نماینده خداست

چون کانال ارتباطی خدا هستش دستور خدا هستش اونا در واقع

با خدا دارن جنگ می‌کنند گفتیم پس مسئله عاشورا مسئله بشری نیست مسئله الهی

خب اگه بخواهیم امروز این جلسه آخر یه جمع‌بندی داشته باشیم این حرفایی که همه این حرفایی که تا الان زدیم

و تو این چهار جلسه گذشته زدیم با یه مطلب جدید جمع بکنیم

من توجه شما رو میدم به این آغاز حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه

اگه خوب دقت بکنید انشالله به حول قوه خدا مطلب خوبی شاید گیرتون بیاد

ببینید می‌خوام بگم همش تو یه راستاست امام حسین وقتی از مدینه می‌خواست خارج بشه

یه آیاتی رو تلاوت کردند این آیاتی که حضرت تلاوت کردند

آیا همینجوری بود مثل ماها که میگن فلانی قرآن بخون

قرآنو برمی‌داریم باز می‌کنیم هرجاش اومد می‌خونیم آیا امام حسینم وقتی می‌خواست از مدینه حرکت بکنه

به سمت مکه همینجوری آیه می‌خونه قرآن می‌خونه یا نه با جهت می‌خونه

قطعاً همینه آیاتی که امام حسین انتخاب می کنه آیات خاصی

در رابطه با تعقیب حضرت موسی هستش حضرت موسی علی نبینا و آله و السلام از طرف طاغوت زمانش مورد تعقیب قرار گرفته

و اون حضرت از شهر خارج شده خیلی جالبه ها کانهو الان موسی این امت و طاغوت زمان فرق کرده

موسی این امت شده امام حسین طاغوت زمان شده یزید

که طاغوت زمان در پی تعقیب حسین علیه السلام حسین می‌خواد از شهر خارج بشه

خب آیه ۲۱ سوره قصص این در مورد حضرت موسی است خارج شد از شهر

در حالی که ترسناک بود ، حضرت موسی یه دعایی کرد

خوبه اگه شما هم یه وقتی دیدید بعضیا هستند بهتون ظلم می‌کنند

این جمله رو به زبان بیارید یا تو قنوت نمازتون این دعا رو بخونید

یا سجده های آخر نمازتون این دعا رو بخونید بالاخره پیدا میشن بعضی‌ها

تو زندگی شاید بخوان به شما ضرری بزنن آسیبی بزنن ظلمی بهتون بکنند

رب نجنی من القوم الظالمین این دعای حضرت موسی بود که از اون شهر خارج شد

حالا جالب اینجاست امام حسین دقیقاً همین آیه رو می‌خونه

می‌خواد بگه که موسی اون وقت تبدیل شده به موسی وقت زمان

به خاطر همینه ما تو زیارت وارث اونجا وامیستیم میگیم السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله

یعنی همه مسائل انبیا و اولیا آقاجان در لباس و قامت شما ارائه شده ظهور کرده

شما ارث بردی از حضرت موسی یعنی چی السلام علیک یا وارث عیسی روح الله اینا همش یعنی

شما وارث حضرت عیسی یعنی چی یعنی از حضرت عیسی ارث می‌بری این معناش چیه

یعنی شما تو همون خط هستی همون کارهایی که اون بزرگواران کردن شما هم داری انجام میدی

توی زیارت جامعه کبیره شما میگی السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

یعنی شما خاندان نبوتید زندگیتون زندگی پیامبران است

زندگی حضرت موسی ای همونجوری که حضرت موسی مورد تعقیب قرار گرفت شما هم مورد تعقیب قرار گرفتید

زندگیتون زندگی حضرت عیسی ای حضرت ابراهیمی از وقتی امام حسین وارد مکه می‌شند

یه آیه دیگه‌ای رو می‌خونند همین آیه‌ای که پشت سر این آیه ۲۱

آیه ۲۲ این آیه رو خوند که حضرت موسی وقتی وارد اون شهر جدید شد

گفت امیدی که پروردگار من منو هدایت کنه به راه درست

بعد توی مکه حضرت اعمال حج رو انجام داد می‌خواست که از شهر خارج بشه

یه کسی اومد جلوی امام حسین این شخص اسمش عبدالله بن عمر

پسر عمر این پسر عمر اومد به امام حسین هشدار داد گفت

حواست جمع باشه مسئله جدی شما غریبی شما بری حتماً شکست می‌خوری

امام حسین باید جواب عبدالله رو بده دیگه جواب عبدالله رو با اون سخنان انبیا میده

من دوست دارم این کلمات امام حسین رو بنویسید بعد روش فکر بکنید روش تامل بکنید

ببینید از این کلمات امام حسین چی می‌فهمید حضرت فرمودند که

ابا عبدالرحمان کنیه عبدالله بن عمر بود فرمود تو نمی‌دونی آیا خبر نداری به گوشت نرسیده

از پستی این دنیا برای خدا اینه که سر مقدس و مطهر یحیی علیه السلام رو از بدن جدا کردند بریدند

و این سر مبارک رو بردند به عنوان هدیه پیش یه فاسق فاجر زناکار از فاجرا و زناکارای بنی اسرائیل

تقدیم کردند پیشکش او کردند چرا حضرت یحیی چون نهی از منکرش کرده بود

چون حضرت یحیی نهی از منکرش کرده بود دستور اعدامش صادر شد

سر مقدسشو جدا کردن آوردن جلو تخت این شخص فاجر فاسق پست

رذل فاسد العقیده فاسد العمل فاسد الاخلاق گذاشتند هدیه کردن به او

دوباره امام حسین به عبدالله بن عمر می‌فرماید آیا تو نمی‌دونی

ببینید این کلمات رو آیا تا به حال شما شنیدید خانما کسی براتون گفته این کلمات رو

عبدالله بن عمر اومده به امام حسین میگه آقا حواستو جمع کن اوضاع خطرناکه بری کشته میشی

امام حسین داره در جواب او این جملاتو میگه ، بنی اسرائیل می کشتند

ظاهرا عادتشون بوده‌ها اینها می کشتند از اذان صبح تا طلوع خورشید می‌کشتن

چی می‌کشتن اینا هفتاد تا پیغمبر رو می کشتند

مصیبت بزرگیا مثل همین الان که این صهیونیست‌ها که آشوب می‌کنند

اون موقع هم همینجوری بود بین صبح اذان تا آفتاب بزنه

طوری دستورت ترور داده بودند ۷۰ تا پیغمبر کشته شدن

پیامبرانی که تبلیغ می‌کردند احکام می‌گفتند مسئله شرعی می‌گفتند

موعظه می‌کردند ارشاد می‌کردند دستور دادن که این‌ها رو بگیرند سر از بدن این ۷۰ تا پیغمبر جدا کنند

تا هوا روشن نشده کار اینا تمام اینا تحت تعقیب و ترور قرار گرفته بودند

۷۰ تا پیغمبر آفتاب نزده اینا به درجه شهادت رسیدند

اینا رو حضرت میگه که بگه ببین همش هم از انبیا ، انبیا هم بله کتک می‌خورند انبیا هم کشته می‌شن

یعنی توی عبدالله درباره ما معرفت پیدا نکردی که ما کی هستیم

ما همون بقایای پیامبران هستیم بلکه گل سرسبد بوستان پیغمبران هستیم

خدا ما رو مامور کرده که ما در راه خدا جهاد کنیم حالا حاشیه نرم ادامه جمله امام حسین رو براتون می‌خونم

سپس بعد از اینکه ۷۰ تا پیغمبر رو کشتند اومدن جمع شدن نشستن

سوق یعنی بازار مغازه ، ۷۰ تا پیغمبرو کشتن اومدن آفتاب طلوع کرد دیگه

آفتاب که طلوع کرد اومدن در مغازه‌ها رو باز کردن نشستن تو حجره‌هاشون

تو جاشون خرید و فروش کردند اصلا انگار نه انگار ککشونم نمی‌گزید

دقیقاً همین نتانیاهو دقیقاً همین ارتش رژیم صهیونی

هیچ اصلاً انگار نه انگار اتفاقی افتاده انگار نه انگار اصلاً مشکلی پیش اومده

قشنگ راحت هفتاد تا پیغمبر کشتن اومدن در مغازه‌هاشونو باز کردن

و نشستن مشغول خرید و فروش امام حسین می‌فرماید

انگار هیچ کاری نکردند هیچ عیبی برای خودشون نمی‌دیدند

امام حسین چرا داره اینا رو میگه می‌خواد بگه یه چنین وضعیتی پیش اومده

یه چنین اتفاقی افتاده تو جهان اومده شارب الخمر یزیدی اومده

زناکار یزیدی اومده سگ باز و میمون باز که او به راحتی هر کاری می‌کنه

هیچ اتفاقی هم نمی‌افته فردا می‌بینی همه میرن مغازه‌هاشونو باز می‌کنن

انگار همه رفتن در خواب غفلت همه گیجند همه از انسانیت فاصله گرفتن

ادامه جمله امام حسین فلم یعجل الله علیهم خب خدا وقتی دید

اینا پیامبرانشو کشتند اینا رو سریع عذابشون کرد؟

خدا عجله نکرد برا این‌ها همین حرفی که الان خیلیا می‌زنن میگن

پس چرا خدا اسرائیلو نمی‌زنه اسرائیل که ۷۵ هزار تا آدم تا حالا کشته

چرا خدا اینا رو کاری به کارشون نداره امام حسین می‌فرماید

بلکه خدا به اینها مهلت میده سوال من اینه تا اینجا گفتم برای شما

سوال من اینه چرا خدا به اینا مهلت میده از این جملاتی که الان از امام حسین خوندم جملات قبلی می‌تونید جوابو در بیارید

هوان یعنی پستی حضرت فرمود از پستی این دنیا اینه که سر یحیی رو بریدند

به عنوان پیشکش و هدیه بردن پیش پادشاه آقا می‌خواد بفرماید

این دنیا پست این دنیا یا چیزی نیست که خدا بخواد تو این دنیا جواب اونا رو بده

بالاخره خواهرا خانوما یه چهار روزی تموم میشه میره

کم و زیاد سخت و آسان شیرین و تلخ وقتی تموم میشه

انگار همش یه خواب بود اینجا فایده‌ای نداره که خدا بخواد اینا رو عذابشون بکنه بلکه خدا به این‌ها مهلت میده

تا اون موقعی که وقتش برسه وقتی که وقتش برسه امام حسین می‌فرماید

و اخذهم بعد ذالک بعد از این مهلت خدا می‌گیردشون

اخذ عزیز انتقام بسیار سخت می‌گیردشون بعد فرمود پسر خلیفه از خدا بترس

و به فکر دینت باش دست از یاری من بر ندار تو اومدی منو نصیحت بکنی

من برات گفتم خط چیه خط خط پیغمبره خط خط انبیاست

دست از یاری من برندار یعنی این یاری من همون یاری پیامبرانه

این خط اینجوریه دست از یاری من برندار که بدبخت میشی حالا این کلمات امام حسین

این حرف‌های امام حسین به ما پس این رو می‌فهمونه که مسئله عاشورا یه مسئله الهی

این مجالس هم همش در همون مسیره که انشالله من و شما که لباس می‌پوشیم لباس مشکی می‌پوشیم

من و شما که به این مجالس میایم باید با این بصیرت بیایم با این آگاهی بیاییم

داریم میریم به مجلس انبیا داریم میریم به کلاس پیغمبران

این حسین علیه السلام خلاصه پیامبرانه وارث پیامبرانه

این مجلس مجلس الوهیت مجلس خداییه این بصیرت رو اگه کسی داشته باشه میگه

پس حالا که من میرم سر سفره پیامبران باید نفسمو دم در بزارم

با پاکی بیام با حال خوب بیام تو این مجلس من که پس می‌خوام بیام تو این مجلس باید

اون فکر غلطمو بذارم کنار این مجلس مجلس پیامبرانه مجلس خداست

آدم سر سفره خیلی قشنگ با لباس کثیف میره دستاتونو شما شبها که می‌خوای شام بخوری

همینجوری میاد سر سفره می‌شینی دستاتونو می‌شورید صورتتونو می‌شورید لباستونو تعویض می‌کنید

چون ممکنه این لباسا میکروب داشته باشه سر سفره می‌شینید

این از این پیراهنتون لباستون میکروب بره تو غذا لباستون عوض می‌کنید

دستاتونو می‌شورید سر سفره انبیا هم باید نفستون رو بیرون بزارید بیایید

خب پس الحمدالله موفق شدیم توی این ۵ جلسه بحثمون رو به اینجا رسوندیم که مجلس یعنی چه مجلسی

این مجلس قدر و قیمتش چقدره خدا خرج کرده بهترین کسانشو آورده

توی این کره زمین دلسوزان آورده روی این کره زمین برای بیداری ما

این مجلس هم برای همون مجلس برای همون خطه برای بیداری

با این توجه اگه کسی بیاد انشالله حظ و بهرش بیشتر می‌شه

دیگه توی مجلس که میاد گوشی نگاه نمی‌کنه توی مجلس که میاد حواسش پرت نیست

توی مجلس که میاد به بغل دستیش نگاه نمی‌کنه تمام توجهشو جمع می‌کنه که ببینه خط امام حسین چیه

امام حسین ازش چی می‌خواد انسانیت یعنی چی اینا رو بفهمه برنامه‌ریزی کنه

برسه به اون نقطه که بعد آخرش امام حسین بهش بگه احسنت

شما جایزه این محرم و صفرت شد انسانیت و این انسانیت چیزیه که

قدر و قیمت دنیایی براش نمی‌شه گذاشت شما اگه بگید یه کوه طلا کمه

اگر بگی یه دریا از جواهرات کمه اگه بگی تمام دنیا بازم کمه

چون پیغمبر فرمود دو رکعت نماز تو دل شب برای من از تمام این دنیا بالاتره ارزشش

پس این دنیا ارزشی نداره از خدا بخواهیم خدا انشالله توفیق بهمون بده این پوسته‌های فکریمون کنار بره

ایشالله با دقت به این مجالس نظر کنید صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا

چون مجلس آخر هست من با اجازه شما یه توسلی می‌کنم به حضرت زهرا سلام الله علیها

خانم فاطمه زهرا عنایتی بر ما داشته باشند

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول

یا سیدنا و مولانا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بکه الی الله

فقدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهتا یا عندالله اشفعی لنا عندالله

گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا

بر دل و جان ما صفا بخشد گوش چشمی به ما کند زهرا

کم نخواه از عطای بسیارش

آنچه خواهی عطا کند زهرا

روز محشر که از شفاعت خویش

حشر دیگر به پا کند زهرا

همچو مرغی که دانه برچیند

دوستان را جدا کند زهرا

روز قیامت که میشه همین خانم میاد تو صفوف محشر نظر می‌کند

امام باقر فرمودند مادر ما دوستان حسین گریه کنای حسینشو جدا می‌کنه

اونایی که تو این مجالس میان اونایی که براش گریه می‌کنن

یه لحظه تو این مجلسمون همه مادرا رو یاد کنند الهی که تو این مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه

داغ مادر سنگینه مخصوصاً اگر جوون باشه آرزو به دل باشه

آی اونهایی که اولاد دارید خدا سایه‌تونو از سر اولادتون کم نکنه

مادر دوست داره بچه‌شو بزرگ کنه قد و بالاش رو ببینه یه دل سیر خنده و شادی بچه‌شو ببینه

دختر داره دوست داره دخترش بزرگ بشه اما من بمیرم

برای اون بانوی جوان مدینه یا زهرا من بمیرم برا اون خانم که جوون بود

خودش هم مادرو ندید سایه مادرو ندید بخواد از دنیا بره چهار تا بچه قد و نیم قد داره

لا اله الا الله روز آخر در خونه مادر رفتیم مادر دستمونو بگیر مادر میشه یه رو برا ما بندازی

مادر من شنیدم برام مردم مدینه دعا می‌کرد نمیشه برا گریه کناتم دعا کنی

نمیشه برا گریه کنای حسینت دعا کنیم جون زینبت یه دعا کن

جون حسینت دعا کن من خیلی محتاج دعاتم مادر

بزارید از زبان حال زینبو بگم خدا مادرم را کجا می‌برند

اونایی که مادر از دست دادن خدا مادرم را کجا می‌برند گمانم برای شفا می‌برند

روضه فاطمیه است دلم نمیاد خیلی بازش کنم

صدا زد یا علی غسلنی باللیل شبانه غسلم بده

نیمه‌های شب بود یه لحظه تصور کن اسما بریز آب روان اسما بریز

بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته

آخ ببین بشکسته پهلویش

سیاه گردیده بازویش

بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته

اسما میگه یه وقت دیدم علی دست از غسل کشید سر به دیوار گذاشت

های های آقاجون چرا خودت داری بلند بلند گریه می کنی

صدا زد اسما دست از دل علی بردار اسما فاطمم رفت اما درد دلشو به من نگفت

آخ تو می‌بینی علی زار و خسته

اما نمی‌بینی تو پهلوی شکسته

صدا زد اسما الان دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا

یا زهرا اینجا یه مرتبه دستش به بازوی ورم کرده خورد نالش بلند شد

من از شما سوال می‌کنم این دست که از بدن جدا نشده بود

آقا امیرالمومنین سر به دیوار گذاشت های های بلند بلند گریه کرد

دست روی بدن بود فقط ورم کرده بود گریه اش بلند شد

اما لایوم کیومک یا اباعبدالله من به قربان اون خواهری بشم

دست به رگ‌های بریده گلو گذاشت من به فدای اون خانومی بشم

که نگاه کرد دید برادر نه سر داره نه دست داره

بمیرم من برایت حسین جان

چرا بر تن برادر جان سر نداری

بمیرم من برایت حسین جان مگر مادر نداری

سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری

بمیرم برای اون آقایی که اومد علقمه دست بریده از زمین برداشت

تکون بده دستت رو ابوالفضل علمدار صدام می‌لرزه

تکون بده دستتو دست و پام می‌لرزه

عباس میون خیمه تن بچه‌ها می‌لرزه

صدام می‌لرزه حسین جان حسین جان چشم سرتو ببند

به پای دل وارد حرم شو الهی قربونت بشم حسین دورت بگردم حسین

دلم برات تنگ شده انگار همین دیروز بود تو حرمش پایین پا

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخرعهد منی لزیارتکم

السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین

و علی اصحاب الحسین

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *