حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در رابطه با حوادثی که بعد از نبی مکرم اتفاق می‌افته صحبت می‌کنیم

خب اینجا یک سری سوالاتی هست من سوالات رو مطرح می‌کنم

شما هم ببینید ذهنتون درگیر می‌شه یا نمی‌شه خب یکی اینکه

وقتی خانه حضرت زهرا سلام الله علیها مورد هجوم قرار می‌گیره

خب حضرت زهرا سلام الله علیها طبق نقلی که یعقوبی داره می‌فرماید که

از خانه ام بیرون روید از خانه‌ام بیرون روید معلومه که وارد خانه شدن

و به زور و این‌ها داخل خانه هستند و حضرت می‌فرماید بیرون روید وگرنه

به خداوند سوگند سرم را برهنه می‌کنم و به او شکایت می‌برم

خانم فاطمه زهرا تهدید می‌کنه تهدید به نفرین میکنه که اگر از خونه من بیرون نرید من اینطور می‌کنم

سرم رو برهنه می‌کنم و به خدا شکایت می‌برم حالا سوال اینجاست که

آیا تهدید به یک نفرین خب این باعث میشه که اصحاب قدرت بترسند

واقعاً اینجوری بود مثلاً اینا ترسیدن خب تهدید لفظی بود دیگه

اینجا مثلاً من اینجا دارم کاری انجام میدم نسبت به شما

شما میگی حاج آقا نفرینت می‌کنما خب منم حالا ادامه میدم یا نه

از نفرینت می‌ترسم آیا اصحاب قدرت از یک تهدید لفظی می‌ترسیدن

یا اینکه به اینجور چیزا اعتقاد داشتند یا اینکه نه بگیم که حوادثی به دنبال این نفرین مثلاً پیش اومد

اتفاقاتی پیش اومد یه چیزایی اینا دیدند که دست برداشتند و خانه رو ترک کردند

من سوالم اینه آیا فقط صرف همین تهدید لفظی باعث شد این‌ها خانه رو ترک می‌کنند یا نه

وقتی حضرت گفت نفرین می‌کنم یه اتفاقایی هم افتاد که

اینا دیدن که داره خراب میشه الان نفرین کنه مثلاً به هم می ریزه و گفتند بریم فرار کنیم

حضرت وقتی گفت نفرین می‌کنم موهامو پریشون می‌کنم نفرینتون می‌کنم ول کردند

فقط صرف همین تهدید لفظی بود نه خب اونجا نقل یعقوبی

یه جای دیگه هم داریم که نقل‌های دیگه هم داریم که

شمشیرو گذاشتن رو گردن حضرت علی علیه السلام حضرت زهرا اونجا گفت نفرینتون می کنم

که بعد اینا ول کردن من اعتقادم اینه که اگر حضرت زهرا سلام الله علیها

اونجا نبود نفرین خانم حضرت زهرا سلام الله علیها اینجا نبود

این‌ها امیرالمومنین رو مثله می‌کردن اونجا تیکه تیکش می‌کردن ریز ریزش می‌کردن

ولی خب می‌خوام بگم آیا صرف تهدید لفظی بود که حضرت علی علیه السلام رها کردند یا نه

در ادامه این نفرین چیزهایی دیدند حالا همین اینو باید ببینیم از جهت تاریخی

و اینکه اهل تسنن در موردش چی گفتن و اینو باید بیاریم وسط

یا سوال کنیم به عنوان یک سوال همیشه بمونه واقعاً عمر با اون حالا تاخت و تازی که راه انداخته بود

و با اون وضعیتی که داشت و اینا صرف تهدید لفظی ول کرد

سوال دیگه یا اینکه نه چیزهایی اینجا مشاهده کرد که اگر بخواد ادامه بده

چی میشه ، اتفاقاً اگر اینا می‌تونستن امیرالمومنینو بکشن اونجا

اصلاً یک لحظه نسبت به این مسئله کوتاهی نمی‌کردن

این آقای پناهیان خب یه حرفی زد اومد گفت گفت امیرالمومنین علی علیه السلام گوش تلخ بود

منتها این حرفش خب یه جوری در اومد بیرون خب خدا لعنت کنه دشمن رو

خدا لعنت کنه این رسانه‌های غربی بیگانه رو انقدر بوق و کرنا راه انداختن

تو همین داستان آقای پناهیانو حذف کنن گاهی اوقات بعضی از کلمات غلط نیست

خب امیرالمومنین برا اونها گوش تلخ بود دیگه خب این چیزی نیستش که

یعنی مثلاً جای چیزی نیست امیرالمومنین علیه السلام بر ما خیلی خب مثلاً همین روایت داریم که

قرآن برای بعضیا ضرر داره زد یعنی بعضی ها تو قرآن هستا وقتی که ذکر خدا رو می‌شنون یاد خدا رو می‌شنون

حالشون بد میشه خب یعنی قرآن بده نه قرآن برای اونا بده

که قلبشون بده والا که قرآن حرف نداره که برای اونا بده که قلبشون بده

امیرالمومنین هم برای اونا بده که بد بودند و الا حضرت امیر که گل سرسبد خلقته

انقدر این خراب کردن که آقای پناهیانو حذف کنند ببینید

گاهی اوقات خود دوستان هم افتادن دیگه به هر حال باید بگیم پناه بر خدا

آدم یه وقتی فکرشو نمی کنه که یه وقت یه چنین حرفی از دهانش بیرون بیاد

حالا به هر حال می‌دونی به هر حال میگم مثلاً ببین مثلاً موی دماغو

خب موی دماغو اونم گفت که گفت حاج قاسم موی دماغ بود

بعد ولی اونا بوق و کرنا نکردن تبلیغات رسانه‌ای راه ننداختن که

اون بنده خدا رو از چشم بندازن هیچ اصلا حرفشو راه ننداختن

نگفتن ببینید می‌گیم که رسانه دست کیه مدیریتش مدیریتش دست اسرائیل

دست آمریکاست ماها گل خوردیم چند تا گل الان عقبیم

تو بحث رسانه چند تا گل عقب هستیم خب اون گفت موی دماغ ولی اصلا روش کار نشد فضاسازی نشد

خب واقعاً حاج قاسم اونوریا برا ترامپ همین بود دیگه

چرا پس برای آقا پناهیان اینجوری کردن ولی برای پزشکیان اینجوری نکردن

من مطرح دارم می‌کنم بحث داریم می‌کنیم دیگه

که آقا امیرالمومنین علی علیه الصلاة و السلام انقدر مورد مبغوض این‌ها بود

انقدر که من نمی خوام اون الفاظ رو به کار ببرم که بعداً برای ما هزینه داشته باشه

برا اون‌ها حضرت علی علیه السلام تو همون مسجد ریز ریزش می‌کردن

انقدر کینه داشتن نسبت به حضرت امیر صلوات الله علیه

انقدر نفرت داشتن یه سپر بلا فاطمه زهرا سلام الله علیها

واقعا اونها صرف تهدید لفظی همین که حضرت گفت من نفرین می‌کنم ول کردن

یا نه این یک حادثه‌ای رو در پی داشت حالا یه چیزی که آقا شما گفتید شما هم گفتید چی بود

ستون‌های مسجد دیدن لرزید میخواستم اینو بگم منصور دوانیقی لعنت الله علیه

امام صادق علیه السلام رو آورده تو اون کاخ

گردن آقا رو بزنه بعد یک مرتبه شمشیرش رو یه وجب درآورد دوباره داخل غلاف کرد

دوباره شمشیرشو کامل درآورد غلاف کرد دیگه بار سوم گفت

آقا شما مثلاً احترام کرده و فلان اینا گفت تشریف ببرید

بعد اون کسی که نزدیکش بود بهش گفتش که تو چرا اینطوری کردی گفت بار اول پیغمبر رو دیدم

گفت اگر یه مو از سر پسرم امام صادق کم بشه این کاخ رو روی سرت خراب می کنم

میگه که غلاف کردم دوباره گفتم ولش کن شمشیر کشیدم که بزنم و این‌ها

که دیدم حضرت نزدیک شد جوری که این دستش نزدیک گلوی من بود که بفشرده منو خفه بکنه

که اینجا من چیکار کردم دیگه غلاف کردم گفت اگه یه مو از سر پسرم

جعفر صادق علیه السلام کم بشه من این کاخو رو سرت خراب می کنم

ببین رسول خدا اینا آثار عذاب رو می‌بینن خب و دیگه لالمونی می‌گیرن کوتاه میان و این‌ها

اون فرعون میگه اومد حضرت موسی علیه السلام عصاشو انداخت

یک مرتبه یک اژدهایی شد دید الانه الان که اینجا تمام رو ببلع

خب چیکار کرد اونجا حالا دیگه حرف نزد و حضرت موسی رو دست از سرش برداشت

مگه ببخشیدا فرعون قدرت دستشه یه چوپان بیاد تو کاخش

به همین راحتی ولش می‌کنه میگه برو میگه برو

اینجا چی میشه که حضرت موسی دوباره سرشو می‌ندازه پایین میره بیرون

اینجا یه چیزی هست که این می‌ترسه خب اینکه بره امام حسین بیعت براش به نفعش

ولی اگر امام حسین به ضررش خب اون ببینید نگاه کنید یه لحظه بحث بنده رو ببینید

خیلی دو دوتا چهارتاست ببینید اگر یه فاطمه زهرایی تو کربلا بود

خب امام حسین اونجا کشته نمی‌شد خب اینا دنبال بیعت بودن

باید بیعت کنید خب امیرالمومنین آوردن تو مسجد شمشیرم گذاشتن رو گردنش

میگن باید بیعت بود ما کاری نداریم باید بیعت کنی

خب حضرت امیر که میگه من بیعت نمی‌کنم چون اگه بیعت بکنم

یعنی حکومت شما مشروعه اینا دست بر نخواهند داشت دیگه

اونجا تا حضرت رو نکشنش حذفش نکنم دست ازش بر نمی‌دارند

همونجوری که امام حسین دست برنداشتن و کشتنش

خب پس چی میشه که اینجا کشته نمی‌شه امیرالمومنین

حالا همین اینجا دیگه شما ببینید دیگه خدمتتون عرض بکنم که

حالا اون که اهل تسنن چی میگن اینجا بعد از نفرین حضرت زهرا

چی میشه و این‌ها اینا رو بهش می‌پردازیم ولی خب همین سوال ماست دیگه از اهل تسنن

واقعا ابوبکر و عمر از همین نفرین خشک و خالی حضرت زهرا ترسیدن رها کردن

چه بود و این‌ها انشالله جلسه بعد خدمتتون عرض می‌کنیم

خب یه سلامی بدیم به آقا امام حسین علیه السلام

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

اصغر من کی به زبان آمده

حرمله با تیر و کمان آمده

این‌ها که به یه بچه شیرخواره رحم نکردند از بچه شیرخواره که هیچی ندیده بودند که

از این بچه شیرخواره اصلاً ببین یه وقتی هست مثلاً میگیم نفرین و کینه از امیرالمومنین دارند

از این بچه شیرخواره چی نفرین و کینه دارند

خب چیه که یک مرتبه روی دست پدر این طفل شیرخواره رو چنان

با تیر سه شعبه می‌زنند که میگه فضبح الطفل الی الاذن من الاذن

گوش تا گوش بریده شد این بچه سرش به پوست آویزان شد

این گردنش به پوست آویزان شد بعد امام حسین علیه السلام

تو یه دستش سر این بچه بود تو یه دستشم بدن این بچه بود

این بچه رو سمت خیمه‌ها می‌آورد راوی میگه دیدم حسین علیه السلام

یه قدم به سمت خیمه‌ها که میره یک مرتبه برمی‌گرده پشت به خیمه‌ها می‌کنه

از این رفتار حسین علیه السلام من تعجب کردم گفتم

او چرا اینطور می‌کنه گفتن گویا خجالت می‌کشه به فدای خجالت کشیدنت یا اباعبدالله

از چه کسی خجالت می‌کشه گفت از اون زن‌هایی که دم در خیمه وایسادن

که روی رفتن سمت خیمه‌ها نداره که اگه بره این بچه رو ببینن اون بچه‌ها چه حالی خواهند داشت

اینکه به این کودکی گناه ندارد

یا که سر رزم این سپاه ندارد

بس که دل افسرده است آه ندارد

راه دهید آنکه را پناه ندارد

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *