حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عرض شد که حکومت تازه و دولت جدید و یک مرتبه‌ای ابوبکر

بعد از اینکه یورش بردن به خانه وحی و حمله کردن به بیت وحی

و خب دختر گرامی آقا رسول خدا را مورد هجمه و مورد ضرب و شتم قرار دادند

شروع کردن به غارت کردن اموال اون بزرگواران و اونچه که از پیامبر خدا

به اون بزرگواران به ارث رسیده بود یا که در زمان رسول خدا به این بزرگواران هدیه داده شده بود

این رو به نفع خودشون به نفع دولت مصادره کردند

سوال ما از این‌ها این هستش که آیا شما نیاز داشتید دولتتون نیاز داشت

به این مثلاً باغ فدک که این کار رو کردید یا اینکه نه شما درصدد این بودید که

این خانواده رو فقیر کنید تا با فقیر کردن این خانواده مردم رو از نزد این خانواده دور کنید

هدف اساسی اینه که این بزرگواران دستشون خالی باشه

تا کسی پیش این بزرگواران رفت و آمد نکنه وقتی دست اینا پر باشه

یه عده‌ای میان یه عده‌ای میرن خبر به گوششون می‌رسه اینا درصدد این بودند

و متاسفانه مثلاً خبرهایی که منعکس میشه این هستش که

مثلاً میگن از پیغمبر چیزی به ارث نمی‌رسه

این حرف مخالف صریح قرآنه ، حضرت سلیمان از داوود ارث برد

بعد ریشه این حرفا رو که مثلاً آقا خب این حرف از کجا دراومد

مورخ شما داری این حرفو می‌زنی لغتی شما هم داری این حرفو می‌زنی مفصل

شما هم دارین این حرفو می‌زنید خب از کی نقل می‌کنید همه شما نقلتون به کی منتهی میشه

همشون به ابوبکر منتهی می‌شه که این اولین کسی که این حرف رو زد ابوبکر بود

که گفت من از رسول خدا جالبه سلمان نشنید ابوذر نشنید

خود امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما نشنیدند

هیچ کدوم هیچ کسی نشنید این حدیث رو فقط فقط یک نفر بود که

ادعا کرد من از رسول خدا شنیدم که پیامبر فرمود همه اونچه که از ما پیامبران باقی می‌مونه صدقه است

و اینا باید به حساب دولت واریز بشه بره به حساب دولت و

خب اینجا ما یه سوال‌های دیگه‌ای هم داریم اینجوری نیستش که همینطوری رها بکنیم

می‌گیم آقایون اهل تسنن سال سوم هجرت یه ثروتمند یهودی

تازه مسلمون شده تو جنگ احد هم شرکت کرده و تو همون جنگ احد

این یهودی تازه مسلمون شهید شده خب این آقای یهودی تازه مسلمون

قبل از شهادتش همه اموال خودش رو برای پیغمبر وصیت کرد

و وصیت می‌کنه که من هرچی دارم و ندارم مال آقا رسول خدا

این یهودی تازه مسلمان هفت تا باغ داشت که همه این باغها

طبق این وصیت به شخص پیامبر منتقل شد و پیامبر از محصولات این باغ

برای پذیرایی مهمون‌ها و تازه وارد‌ها و سایر مواردی که نیاز پیش میومد استفاده می‌کرد

سرانجام این باغ‌ها چی شد این هفت تا باغ ؟

سال هفتم هجری پیامبر اینا رو وقفشون کرد بنا بر آنچه که نقل می کنند

سال هفتم پیامبر این هفت تا باغ رو وقف کرد

حالا ما نمی دونیم این وقف این خبری که در مورد وقف هست صحیحه یا نه

حالا من سوالم اینه که آیا این باغ‌ها هم که وقف شدن به دست خود آقا رسول خدا

بعد از پیامبر بعد از اینکه آقا رسول خدا از دنیا رفت توسط دولت مصادره شد؟

سوال ما اینه که شما رفتید اون هفت تا باغ رو هم برگردونید

اگر باغ حضرت زهرا رو گرفتید باید می رفتید این هفت تا باغم می گرفتید دیگه

پس چرا نرفتید این هفت تا باغ رو بگیرید پس معلومه کاسه ای زیر نیم کاسه هست

معلومه که یه مرضی هست اینجا دیگه که شما چرا فقط باغ حضرت زهرا رو گرفتید

چرا این هفت تا باغو نگرفتید هم باغ حضرت زهرا زمان خود آقا رسول خدا داده شده بود دیگه

این هفت تا باغم حالا وقف شده باید برید مصادره کنید

به نفع دولت اما شما این کارو نکردید پیامبر به مدینه که هجرت می‌کنه

مردم این شهر میان تمام زمین‌هایی که به خاطر دست عدم دسترسی به آب

مثلاً قابل کشت نبوده قابل زرع نبوده هرچی زمین اینجوری هست

ببین یه جایی آب هست اونجا رو نه اونجا که آب نیست

هرچی زمین زمینی که آب توش نیست و قابل کشت و زرع نیست همه رو در اختیار

آقا رسول خدا همش مال آقا رسول خدا تمام بیابونا مال آقا رسول خدا

سوال ما اینه که خب این زمین‌هایی که ملک آقا رسول خدا است

شما رفتید اینارم مصادره کردید اینا رو به نفع دولت برگردوندید

زمین هایی که بنی نظیر داشتن و این‌ها بنی نظير یهودی‌ها بودن دیگه

که بعد عهد شکنی کردن و خواستن پیغمبرو بکشن و بعد پیغمبرم به اینا گفت

باید پاشید برید از اینجا بیرون خب اینا شد مال آقا رسول خدا

خب اینام بعد خدمتتون عرض بکنم که یه عده‌ای از این زمین‌ها رو به عنوان ملک

آقا رسول خدا به بعضی از اصحاب خودشون بخشیدن

اگر یادتون باشه من این داستانشو تو همون جا گفتم

گفتم بعضیا فقیر بودند مثلاً آقا رسول خدا گفت فلانی فلانی تو خونه نداری برو اون خونه‌های یهودیا مال تو

سوال من اینه که شما رفتید اون خونه‌ها رو هم گرفتید

نرفتید پس چرا اونجا اینا رو نرفتید پس بگیرید چرا ؟

من نمی‌فهمم چرا اینجا این اتفاقا نمی‌افته خب در یه جای دیگه بازم

من از اینا از این چیزا زیاد داریم از همین مطالب که عجیب و غریب

مثلاً تو چند تا مورد هست که پیغمبر از جمله به کسانی که یه چیزی داد

به خود همین ابوبکر بود مالی که به ابوبکر دادید به ابوبکر داده بود آقا رسول خدا

اون رو هم ریختید تو حساب دولت برگردونید نه

خب سوال نمیشه؟ واقعا سوال میشه که چرا پس اینجا برای حضرت زهرا رو

شما فقط پس گرفتید یه سوال دیگه هم اینه که

خب حضرت زهرا رو منع کردید گفتید که نه باید ما هرچی که

از پیغمبر چیزی به ارث نمی‌رسه خب اون خونه‌هایی که دست زن‌ها بود

اونا رو چرا نگرفتید از عایشه چرا اون خونه رو نگرفتید

از اون یکی زنه چرا اون خونه رو نگرفتید فقط چرا زهرا رو محروم کردید از حق مسلم خودش

این‌ها همش سوال‌هاییه که اگر کسی واقعاً به معنای واقعی کلمه بپرسه

این‌ها رو مورد خطاب قرار بده هیچ جوابی برای این سوال‌ها ندارند

خب این بحثی که مطرح میشه و انشالله شما هم بهش توجه داشته باشید

اگر یه وقتی بحث شد و این‌ها همین حرفا رو زدن شما همین چند تا مطلب رو بیان بکنید

که ما مواردی داریم زمان آقا رسول این‌ها بخشیده شده و هیچ کدام از این‌ها برگردانده نشده

و موارد دیگه‌ای داریم که بعد از آقا رسول خدا به ارث داده شده

مثلاً خانه‌هایی که خانم‌ها توش بودن اینا ولی برگردانده نشد

خدا ان شاءالله عاقبت ما رو ختم بخیر بکنه

آقایون خانم‌ها در مورد حق امیرالمومنین حق حضرت زهرا سلام الله علیها

وقتی آدم فکر می‌کنه بحث می‌کنه قلبش به درد میاد

که این‌ها چه ظلم‌هایی کردند در حق اهل بیت عصمت و طهارت

خدا به آبروی پنج تن به آبروی اهل بیت عصمت و طهارت عذاب این‌ها رو زیاد بکنه

که باعث شدند دل فاطمه زهرا بشکنه باعث شدند که

این خانوم مکرمه این خانم مجلله انقدر قلبش پر از غم بشه انقدر قلبش پر از غصه بشه

که بخواد بره یک جایی بشینه تنهایی کارزار گریه کنه

یه کلبه‌ای درست کرد امیرالمومنین کنار قبر شهدای احد

میومد حضرت زهرا طلوع آفتاب انقدر اشک می‌ریخت گریه می‌کرد

با فرزندان دلبندش حسنین علیهم السلام تا غروب آفتاب

ببینید این درد این مهنت این غصه غروب که می‌شد امیرالمومنین می‌آمد

دست فاطمه‌شو می‌گرفت فاطمه جان بسه کمتر گریه کن

بر می گردوند خونه انقدر اشک می‌ریخت بی بی که میومدن

انقدر گریه می‌کرد این گریه ببینید بالاخره نمی‌تونه گریه خشک و خالی باشه

حتماً گریه‌ای بوده که با ناله بوده با صدا بوده طوری گریه می‌کرد

حضرت زهرا که میومدن به امیرالمومنین شکایت می‌ کردند

می گفتن به فاطمه بگو یا شبا گریه کنه یا روزا گریه کنه

یا شبا یا روزها گاهی اوقات این گریه‌ها طوری بوده که

حتماً اهل بیت عصمت و طهارت اون‌هایی که داخل خانه بودن

ببینید این‌ها چه حالی داشتند وقتی بچه‌ها ببینن مادر اینطوری بی‌قراره

چه حالی پیدا می‌کنند گفتند ۵ نفر از بکائون عالم هستند

گریه کنهای عالم هستند حضرت آدم ۲۰۰ سال گریه کرد

حضرت یعقوب حضرت یوسف این‌ها هر کدوم ۴۰ سال گریه کردند

بعد فاطمه زهرا به مدت ۷۵ یا ۹۵ روز اومده هم ردیف این‌ها شده

یا اونا هم ردیف حضرت زهرا شدن با اون ۲۰۰ سال گریه کردن

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت الرسول الله

یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و یا مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الله وقدمناک بین یدی حاجاتنا

یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله

امان از اون ساعتی که بدن فاطمشو می‌خواد غسل بده

صدا می‌زنه بریز آب روان اسما

ولی آهسته آهسته

به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته

بشویم منن مخفی از دشمن

همینطور که غسل می‌داد یه مرتبه دست از غسل کشید

سر به دیوار های های بلند بلند گریه کرد عرضه داشت آقا

خودتون ما رو دعوت به سکوت و آرامش می‌کنید اما خودتون بیقراری می‌کنید

فرمود اسما الان دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا

زهرا جان زهرا جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *