حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■ حکمت شماره ۲۵۳

● و قال( علیه السلام):  مَا ظَفر، مَن ظَفر الاثم بِه

حضرت می‌فرماید که : پیروزی نیست ، ما ظفر یعنی پیروزی نیستش.

من ظفر الاثم به

کسی که با توسل به گناه پیروز شد ، اونی که با گناه با رانت خواری، رشوه،کلک،دوز و هزار حقه ، حیله و اینجور چیزا رسید به یه جایی این فتحی نکرده که ،

پیروزی نیستش ، برای او که گشایشی نیستش که. و الغالب بالشر

اونی که غالب میشه، غلبه می‌کنه با شر و داد و بیداد و با گردنکشی و طغیان و اینا می‌فرماید مغلوب.

این اصلاً چیه در واقع غالب نیست مغلوبه.

اگر می‌خوای به یه جایی برسی به یه نقطه‌ ی برسی که بتونی سربلند کنی و بتونی بگی یه چیزی تهش شد،

تقواست باید با تقوا جلو بری.

ان اکرمکم ، گرامی‌ترین شما نزد خدا

ان اکرمکم عندالله اتقواکم

بعد بر مدار تقوا جلو بری بله یه چیزی هست. اما اگر بر مدار تقوا نباشه و بخوایم مثلاً با گناه بری جلو ، اون نمی‌تونی تهش مثلاً بگی یه چیزی از آب دراومد.

هیچی از آب در نیومد ، پس این انشالله با تقوا فتح و گشایش. فقط با تقوا .

من یتقه الله یجعل له مخرجا

هر کسی تقوا پیشه کنه خدا براش مخرج قرار میده،محل فرار قرار میده، محل پیروزی قرار میده.

و یرزق منه حیثوا لا یحتسب

و خدا از جایی که فکر نمی کنه به او روزی میده.

خدا سوار کاره دیگه پس این پیروزی و این راه فرار و راه خروج از مشکلات رو هم فقط در مسیر تقوا قرار داده .

خیلی ها هستند برای رسیدن به پیروزی از اسباب نامشروع استفاده می کنند،

ظلم می کنند،ستم می کنند، انواع گناه‌ها را انجام میدن، اونا می‌خوان به هر قیمتی که هست به هدف برسند،

اما حضرت هشدار میده می‌فرماید :

این پیروزی، پیروزی نیست . بلکه در واقع مغلوب شدن در چنگال گناهه، مغلوب شدن در چنگال شیطانه اینا پیروزی نیست حالا این یه مطلب.

یه مطلبم اینجاست که می‌فرماید که:  از نظر معنوی هم جنبه معنوی این کار اینه که ،

اینجور پیروزی‌ها و غلبه‌ها مایه گرفتاری شدید روز قیامته .

تو حالا اینجا چیزی گیرت اومد ولی افتادی تو منجلاب. ظاهراً یه چیزی گیرت اومد پیروز شدی ولی این پیروزی تو به چه قیمت بود؟

باختن قیامت ، افتادی تو سقر این چه پیروزی،  اینکه تو بیفتی تو جهنم خب اینکه پیروزی ،

این نگاهش به این وره میگه من پیروز شدم با دزدی و کلک و رانت خواری و اینجور چیزا پیروز شدم،

بیچاره اونورت از بین رفت مزرعه آخرتت رو خراب کردی آخرتت نابود شد.

این چه فایده ی داره اون که اونجات خراب بشه اینجا دیگه به درد نمی‌خوره که، فرمودند که :

بر روز قیامت مایه گرفتاری شدید در روز قیامت و بدترین زاد و توشه رو برداشتی برای خودت بردی تو عالم.

پس اینم از جهت معنویش از جهت معنویشم حکایت ،قصه این هستش.

پناه می بریم به خدا .

خدای متعال انشالله همه ما رو نصرت و یاری بکنه .

صلی الله علیک یا اباعبدالله

سرم خاک کف پای حسین است

دلم مجنون و شیدای حسین است

بود پرونده‌ام چون برگ گل پاک

در این پرونده امضای حسین است

جان‌های عالم فدات حسین جان

بهشت ارزانی خوبان عالم

بهشت من تماشای حسین است

بهشت مال خوبا بله اما من چی می‌خوام

من می‌خوام امام حسین رو نگاه کنم

من می‌خوام آقام ابی عبدالله ،می خوام تمام دنیارو حاضرم خرج کنم

قبر مطهرش رو به آغوش بگیرم،

برم کربلا ضریح خوشگل

خدا وکیلی چی بالاتر از این عزیزان شما پا بده برید کربلا بعد از نماز صبح،

نماز صبحو بخونید برید ضریح امام حسین رو بغل بگیرید از این بالاتر هست تو این دنیا

به وقت مرگ چشمم را نبندید

که چشم من به سیمای حسین است

این همه هم که دم میزنم همه ش آرزویم اینکه توی اون لحظه جان دادن آقام بیاد یه نگاهی به صورت آقا بکنم

در این عالم تمنایی ندارم

تمنایم تمنای حسین است

چراغ از بهر قبرم نیارید

چراغ نمی‌خوام که تو قبر من چراغ نمی‌خوام که چراغم روی زیبای حسین است

یا اباعبدالله

خوش آن صورت که در فردای محشر

در آن نقش کف پای حسین است

روز قیامت بیاد صورت من لیاقت این رو داشته باشه که پای امام حسین روش قرار گرفته باشه

از آن با گریه دائم خو گرفتم

که اشکم در دریای حسین است

عرضم تمام می‌خوام بگم همه عالم عاشق امام حسین بود

همه عالم مات و مبهوت امام حسین بود

دلا همه عالم دلداده اما خود امام حسین دلداده یه دختر سه ساله است

تو خرابه سرگذاشته روی دامن عمه آرام خوابیده اما نیمه های شب یه دفعه از خواب بیدار شد گفت عمه من بابام رو می خوام

بابا من کجاست ببین چه کرد برای بابا که بابا با سر بریده آمد به دیدن دختر سه ساله

یه مرتبه صدا زد عمه

ما هذا راس این چیه این سر چیه

ببین یزید لعنت الله با این سر چه کرده بود که دختر سر بریده بابا ببینه و نشناسه

صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

صدا زد عمه بیا

گمشده پیدا شده

کنج خرابه شب یلدا شده

باب من ز سفر آمده اما

نه به پا بلکه به سر آمده

سر بریده بابا رو بغل گرفت

شروع کرد لب‌های بابا رو بوسه زدن

گفت بابا کی رگای گردنت رو بریده

بابا کی محاسن تو خضاب کرده

بابا به من بگو ببینم کی منو یتیمم کرده

آی گریه کنای امام حسین به برکت این رقیه خانم کربلا برید

یه مرتبه دیدن سه ساله از یک طرف افتاد

سر بریده اباعبدالله هم از یک طرف افتاد

حسین جان حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *