حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

?حلیه المتقین

?جلسه بیستم

فصل هفتم آنچه سزاوار است که در نگین نقش کنند .

خوبه که روی نگین انگشترهاتون یک سری جملات رو هم حکاکی کنید.

در روایتی هستش که از امام صادق علیه السلام فرمودند :

میشه عقل مردان رو در سه چیز امتحان کرد آزمود ،

یک. عقل مردان را در سه چیز میشه آزمود یکی بلندی ریش

حالا اگر طرف مناسب مثلاً شما دیدید یه کسی ریشش خیلی بلنده

منتها بهره‌ای از عقل نداره همون ریش بلند دلیل بر احمق بودن اونه .

دو. حضرت صادق علیه السلام فرمودند : نقش انگشترش ،

شما مثلاً می‌بینی یه کسی برداشته عکس گوزن کشیده روی عکس شیر

مثلاً روی نگین انگشترش می‌بینی مثلاً نوشته مادر پدر مثلاً به عشق خواهر برادر

یکی دیگه هم می‌بینی رو نگین انگشترش نوشته ماشاالله لا قوت الا بالله

استغفرالله ، به به معلومه این وادیش یه وادی دیگه است

سه. حضرت فرمود : کنیه شون ، اون حالا الان مرسوم نیست ولیکن قدیما کنیه مثلاً خیلی مهم بوده.

ابوالحسن ، اباعبدالله این خیلی یه چیز سخیف یه چیز سبکیه مثلاً ابو شیطنت.

روایات هست ، حسین ابن خالد خدمت امام رضا علیه السلام عرض کرد که ،

جایزه یه شخصی استنجاع کنه و در دستش استنجاع یعنی همین تطهیر کنه

و در دستشم انگشتری باشه که نقش نگینش لا اله الا الله باشه ؟

حضرت فرمود : این رو برای او خوب نمی‌دونم ، یعنی خوب نیست آقا نقش انگشترت از این اسما باشه و لا اله الا الله باشه و بعدم استنجاع کنی

گفت مگر رسول خدا و پدران شما با انگشتر استنجاع نمی‌کردند؟

فرمود : بله ولیکن ایشان انگشتر را در دست راست می‌کردند

اگرم تو دست چپ بود در می‌آوردن می‌کردن تو دست راست .

فرمود : پس از خدا بترسید و افترا بر پدران من نبندید بر رسول خدا دروغ نبندید

بعد فرمود نقش نگین حضرت آدم لا اله الا الله محمد رسول الله بود.

بعد اینو از بهشت آورده بود ، حضرت نوح وقتی بر کشتی سوار شد

حق تعالی بهش وحی کرد که یا نوح وقتی از غرق شدن ترسیدیا هزار مرتبه لا اله الا الله بگو

بعدم دعا کن تو و اون مومنین از غرق نجات پیدا می‌کنید .

وقتی سوار شد کشتی به راه افتاد یه باد تندی اومد حضرت نوح ترسید

بعد گفت اگه ما بشینیم هزار بار لا اله الا الله بگیم کشتی رفته پایین و دیگه مردیم

به زبان سریانی گفتش که هلولیا انفع یا ما را سقن ، طوفان برطرف شد

یعنی همون لا اله الا الله هزار بار میگه خدایا ما را نگهدار

همون تو زیارت عاشورا می خونی اللهم العن اول ظالم…

که می رسید میگید به نیت صد مرتبه این همونه.

اول حضرت نوح از این کارا راه انداخت حالا شما هم که می‌گید به نیت صد مرتبه حضرت نوح هزار مرتبه لا اله الا الله خدایا ما رو نگهدار.

بعد که حضرت نوح فرمود سخنی که خدا من رو بعدم نجات پیدا کردنا

خدا اینا رو کمکشون کرد ، حضرت نوح فرمود که سخنی که خدا به من یاد داد و به واسطه اون نجات داد

سزاواره که همیشه با من باشه و در انگشتر خودش ترجمه اون رو به عربی نقش کرده

لا اله الا الله هزار بار یا رب اصلحنی خدایا منو اصلاح کن منو نگهدار.

حضرت ابراهیم علیه السلامم وقتی که تو کفه منجنیق گذاشتن تو آتیش بندازنش جبرئیل خیلی ناراحت شد

خدایا بارالها این حبیب تو ابراهیم، حق تعالی وحی کرد که چرا ناراحتی ؟

گفت که خدایا این خلیل توئه هیچ کسی به غیر این بنده خدا نیستش که اینجا یگانگی تو رو قبول داشته باشه

تو رو عبادت بکنه ، دشمن خودتو مسلط کردی خدای عالم بهش وحی کرد که آرام باش جبرئیل عجله نکن

که هرگاه که من بخوام ابراهیمو کمکش می‌کنم نجاتش میدم

جبرئیل خاطرش مطمئن شد به جناب ابراهیم ملتفت شد گفت که آیا ابراهیم حاجتی داری تو این وقت

فرمود با تو نه ، خدا انگشتری برای ابراهیم فرستاد ۶ تا جمله روی این نگین نقش داشت

لا اله الا الله محمد رسول الله این دوتا

سه ، لا حول و لا قوه الا بالله

چهار، افوض الی الله یعنی سپردم کارمو دست خدا

پنج ، اسنتو زهری الی الله یعنی تکیه کردم به خدا

شش ، حسبی الله ، این ۶ تا جمله رو اون انگشتره حکاکی شده بود .

ببینید اینا به نظر من خیلی مهمه . اینا شعار آثار بسیار زیادی هم داره .

نقش نگین حضرت موسی دو جمله بود که از تورات به دست آورده بود

اصبر توجر صبر کن تا مزد بهت بدن

تا صبر نکنی خدا کسی بهت مزد نمیده استوق تنج یعنی راست بگو تا نجات پیدا بکنی چقدر زیبائه.

اینا پیامه خدا رحمت کنه عزیزان استاد ما حاج آقای خسروشاهی رو می فرمود؛

یه سری آیات رو بزنید رو دیوار بزار ببینید اینا بیداری میاره

همین جملاتم رو نگین انگشتر بیداری میاره.

همه اومدن دم زندان صف کشیدن وایسادن صبح علی طلوع در زندان باز شدی چهار حمال

زیر یه تخته پاره‌ای رو گرفتند هی صدا می‌زنن هذا امام این امام شیعیانه

آسمان را به روی تخته در می‌بردند جان‌های عالم فدات آقا جان

تاج سر بود که باید روی سر می‌بردند

سر و سامان همه بی سر و بی سامان بود

پا به یک سوی سر از یک طرف آویزان بود او درست است که یک همدم و غمخوار نداشت

بدنش روی دری بود که مسمار نداشت من کمتر از روضه امام کاظم به روضه مادر اشاره می‌کنم

اما امروز صبح یه جمله از روضه امام کاظم به روضه مادر اشاره کنم

وای من و وای من و وای من

میخ در و سینه ی زهرای من

گوشه چشم تو چرا شد کبود

فاطمه جان مگر علی مرده بود

بدن امام کاظم و روی جسر بغداد زمین گذاشتن

اونایی که زیر تابوت اومدن می‌گفتن چقدر سنگینه این بدن

همچین که بدن رو روی زمین گذاشتن روپوش کنار زدن

دیدن هنوز غل و جامه به دست و پاشه الله اکبر یه جمله بگم لا یوم کیومک يا اباعبدالله

هیچ روزی مثل روز تو نمیشه حسین جان

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *