حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

?توحید مفضل

✨️جلسه چهل و ششم

 

●به پیشگاه آقا حجت ابن الحسن ارواحنا له الفدا صلوات بفرستید.

خب امام صادق علیه السلام فرمودند درباره لباس پوشیدن ،

مورد اول و دوم از مصلحت‌هایی که برای لباس پوشیدن‌های ما هست ،

بله ، یه شغل ایجاد بشه ، در پوشیدن درآوردن یه لذتی هست یه استراحتی هست.

اما مورد سوم حضرت می‌فرماید که :

پوشیدن انواع مختلف از الوان ،

الوان یعنی رنگ‌ها ، از الوان جامه‌ها و عمامه‌ها .

حالا قدیم عمامه می‌ذاشتن ، عمامه اختصاص فقط به علما نداشته

بلکه همه مردم عمامه می‌ذاشتن ، حالا اینو ایشالا ما باید اینو توجه کنیم

لباس کی رو می پوشیم ، خدای نکرده لباس دشمن رو نپوشیم .

غذای دشمنان رو نخوریم ، غذای دشمنان رو که صد در صد می‌خوریم ،

با این وضعی که الان هستش و این‌ها بیشتر تغذیه ما تغذیه اسرائیلیه .

بخاطر همینه عمرمون کمه ، بدنا بدن پفکی سریع به هم می‌ریزه . سریعم آدم از کار میفته .

لباسامونم اکثراً لباس‌های اسرائیلی ، فرمودند که:

من تشبه بقوم فهو منهم

کسی شبیه به قومی باشه او هم از اون‌هاست .

و لذا ما تا حدالامکان لباس اونها رو نپوشیم.

میگن یکی لباسش مثل لباس حضرت لوط بود ،

خب نگاه می‌کرد ببینه حضرت لوط چه جوری لباس می‌پوشه

مدل لباس پوشیدنش مدل لباس پوشیدن حضرت لوط بود.

یکی از کسانی هم که از عذاب نجات پیدا کرد همون بود ،

یکی هم میگن تقلید حضرت موسی می‌کرد مثلاً تو راه رفتن تو نشستن او هم غرق نشد .

چون تقلید حضرت موسی می‌کرد .

قدیما عمامه سبز می ذاشتن عمامه قرمز می ذاشتن رو سرشون.

دیگه هرچی بود دیگه ، شال می بستن . دور کمرا شال سبز می‌بستن ، الان دیگه شال نمی‌بندن .

اینا یه چیزای خوبی بود که رعایت می کردن ، ایشالا این‌ها با اومدن امام زمان علیه السلام دوباره احیا بشه .

حتی میگن برا میت عمامه ببندید ، العمامه تیجان الملائکه

عمامه تاج ملائکه است . این روایت داریم .

پس ببینید می‌فرماید که : پوشیدن انواع مختلف از الوان جامه‌ها عمامه‌ها موزه‌ها موزه میشه کفش.

کفش خود اونم یه داستان داره ، و تبدیل کردن جامه‌ها موجب زینت و جمال او می‌شود.

همین که لباستو عوض می‌کنی یه رنگ دیگه می‌پوشی ،

زیبایی جمال زینت خود این یه چیزیه ، بله تاکید کردن لباس سفید بپوشید.

بعد به ما توصیه کردن که لباس سیاه نپوشید ،

کفشم همینطور مثلاً زرد بپوشید ، نعلین زرد پاتون کنید.

این لباس بهشتیان لباس سفید ، لباس جهنمی‌ها سیاهه.

لباس بهشت یا سفید ، سفید پوشن .جهنمیان اهل جهنم سیاه می‌پوشن.

سیاه پوشیدن کراهت داره ، داریم میگن هذا ثیاب اهل النار

این مشکی که هست این لباس ، لباس جهنمی‌هاست .

مگر سه جا سه جا ، که اشکال نداره شما لباس سیاه بپوشی .

یکی کلاه یکی جبه یکی هم موزه

این سه جا اشکال نداره ، تو بقیه جاها مثلاً داریم ما چادر برای خانم‌ها چادر مشکی اشکال نداره .

مثلا عبا اینا اشکال نداره مشکی باشه ، خب پس کلاً سیاه پوشیدن ،

همین عبا که مشکی هست .

کلاً سیاه پوشیدن اشکال داره مگر در مصیبت امام حسین علیه السلام ،

که اونجا اصلاً از حالت کراهت بیرون میاد میره تو جرگه استحباب .

میره تو جرگه استحباب که اصلاً مستحب میشه.

گزینه مورد چهارم حضرت می‌فرماید :

اینکه انواع کسب‌ها و معیشت‌ها به سبب صنایعی که متعلق به این‌هاست ،

برای مردم به هم می‌رسد .

انواع کسب ها به عمل می رسد و قوت مردم و خانواده شون به این صنعت‌ها حاصل می‌شه.

یکی ریسندکی ، یکی بافندگی ، یکی چیه…

انواع و اقسام ، یکی کارش دکمه است یکی کارش نمی‌دونم چیه ،

این لباس خودش حالا خیلی صنعت توش هستش ،

و درحیوانات دیگر شما می‌بینید پشم و مو و کرک به جای لباس .

و سم به جای کفش و مثلا موزه هستش.

خب کلاً حالا لباس لباس برای زینته دیگه زینت استفاده میشه .

امیرالمومنین علی علیه السلامم لباس می‌خریدند ، نو هم می خریدند منتها چون یه غلامی داشتند به نام قتبر

حضرت می‌رفتن مثلاً یه لباس خریدن از تو بازار با یه لباس کهنه داشتن از قبل ،

آوردن بعد آقا نگاه کرد فرمود ؛

قنبر این نوئه رو تو بردار ، قنبر گفت مولا آقا تو میری رو منبر ،

برای مردم صحبت می‌کنی نو بپوش این قشنگه رو بپوش.

آقا فرمودند : من حیا می‌کنم از خدا خجالت می‌کشم از خدا ،

که خودم رو بر تو ترجیح بدم من از خدای خودم حیا می‌کنم .

نوئه رو کرد تو تن قنبر ، بعد انقدر این لباسشو این عمامه شو این وسایلشو انقدر وصله زده بود

انقدر این کفششو وصله زده بود می‌فرمود : خجالت می‌کشم ببرم بدم به اونی که وصله می‌زنه .

بگم آقا اینو ببر یه وصله دیگه بزن ، میگه علی این چیه تو می‌پوشی ؟چیه تو تنت می‌کنی؟

مولا علی هم می‌خرید منتها اینجوری ترجیح می‌داد تن قنبر بکنه تن غلامش بکنه.

آقا اباعبدالله الحسین علیه السلامم لباس هایی که تنش می‌کرد عمدتاً لباس‌های خوب و زینتی بود ،

اما روز عاشورا خب امام حسین کلاً حالا این اصطلاح شاید جالب نباشه ،

شیک پوش بوده آقا اباعبدالله الحسین خیلی جمال داشته ابی عبدالله الحسین

منتها روز عاشورا زیر همه این لباس‌ها یه لباس کهنه تنش کرد

اون لحظه‌ای که خواهر دید برادر داره سوی میدان میره

لحظه وداع بود لحظه خداحافظی بود

صدا زد مهلا مهلا یا ابن الزهرا پسر فاطمه صبر کن باهات کار دارم

شه سراپا گرم شوق و مست ناز

گوشه ی چشمی بدان سوی کرد باز

دید مشکین مویی از جنس زنان

زن مگو مرد آفرین روزگار

دید زینب صدا می‌زنه برادر بیا پایین من وصیت مادرمو به جا بیارم

زیر گلوتو ببوسم پیراهن کهنه تنت کنم

همچین که از مرکب پیاده شد

لباسی که مادر بافته بود آورد داد به دست برادر

آقا ابی عبدالله با نوک نیزه شروع کرد به پاره کردن

چه می‌کنی حسین جان

گفت خواهرم اینا رحم نمی‌کنن هرچی هستو غارت می‌کنن

می‌خوام همین یه دونه رو از چشم بندازم که این یه دونه رو رح کنن بهش

اما به همین یه دونه لباسم بسنده نکردن نگفتن آقا این پسر پیامبره پسر فاطمه است

لباس رو از تن ابی عبدالله کندن اما چه چیزی لباس حسین شد

خاک‌های گرم کربلا اومدن این بدن رو پوشوندن

خار و خاشاک شد لباس حسین بن علی

صل الله علیک یا مظلوم یااباعبدالله

تو مجلس یزید یه بقچه آوردن وسایل آوردن

گفتن هرچی به غارت رفته همین هاست که ما می‌تونیم برگردونیم

بی بی زینب بلند شد

اول سراغ اون بقچه رفت بقچه رو باز کرد لباس علی اکبره لباس عباسه

لباس قاسمه همین طور لباس ها رو کنار زد

یه مرتبه چشمشون داد به یه لباس خون آلود

دیدن لباس رو انداخته رو سرش هی میگه حسین عزیز فاطمه برادر مظلومم

فرمود این کهنه پیراهن مال برادرمه

این همون دست بافت مادرمه

نقل کردن پیراهن برادر رو آورد مدینه

اول آورد انداخت رو قبر پیغمبر

گفت یا رسول الله پاشو برات از کربلا یادگاری آوردم

پیراهن خون آلود حسینتو آوردم اساتیدمون نقل کردن زینب اومد کنار قبر مادر

یه مرتبه یه دستی از قبر ظاهر شد دخترم زینب بده من اون پیراهن حسینمو

بعضی ها خانوم فاطمه زهرا رو دیدن میگن خانومو دیدیم یه پیراهن خون آلود رو سرش بود

میگن شک نداریم همون پیراهن غرق به خون حسینشه

روز قیامتم که سر بر میاره همین پیراهن رو سرشه

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *