بسم الله الرحمن الرحیم
■ حکمت شماره ۱۶۱
●وقال (علیه السلام ):واتی بجان و معه غوغاء
▪︎آقا میفرماید: وقتی که جنایتکاری رو همراه جمعی از اوباش داشتن خدمت آقا میآوردن فرمود که ، و قال لامرحبا بوجوه لاتری الا عند کل سوا
آقا فرمود: لامرحبا لا مرحبا ، یعنی خوش آمد مباد ، وقتی ما یکی میاد مرحبا مرحبا مرحبا آفرین آفرین آفرین خوش آمدی خوش آمدی خوش امدی ،
اما وقتی میگه لا مرحبا یعنی خوش آمد مباد بوجوه به صورتهایی که لا تری دیده نمیشن
الا عند کل سواه ، دیده نمیشن پیداشون نمیشه مگر موقعی که یه اتفاق بدی بیفته، مگر یه حادثه بدی پیش بیاد.
حاج آقا اینطوری براتون مثال بزنم ، آقا یهو ببینی تو کوچه دعوا شده میدو میاد سر کوچه یهو میدو خودش رو می رسونه ،
تو شلوغ کاری ها سر کله ش پیدا میشه تو دعواها سر کله ش پیدا میشه، حالا اگه مثلاً بگن آقا امروز مسجد میخوایم بریم نماز بارون بخونیم ، این کجاست..
اگه بگن فلان جا میخوایم جمع بشیم خیر مثلاً پول جمع بکنیم برای جهیزیه دختر ،کجاست.. نیست پیداش نیست.
اما اونجا می خوان یه جوونی رو اعدام بکنن میدو بره اعدامو ببینه. یا مثلاً بگن اونجا یکی داره خفت گیری میکنه آقا میدوه و سریع یهو سر و کله ی اینها پیدا میشه.
یه اتفاق بدی که ببینید، واتی بجان و معه غوغاء یعنی همراه ش غوغا به پا میشه .
آقا خوشش نمیاد از اینجور چیزا مثلاً میگن آقا فلان جوونو میخوان حدش بزنن شلاقش بزنن، یهو غوغا به پا میشه همه اومدن امیرالمومنین میگه خبره برای چی جمع شدید دنبال چی هستید،
آقا نشستن همه تو خونه شونن شبه یهو تو کوچه جیغ و فریاد صدا درمیاد یهو می بینی همه کله ها از تو پنجره کردن بیرون دارن نگاه می کنن .
یعنی امیرالمومنین علیه السلام داره الان میفهمد تو صورت این سلبریتیها خوش آمد چی حاج آقا مباد آدم یه وقتایی نفرینشون باید بکنه، لعنشون باید بکنه ،
اینایی که وقتی شهید عجمیان افتاد زمین اینجوری برهنه ش کردن کشیدنش و اینها .
کجا بود هیچ خبری ازشون نبود اما تا خواستن قاتلین رو عدام بکنند سر و کله شون پیدا شد سروکله سلبریتی ها پیدا شون شد ،
همین هایی که با فیلماشون شماها خندیدیم،
با فیلماشون گریه کردیم ، همون ها سر و کله شون پیدا شد. خب غوغا و جنجال هستند.
آقا اونجا یه دختری رو بردن حالا بحث امنیتی دیگه اینکه داره بی بند وباری درست می کنه الان همه عقل و شعورشون رفته بالا ،
تو اتوبوس یه کسی سیگار روشن بکنه همه اینجوری اشاره می کنن آقا خاموش کن سیگارت رو خاموش کن هان ،
حالا این دودش داره میره تو ریه شما خب اون خانمی که اینجوری روسریش رو برداشته مشکفه داره بیرون اون تصاویر نامربوط و اون چیزا داره میره تو روح و جون شما،
خب اون همون بحثه دیگه اما حالا یه دختر رو بردن مثلاً ارشادش کن بگن آقا فلان خودت رو درست کن افتاد و مرده ،
یهو سر و صدا بلند میشه جنگ و غوغایی به پا میشه.
امیرالمومنین می فرماید :خوش آمد مباد تو صورت اینها ،اونهایی که جنجال به پا کردن بعداً چقدر دختران چادری دختر چادری رو اونجا گرفتن دوره ش کردن ،
چادر از سرش برداشتن اونا کجا بودن کجا بودن خدا عذاب اونایی که دامن زدن انشالله بیشتر بکنه .
پس اینم از حکمت امروز ، آقا می فرماید:
لا مرحبا بوجوه لاتری دیده نمیشن سر و کلهشون پیدا نمیشه الا عند کل سواه ،
مگر موقعی که یه اتفاقی بیفته حوادث بد یهو سر وکله اینها پیدا میشه که خب قطعا زمان امیرالمومنین علیه السلام همین بحثا بوده دیگه.
بسته غذایی میدادن اینا معلوم نبود کجان تو کدوم لونهای قایم شدن اما تا یه اتفاقی میافتاد مثلاً تو شهر به هم ریختگی میشد اینا یهو میومدن میگفتن این چه حکومتیه.
علی بره یکی دیگه بیاد. در خونه امیرالمومنین وامیستادن میگفتن تو کی میری ما از دستت راحت بشیم کی میری از دستت راحت بشیم نامردهای روزگار.
پناه بر خدا. خدا انشالله عاقبت ما رو ختم بخیر بکنه.
وقتی لیاقت حکومت امیرالمومنین نداشتن خدا مبتلاشون کرد به حکومتهایی که هیچ وقت دیگه روی آرامش رو به خودشون نتونستن ببینن.
بعد از امیرالمومنین تاریخ کوفه رو نگاه بکنید عجیب و غریبه هیچ وقتی دیده اینها نتونستن روی آرامش رو ببین ،
همین مردمی که اعتراض میکنن و مثلاً شکایت دارن و فلان و اینا خدا گواهه اگر این حکومت هم بره که بخوان یه حکومت همین الان توافق ندارن همین الان خودشون توافق ندارن همدیگرو فحش میدن
شما ببینید اگه این حکومت هم نباشه اینا مردم این منطقه مردم ایران هیچ وقت رنگ آرامشو نخواهند دید
بابا همین الان طالبان داره چیز میکنه بعد پناه بر خدا .خیلی خب پس آقا اینم از حکمت امروز ما.
یه جمله هم عرض مصیبت و عرض روضه.
من دوست دارم چون روز امام زمان علیه السلامه یه روضههایی باشه که امام زمانم باهاش خیلی گریه میکنه و از اونها مثلاً بگم خب چه روضه ای رو امام زمان خیلی دوست داره
سید به ترک میگه امام زمان علیه السلام دیدم خوشا به حال اونایی که بتونن امام زمانو ببینن میگه از آقا سوال کردم گفتم آقا تو ناحیه فرمودند یا جداه صبح و شام برات گریه میکنم اگر اشک چشمم خشک بشه برات خون گریه میکنم
خوشا به حال اونایی که اشک چشمشون روونه مثل امام زمان انقدر گریه بکنن
آقا فرمودی اگر اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم
اون کدوم مصیبتیه که انقدر گریه بکنی تا برسه به خون
چون میدونید میگن پزشکا میگن آدمی انقدر گریه کنه گریه کنه گریه کنه دیگه این حالا سلول مولکول چیه سلولهای چشمی دیگه این اشک تولید نمی کنه
نمیتونه تولید کنه به جای اینکه اشک جاری بشه از گوشههای چشم خون جاری میشه
خب این مال امام زمان علیه السلام امام زمان اینجوریه که یه جایی دیگه خون میاد از چشمای امام زمان علیه السلام
کدوم مصیبته امام زمان علیه السلام سرشو انداخت پایین انگار مثلاً یاد اون مصیبت بیفته بازم حالش منقلب شد
میگه عجله کردم تو جواب خب اگر یه خورده وا میستادم او خودش می داد من عجله کردم
گفتم آیا مصیبت عموتون علی اکبر اون ساعتی که امام حسین اومد چشمش به بدن علی اکبر اون ساعت
آقا فرمود اگر عمو علی اکبرم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد
گفتم آیا مصیبت عموتون ابوالفضل آقا
فرمود اگر عمومون ابوالفضل بود گریه میکرد گفت آیا مصیبت جد غریبتون حسین علیه السلام تو گودال
فرمود اگه او هم بود خون گریه میکرد
گفتم آقا پس کدوم مصیبت
فرمود اسارت عمهام زینب اسارت این خانم
دل همه رو خون کرد اشک خون جاری کرده
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
بمیرم برات بی بی جان خانوم
اسارت شما دل همه عالمو سوزونده
دل خود ابی عبدالله رو سوزونده
انقدر این صحنه تلخ بود می فرمایند سر بریده ابی عبدالله روی نیزه
چشمان مبارکش باز بود سیاهی چشم توی این حدقه میچرخید همه جا رو نگاه میکرد
بچهها رو نگاه میکرد خانمها رو نگاه میکرد اما تا چشمش به بی بی زینب میافتاد دارد چشماشو روی هم میزاشت حکایت از اینکه بابا این ناموس خداست ناموس امیرالمومنینه دختر صدیقه طاهره س
یکی از علما یه جمله روضه خوندن جلوشون ناله زدن فرمودن دیگه بسه اون عبارت چی بود
من صبح جمعه ای میگم شما یه ناله بزنید
روضه خون فدخلت زینب بنت علی البن زیاد دختر علی وارد مجلس ابن زیاد شد گفت بسه دیگه روضه نخون
آقا من که روضه نخوندم گفت همه روضه رو خوندی آخه دختر علی کجا
مجلس ابن زیاد ملعون کجا
حسین جان حسین جان حسین جان