قوه محرکه در خوردن و خوابیدن و جماع _توحید مفضل

بسم الله الرحمن الرحیم

?توحید مفضل

✨️جلسه نوزدهم

●نثار امام زمان ارواحنا له الفدا صلواتی ختم کنید.

حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند که :

فکر کن ای مفضل در افعالی که حق تعالی در آدمی مقرر ساخته ،

از خوردن و خواب رفتن وجماع کردن و آنچه در هر یک از اینها تدبیر فرموده .

خیلی نکات نکات حائز اهمیت و پر ارزشیه.

حضرت می‌فرماید که : به درستی که برای هر یک از اینها در نفس آدمی محرکی قرار داده که،

مقتضی ارتکاب آن است و تحریس آدمی بر آن می‌نامد

پس چند چیز رو خدا برای ما قرار داده خوردن خوابیدن و مثلاً ازدواج کردن.

این سه چیز ، این سه تا می‌بینی خدا برای اینها محرکم قرار داده ،

برای این سه تا یه محرکی هم قرار داده و خدای متعال روی اینها هم توجه داره.

می فرماید : یه چیزی پیش خدا منفورتر از سه چیز نیست ،

یکی پرخوری ، یکی پرخوابی ،  یکی هم پرحرفی.

ببین اینها پیش خدا منفوره بعد میگی هیچ چیزی هم پیش خدا محبوب‌تر از سه چیز نیست:

کم حرفی ، کم خوری ، کم خوابی .

حالا ببین این سه تا مهمم هستن که خدا برای این سه تا یک قوه محرکه قرار داده ،

یه چیزی قرار داده شما تحریک بشی تحریس بشی بری اینا رو انجام بدی و الله بخواد ،

ببین حضرت می‌فرماید : برای خوردن خدا چه محرکی قرار داده ؟ گرسنگی.

آقا می فرماید : گرسنکی مقتضی طعام خوردن است،

اگر گشنگی نباشه خیلی ها غذا نمی خورن و زندگی و قوام بدن به این خوردن است.

اگر می خواهی بدنت سالم باشه باید یه چیزی بخوره دیگه ،

بی‌خوابی محرک بر خوابه خسته میشه، کوفته میشه این میگه برم یه خورده بخوابم

یه چرت بخوابم برم یه چت بزنم ، یه سر بگیرم بخوابم دنبال در به در یه جا پیدا می‌کنه

سرش رو بذاره رو زمین ماندگی ، بی‌خوابی محرک بر خواب است.

که اگر وقتی خوابید راحتی بدن و استراحت قوت‌های بدن اینها به این خوابیدنه.

باید بدن استراحت کنه شما سوار یه ماشین اینم میشی مثلاً میری یه مسیری رو ،

میگی یه نفس بدم به این ماشینه بخوای یه کله بری خیلی جاهاش می سوزه،

موتورش می سوزه خیلی جاهای دیگه ش این بدن هم همین طوره ،

هی کارمی‌کنه کارمی کنه ، یه استراحتی باید بهش بدی دیگه.

و شهوت محرک بر جماع است ، اگر شهوت نباشه این لذت نباشه کسی تن به ازدواج نمیده که.

این جماع توش دوام نسل اگر نباشه نسل ادامه پیدا نمی کنه، بقای نوع انسانی به همین جماع هستش.

امام صادق می فرماید : اگر گرسنگی نبود و غذا خوردن برای او بود خدای متعال فرموده بود ،

غذا بخورید چرا ؟ چون آدمی بدنش به غذا خوردن محتاجه .

هم من می‌دونستم بدنم به غذا خوردن محتاجم هم شما می‌دونستی ، از این جهت همه‌مون اوکی بودیم اما گرسنه نمی شدیم.

در طبع آدمی حالتی نبود که آدمی رو مضطر کنه به خوردن هیچی نبود.

یعنی یک کششی یه نیرویی که من و شماها رو بکشونه سمت غذا چیزی نبود ،

هر آینه دربسیاری از اوقات همین آدم کسالت و سستی می‌ورزید از خوردن غذا ، نمی رفتیم غذا بخوریم .

اگر میلی در خوردن به غذا نبود اگر گرسنگی نبود هیچکی سمت غذا نمی‌رفت ،

بعد بدن تحلیل میرفت، بدن ضعیف میشد، ضعیف میشد، هلاک میشد.

همین آدمی که می بینی هی حریص می خوره برای خوردن ،

اگر حرصش نباشه از اون طرف از بین میره ببین خدا چی آفریده ،

ببین خدا چی قرار داده ، چنانچه گاهی آدمی محتاج می‌شود به دوایی ،

دیدی دکتر میگه این دارو رو بخور برای اصلاح بدنت خوبه،

این دارو خوبه باید بخوری بعد این می‌بینی لجبازی می‌کنه میگه نمی‌خورم ،

مدافع می کنه تا منجر میشه به امراض مهلکه و مرگ می میره ، کارش خطرناک میشه.

و همچنین اگر خواب رفتن به آن بود که می‌دانست بدن و قوای آن برای استراحت به آن محتاجند ،

می فهمید هم من می فهمیدم خواب برای چیه، هم شما می‌فهمیدی .

ولی ماندگی نبود این خوابیدن یه جوری تو دست خودمون بود.

می‌فرماید : هر آینه ممکن بود از روی تساهل و یا حرص در اعمال ،

مثلاً برای اینکه کاسبیش رونق بگیره، تو کاسبی از بقیه جلو بیفته می‌گفت خواب و جهنم،

خواب رو ولش کن، صبح تا شب کار می‌کرد، شب تا صبح کار می‌کرد این جوری میشد .

حضرت می فرماید : بدنش کاهیده میشد کم کم سوخت از بین می‌رفت،

سوخت زیاد خلاصه زودتر میشد و خداحافظ.

و اگر حرکت جماع برای محض به هم رسانیدن فرزند بود ،

می‌فهمیدن این عمل برای چیه ، فقط برای فرزنددار شدنه،

بعید نبود که سستی ورزد و دیگه روابط رو قطع بکنه تا نسل کم بشه ،

یا بچه چیه . الان بیشتر اینهایی که ازدواج می کنند نه برای اینکه بچه‌دار بشن

برای لذت خودشون برای امیال درونی خودشون ازدواج می‌کنند ،

زیرا هستند بعضی مردم که رغبت به فرزند و اعتنایی به شأن فرزند ندارند .

هستن خیلی ها حالا اون موقع بعضی بودن الان اکثر مردم اینجورین ،

کسی اصلا رغبت به آوردن بچه نداره که اوضاع و احوال عالیه.

عرضم خدمتتون که یه خورده تبلیغات رسانه ی آقای ریئسی ضعیفه باید اینها رو قوی کنه ،

نمی دونم صدا وسیما هم باید بیاد وسط ، همه باید دست به دست هم بدن یه خورده تبلیغات بکنن

ولی کار کار حسابت شده ، کار کار خوب و دقیقیه ، بسیار بسیار حرکت، حرکت مثبتیه شما ببینید ؛

مقام معظم رهبری هم تایید کردن این حرکت را واقعاً من دیشب داشتم فکر می‌کردم می‌گفتم ،

این یارانه‌ ای رو که میدن ارز ترجیحی که میدن نون به خیلی کالاها میدن دیگه ،

شما حسابش رو بکنید چقدر چه بخش عظیمی از این مردم ما ایرانی نیستند افغانی،

اونا هم دارن از این یارانه‌ها دارن استفاده می‌کنن در حالی که اصلاً ببین ،

شما وقتی اومدی یارانه رو سوبسید گذاشتی برای خیلی از جنس ها ، بعد ماکارانی شد مثلا اینقدر، روغن شد اینقدر..

افغانی ها هم دارن ازش استفاده می‌کنن دیگه بخوای نخوای این یه دونه شه ،

ولی با این کاری که اینا می‌کردن افغانیا حذف شدن درست شد یعنی پاک شدن .

کاری به افغانی ها نداریم ها ، خارجی ها ، پاکستانی ها ولی چیزی که تو ایران زیاده افغانیه اینها حذف شدن .

الان مستقیم یارانه رو میدن به شما، می ریزن تو حساب شما ،

از این جهت شما خودت می‌تونی مدیریت بکنی و اینها، دست خیلی از قاچاقچی ها بسته میشه.

هر وقت دیدی پولدارها به هم ریختن، هر وقت دیدی شبکه‌های خارجی به هم ریختن ،

دیدی البته من دارم نگاه می‌کنم می‌بینم یه عده حفظ الهیه و علی الظاهر طلبه و دانشجو هم رفتن تو تیم دشمن ، نادونی داره می‌کنه .

یه طلبه ای دیشب من دیدم که پست گذاشته استوری کرده که ،

نون گرون گفتم کجا نون گرون شد ؟

آخه یه چیزی بگو که این همه داد میزن نون سنتی گرون نشده ،

تو میگی نون من دیگه نمی‌تونم بخرم . ببین اینا تبلیغاتی که اونا می‌کنن ، کجا تبلیغاتی که مثلاً آقای رئیسی می‌کنه ،

کجا اصلا صد به یکه اونا بدجوری دارن میزنند.

و انشالله که این حرکت موفقیت آمیز باشه و خدای متعال کمک می‌کنه ما رو مملکت ما انشالله یه سر و سامون درست حسابی بگیره .

صلی الله علیک یااباعبدالله

صلی الله علیک یااباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

ما یه رسمی داریم یه عادتی داریم بر اینکه جمعه ها یه روضه خاصی می خونیم

هر روضه ای رو نمی‌خونیم اون هم روضه آقا ابوالفضل العباس

ببینید اینکه آقا تو باب الحوائجی اصلا معروفند رو این هیچ کسی حرفی نداره

مرحوم دربندی یه وقتی اومده بود تو ایران دقت کنید

مرحوم دربندی اومده بود ایران تو یکی از این شهرها منبر می رفت یه دهه محرم بود

صدا زده بود گفته بود مردم فردا روز تاسوعاست هر کس مریض ناعلاج داره

هرکس فلج داره هرکس کور داره تو خونه ش فردا پاشو بیاره اینجا تو مجلس آقا ابوالفضل

به مدد ابوالفضل همه شون شفا می گیرند همه شون شفا می‌گیرند

دهن به دهن چرخید مردم همدیگرو خبر کردن تو شهر

هرچی فلج و کور مادرزاد و چی و چی و مریضی‌هایی که اینجوری هستند از پا افتاده همه با خبر شدن

جمع شده بودن ته مسجد اینا رو همه رو جا کرده بودن

مرحوم دربندی رفت رو منبر شروع کرد به روضه خوندن

یهو صدا زد یا ابوالفضل اینا جمع شدن برای تو با امید تو اومدن اینجا یا ابوالفضل

من یه چیزی گفتم اینام خودت می‌دونی یاابالفضل شروع کرد به روضه خوندن

روضه‌ ای خوند که اصلاً در و دیوار لرزید بعد آخرش که می‌خواست بره بیرون

یه مرتبه دید تمام اینها شفا گرفتن

فلجه بلند شده کوره داره می‌بینه لاله داره حرف می‌زنه همه شفا گرفتن به مدد ابوفاضل

آخه میگن چرا ابالفضل باب الحوائجه

چون یه بار طعم ناامیدی رو چشیده به خاطر همین نمی‌ذاره کسی ناامید از در خانه‌ ش بره

امروز من و شما هم گدای ابالفضل بشیم

آقا ابالفضل نگاه مون بکنه

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

بیا برگرد خیمه ای کس و کارم

منو تنها نگذار ای علمدار ای سپهدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمیده فدای سرت

عباس برادرم بچه هام در خیمه صف کشیدن همه میگن ما دیگه آب نمی خوایم عمو بیاد

داداش پاشو رو به خیمه‌ها کن خواهرم زینب چشم انتظاره

یه وقت دید یه صدای ضعیفی میاد گوشش رو نزدیک دهان عباس آورد

دید میگه داداش تا زنده‌ام من رو سمت خیمه نبر آخه من از بچه هات خجالت میکشم

من به بچه هات قول آب دادم

رفقا صبح جمعه س انشالله بیاد یه صبح جمعه ای حرم ابوفاضل ناله بزنیم

چون گریه می‌کنی میگم هنوز کنار بدن برادر یه دل سیر حرف نزده

برادر رو ندیده یه مرتبه دید داره به خیمه هاش حمله می کنن

رها کرد عباس و اومد سمت خیمه‌ها مرا حرامی ها رو نانجیب ها رو دور کرد

یه مرتبه دید خواهر میگه حسین جان داداش عباسم رو چرا نیاوردی

کوفیا نامردن الان بدنش رو تکه تکه می کنند

حسین سمت علقمه برگشت اما وقتی رسید

دید سری به نیزه بلند سر ، سره ماه پاره عباس است

حسین جان حسین جان حسین جان