بسم الله الرحمن الرحیم
?توحید مفضل
✨️جلسه نود و یک
●نثار آقا امام زمان علیه السلام صلواتی بفرستید.
در ادامه توحید مفضل امام صادق علیه السلام در جلسه چهارم نسبت به بلاها و حوادث و اتفاقاتی که می افته سخن گفتند.
و فلسفه این بلاها و بیمارها رو بیان کردند.
چرا خدا بلا می فرسته و این بلا و بیماری دلیل بر نبودن خدا نیست ،
اتفاقا برعکس حالا اگر مثلا گیریم که حرف شما درسته مثلا شما میگی بلاها چیه؟ این اتفاق ها چیه؟
حضرت می فرماید : اگر قرار بود خدا نباشه این بلاها اصلا بیشتر میشد ،
زمین می‌رفت به آسمان ، آسمان می اومد به زمین سنگ‌ها کوبیده می‌شدند رو زمین
اصلا اگر خدا نبود یا فرض کنید دو تا خدا بود بهم می‌ریخت کل جهان ،
این ممتد نبودن این ادامه نداشتن اینها دلیل بر اینکه این جهان حساب و کتاب داره .
حسابش چیه؟کتابش چیه؟ حسابش تنبیه کردن ، به خود آوردنه شما رو می‌خواد متنبه کنه.
و گویند این سخن را گمان آن است که می باید عیش آدمی در دنیا از هر کدورتی خالص و صاف باشد .
و به هیچ ارمی مشروط و مخلوط نباشد و اگر چنین بود آن مقدار شر و طغیان و فساد بهم می ریزد ،
نه برای دنیا به کار آید و نه برای آخرت . چنانچه می بینی گروهی را که به ناز و نعمت برآمدند
در امنیت و توانگری و رفاهیت رشد و نمو کردن به مرتبه ی از طغیان و کفران میرسن گویا فراموش کردند از جنس بشرن.
اگر قرار باشه همه ش توی ناز و نعمت اینجور چیزها باشه همه ش خوش خوشون باشه
اصلا دیگه کلا همه چی رو شما فراموش می‌کنی و به طغیان یا مربوب مدبر قضا و قدرند یا محتمل است که ضرری به ایشان برسد.
مثلا همین اتفاق هایی که تو مملکت ما می افته بالاخره ما رو به خودمون میاره که این امنیتی که ما داریم ،
این چیزی که ما داریم ، اون رهبری که ما داریم قدرش رو بدونیم.
الان این دیروز این پسره ، پسر۹ ساله کیان آوردن دفنش کنن مادرش برگشت گفتش که نگید این تروریسته
اتفاق تروریسته دروغه ، گفت ما خبر داشتیم ساعت شش تیراندازی میشه،
خانم فلان تو از کجا خبرداشتی ساعت شش تیراندازی میشه میگه ما اومدیم دیدیم همه لباس گاردی پوشیدن
اومدیم بریم تو سمت جمعیت یکی از این گاردی ها ، پلیس ها گفتن که نرید برگردید
اونی که داره به تو میگه برگردید نرید برگردید بعد به تو تیراندازی می کنه
بعد به خودش هم تیراندازی می‌کنه هم به تو زد هم به نیروهای خودش زد
بعد بالای سر قبر بچه ت اتل متل توتوله می خونی شنیدید نمی دونم شعرش رو دیدید یا شنیدید یا نشنیدید
شعرش رو اتل متل توتوله و بعد شعری خونده که توی اون شهره مقام معظم رهبری رو مسخره کرده .
بعد من تهدیدم اینها که چرا بالای سر قبر بچه ت اتل متل توتوله می خونی،
یه سری شعرها الان افتاده سر زبون بچه های ما مثلا منم علی اصغر
منم عمار منم چی ولی الان بچه ها یه سری هاشون دارن با این شعرها جلو میرن ،
می‌خوان بچه ها رو بکشن توی این فتنه که یعنی الان بچه ها شروع کنن سر زبونش بیفته
که این شعره که یه مدت این پسره ، مرد که شروین برای نمی دونم چی برای چی ، برای چی که اینها رو راه انداختن حالا الان
می خوان خاموش نشه این رو از اینجا شروع کردن اتل متل توتوله چی چی
آخه تو اینجوری داری آتیش میزنی.
بابای اون دختره مهسا امینی اومد دروغ گفت بعدش هم فیلمش رو درآوردن گفتن تو دروغ گفتی
حالا الان هم تو داری دروغ میگی ، دروغ، دروغ اصلا این پیجش رو نگاه می کنی
اسرائیل توش هست پیج همین زنده رو ها اسرائیل هست ،
کی هست من و تو هست اوه این همه ، و لذا این فتنه ها من برداشتم اینه که این حساب شده اومده جلو
حالا بهش گفتن برو این کار رو بکن چهار تا تیر می‌زنیم به ماشینت حالا نمی دونم چهار تا تیر می‌زنیم
فکر نمی‌کرد این پسرش هم میشه توی این داستانها کشته بشه یا می دونست و پسرش رو فدا کرد
و خیلی ها هستن بچه م رو، بچه ش رو فدایی کرد .
حالا به هر حال نمیشه زود هم قضاوت کرد می‌خوام بگم که هرچی هست یا عاملا یا جاهلا جفتش هم خطاس،
عاملا یا جاهلا خطاس ، عاملا سهوا هر چی هست بالاخره الان داره تو زمین اتفاقی می افته تو زمین دشمنه،
تو اتفاق هایی که می افته خیلی من فکر میکنم فتنه ، فتنه بزرگیه.
من و شما همینجور دور نشستیم داریم نگاه میکنیم ، داریم یه چیزی همینجوری می بینیم ولی فتنه ،
فتنه حساب شده یه این فتنه ، جنگ ، جنگ ترکیبیه آقایون هوشیار باشید ،خانم ها هوشیار باشید.
لذا شما ببین تحلیل کنید چرا این زنه بالای سر قبر بچه ش اتل متل می خونه ،
این شعر رو از کجا پیدا کرد ، چجوری آوردن دادن بهش خونده ش..
روی چه حسابی این شعر رو می خونه ببین متاسفانه بعد حالا حرفهای همین زنه باحرف های پدربزرگ این بچه ، با دایی این بچه مخالفه.
حالا پناه برخدا ولذا من میگم خودتون رو آماده کنید برای بدتر از اینا ، اینها خیلی اتفاق های ناگواریه.
البته از یه جهت ناگواره و از یه جهت خوبه، شیرینه بالاخره بچه ها یه سری ازبچه ها که سایلنت بودن اینها هم هوشیار بشند.
حالا رفتیم تو حاشیه همین جا بس باشه.
امیدوارم خدای متعال ما رو متنبه کنه.
متنبه کنه یعنی بیدار کنه.تنبیه یعنی بیدار
یه جمله هم عرض توسل و عرض مصیبت بکنیم
امروز صبح دلاتون رو ببرم حرم ابی عبدالله الحسین علیه السلام
آقایون خانم ها امام عصر امام زمان کارش به یه جایی میرسه که میاد
خدا به ما رحم کنه واقعا امام حسین می اومد وسط لشکر وامیستاد با اینها حرف میزد
هرکس می خواست امام حسین اینها رو بیدار کنه منتها هرچی حرف میزد هرچی می گفت اینها هو کردن
اینها هی شمشیراشون رو میزدن به سپرهاشون صدا بلند میشد صدا به صدا نمی رسید
تا امام حسین می اومد حرف بزنه سنگ پرتاب می کردن
یه کارهایی می کردن شما تا حالا غریب تا به حال اینطوری دیدید
زن و بچه ش رو آورده باشه اینجا بعد هرکاری می کنه آقا اینها متنبه بشن نمیشن
وقتی صدا میزد به من آب بدید به زن و بچه من آب بدید اینها تشنه شونه
دارن از تشنگی هلاک میشن یه کسی یه نامردی بلند شد گفت حسین
از این آب فرات آب فرات رو می بینی ما از این آب فرات خودمون می خوردیم به حیوونام میدیم
اصلا آزاده همه بیاین سگها خوکها اما یه قطره به تو نمی‌دیم
حسین تو باید از زقوم جهنم بخوری انقدر زبانش بد بود زبانش بد بود
ابی عبدالله نفرین کرد اما چه فایده اینها متنبه نمیشن دلاشون سنگ شده
تا کار به جایی رسید اول هفته مونه می‌خوام با علی اصغر شروع کنم
کار به جایی رسید که حسین شیرخواره رو به دستش گرفت الی تراونه آیا می بینید
این بچه رو چجوری داره تلظی می کنه لبهاش داره باز و بسته میشه
یه جرعه آب بدید بهش تشنه س هرچی گفت
ابی عبدالله دید فایده ندارد
یه لحظه سر چرخوند دید علی اصغر داره دست و پا میزنه چی شده مگه
فذبح الطفل الی الاذن الی الاذن
یه تیر سه شعبه گردن علی رو از این طرف تا آن طرف شکافته
صل الله علیک یامظلوم یا اباعبدالله
این که به این کودکی گناه ندارد
یا که سر بزمه این سپاه ندارد
بس که دل افسرده است آه ندارد
راه دهید آن که را پناه ندارد
حسین جان حسین جان حسین جان
