حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

💠حلیه المتقین

💫جلسه نود و ششم

فصل دوم از آداب خوابیدن بیدار شدن و بیت الخلاء رفتن .

فصل دوم در رابطه با وضو گرفتن قبل از خواب.

از امام صادق علیه السلام هستش که می‌فرمایند:

هر کس با وضو به رختخواب بره رختخواب براش حکم مسجد پیدا می‌کند.

مثلاً شما الان تو مسجد ببینید چه صفایی داره چه برکتی داره

چه رحمتی داره الان که تو مسجد هستی جز عمرتون حساب نمی‌شود.

الان که تو مسجد هستی فرمود مومن تو مسجد مثل ماهی در آب

اصلاً حیات مومن به همین تو مسجد بودنشه ، همچنان که حیات یک ماهی به در آب بودنشه .

خب پس اگر کسی قبل از خواب وضو بگیره با وضو به رختخواب بره این رختخوابش براش حکم مسجد پیدا می کند

و اگر در میان رختخواب یادش بیفته که وضو نداره حالا رفت دراز کشید تو رختخواب یهو یادش افتاد وضو نداره

فرمود بر رو انداز همونی که روش انداخته تیمم کنه که اگر با وضو یا تیمم بخوابه تا زمانی که به یاد خداست انگار داره نماز می‌خونه.

حالا یادت افتاد که وضو نداری همونجا حالا با فرشی که حالا زیر پاته

اگر یک گرد و غباری چیزی روش هست یا عرضم خدمتتون این فرشو بزن کنار

اون سنگی که زیر فرش هست با هر چیزی که هست تیمم بکن با تیمم بخواب که تا زمانی که به یاد خدا هستی

انگار داری اونجا تو رختخواب نماز می خونی.

از مولا علی علیه السلام روایت هست که حضرت امیر صلوات الله علیه فرمودند :

هیچ مسلمانی بدون ضرورت در حال جنابت نخوابه اگر جنب هست ضروری نیست نخوابه .

و هیچ مسلمانی بدون وضو نخوابه چرا آقا جان علی جان مولا جان برای چی حالا ما باید با وضو بخوابیم ؟

میگه اگر آب برای غسل و وضو پیدا نکردید با تیمم

حالا چرا ؟ این بخاطر اینکه روح مومن رو موقع خواب به آسمون می‌برند

و خدای تبارک و تعالی این روح رو قبول می‌کنه بر این روح برکت می‌فرسته

پس اگر اجلتون رسیده باشه خدای تبارک و تعالی این روحی که حالا پاک اومده و با وضو اومده

در گنجینه‌ای از رحمت خودش قرار میده و اگر وقت اجل نرسیده باشه با امینان خودش از ملائکه این روح رو به بدن باز می‌گردانه

پس اهمیت وضو گرفتن رو در این روایت اشاره شد .

یه بحثی مطرح میشه در رابطه با شب زنده داری؛

در حدیث معتبر هست که یه وقتی نبی مکرم صلی الله علیه و آله رو کردن به اصحاب خودشون فرمودند که :

کدوم یک از شما همه سال رو روزه می‌گیره ؟

سلمان یهو بلند شد دستشو آورد بالا گفت من یا رسول الله من

پیغمبر فرمود که کدوم یک از شما هست تمام شب رو احیا می‌کنه زنده نگه می‌داره شب‌ها بیداره ؟

حالا همه نشستن ابوبکر اینور عمر اونور مقداد اینجاست سلمان اونجاست همه هستن

یهو دوباره سلمان دستشو بلند کرد گفت من یا رسول الله من

پیغمبر یه سوال دیگه مطرح کرد فرمود کدوم یک از شما هست هر روز هر روزا ختم قرآن بکنه؟

آقا این بارم سلمان بلند شد گفت که یا رسول الله من

آقا اینجا این عمر وقتی دید اینجوری سلمان هی پی در پی بلند میشه میگه من من

این جوش آورد به خشم اومد و اعصابش خورد شد و بلند شد رو کرد به پیغمبر گفت یا رسول الله

این مردک فارس می‌خواد که به ما فخر بفروشه این ایرانی این فارس می‌خواد فخر بفروشه

دروغ میگه یا رسول الله باور نکن من خودم دیدم اکثر روزا روزه نیست

یه نونی چیزی تو دهنشه داره می‌خوره یه سر سفره اینه یه سر سفره اونه داره می‌خوره

بیشتر شب‌ها رو من خودم دیدم این مردک فارس می‌گیره می‌خوابه چی من بیدارم

همه شبا من دیدم بیشتر روزا ساکته لباش نمی‌جمه کسی که می‌خواد ختم قرآن بکنه

هر روز ختم قرآن می‌کنه این آقا باید همش لبش بجنبه این همش ساکته که

پیغمبر فرمود عمر ساکت باش آروم باش یه خورده آروم‌تر

آرام چیکار داری می‌کنی سلمان مانند لقمان حکیم است

این سخنانش بی‌حکمت نیست خب ازش سوال کن چرا جوشو میاری ازش سوال کن جواب بده

عمر رو کرد به سلمان فارسی گفت سلمان تو ادعا کردی همه روزهای سال رو روزه می‌گیری

گفت بله من هر ماه سه روز رو روزه می‌گیرم خدا هر حسنه‌ای رو ۱۰ تا پاداش میده

سه ده تا ۳۰ تا من همه ماه شعبانم تازه روزه می‌گیرم متصلش می‌کنم به ماه مبارک رمضان

جوابتو گرفتی سه روز روزه می‌گیرم اول ماه وسط ماه آخر ماه ۳۰ تا حسابش می‌کنه این از این

گفت سلمان تو گفتی من همه شب هارو بیدارم تو چجوری ، من دیدم تو رو خواب بودی

گفتش که هر شب با وضو می‌خوابم از همین آقا که رسول خدا باشه شنیدم هر کس با وضو بخوابه انگار تمام شب رو به عبادت احیا کرده

گفت سلمان تو همه روز که من نگاه می‌کنم ساکتی

چه جوری گفتی من ختم قرآن می‌کنم ؟ سلمان گفتش بله من ختم قرآن می‌کنم هر روز سه مرتبه قل هو الله احد می‌خونم

از همین پیغمبر که اینجا نشسته شنیدم که به مولا علی فرمود

ای علی مثل تو در میان امت من مثل سوره قل هوالله احد است

هر کس قل هو الله احد یه بار بخونه مثل این می‌مونه که یه سوم خونده

هرکی دو بار قل هو الله بخونه مثل اون می مونه که دو سوم قرآنو خونده

هر کی سه بار بخونه مثل این می‌مونه که کل قرآن رو خونده

فرمود علی جان هر کس تو رو به زبان و دل دوست داشته باشه

هرکس تو رو به زبان دوست داشته باشه یه سوم ایمان رو داره

هر کس تو رو به زبان و دل دوست داشته باشه دو سوم ایمان رو داره

هر کس تو رو به زبان و دل و به دست تو رو یاری بکنه به زبان دل دوست داشته باشه به دستم تورو یاری کنه

تمام ایمان در او کامل شده ، فرمود ای علی جان به حق خداوندی که من رو به راستی به سوی مردم فرستاده

قسم می‌خورم که اگر تو رو اهل زمین دوست داشتن همونجوری که اهل آسمون‌ها تو رو دوست دارن

خدا هیچ وقت هیچ کسی رو به آتش به آتش جهنم عذاب نمی‌کرد .

این جوابی که سلمان داد عمر ساکت شد انگار یه سنگ تو دهنش گیر کرده باشه ساکت شد.

بخاطر همین که ماها انقدر اصرار داریم تاکید داریم به خوندن قل هو الله آقای ابوالقاسمی می‌گفتش که من پیشنهاد دادم به امام جماعت که سوره‌های دیگه قرآن رو بخونن و برای اینکه مردم اهل قرآن بشن

اتفاقا بنده و دوستانمونم همین اومد به ذهنمون که آقای ابوالقاسمی ما اگر قل هو الله احد می‌خونیم

رو دلیله روی دلیل و حساب زیاد می‌خونیمم رو حسابه

اگر انا انزلناه فی لیله القدر می‌خونیم رو حساب رو جهت نه اینکه بلد نیستیم مثلاً سوره‌های دیگرو بخونیم

چرا حالا من بلد نیستم حالا ولی بزرگان بزرگواران دیگه بلدن بخونن

منتها رو حسابی که قل هو الله احد مثلاً از اون سوره‌هایی که مولا علی دوست داشته

و مثل قل هو الله احد مثل امیرالمومنین از این جهت می‌خونم .

خب خدا بهتون خیر بده ایشالا که عاقبت بخیر بشید .

یه جمله ذکر روضه می‌کنم ایام محرم نزدیک هفته بعد این موقع اول محرم هستش

نمی دونم آماده هستید دلاتون آماده هست نیست به چه شکله

یا اباعبدالله تو خودت یه نگاهی به دل ما بکن یه نظری بکن حسین جان

ما که چیزی نداریم ما که کاری نکردیم بلدم نیستیم

اما خودت آقا جان به حق مادرت فاطمه زهرا چقدر دوست دارن

به به رفقا آقایون خانم‌های بزرگوار چقدر امام حسین این نام مادرش زهرا رو دوست داره

من امروز قسم بدم آقا رو خیلی وقته اینجوری من روضه نخوندم

اجازه می‌خوام از شما این مدلی روضه بخونم

قدیما روضه می‌خوندیم می‌گفتیم بی‌بی زینب وقتی می‌خواست بچه‌هاشو بیاره پیش امام حسین

برای اینکه امام حسین یه وقت مثلاً نه نیاره نه تو کار نیاره

به بچه‌هاش گفت اگر دیدید کار گره خورد آقا رو قسم بدید به مادرش زهرا

که مثلاً اگر نام مادر بشنوه دیگه تسلیم می‌شه

یه جا امام حسین می‌خواست بره سمت میدان اونجا بی بی زینب دید که دیگه

شه سراپا گرم شوق و مست ناز

دیگه این آقا ا داره میره دیگه سمت میدان اصلاً کوه توحید شده امام حسین

چیکار کنم حسینمو نگه دارم

چه جوری بتونم حسینمو نگه دارم یه بار دیگه حسینمو به آغوش بگیرم

یه بار دیگه زیر گلوشو بوسه کنم چه جوری حسینمو نگه دارم

یهو صدا زد یا ابن الزهرا اسم مادر رو آورد

الانم اگه شما صدا بزنید یا ابن الزهرا حتماً امام حسین نگاهتون نی کنه

مهلا مهلا یا ابن الزهرا

مهلا مهلا یا ابن الزهرا

یه مرتبه ابی عبدالله متوجه عقب شد دید مشکین مویی از جنس زنان

زن مگو مردآفرین روزگار صدا زد برادر از مرکب پیاده شو

من هنوز وصیت مادرمو به جا نیاوردم من هنوز زیر گلوتو نبوسیدم

من هنوز پیراهن کهنه تنت نکردم رفقا اینجا بی بی زینب زیر گلوی برادر رو بوسه زد

ساعتی نگذشت همین خانوم دو مرتبه اومد اما این مرتبه گلوی بریده رو بوسه می‌زد

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *