فضائل امام رضا علیه السلام(لقب رضا)

اعوذ بالله من الشیطان رجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
**الحمد لله وصل الله علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا الذی ثمی فی السماء باحمد و فی الارضین بابوالقاسم مصطفی محمد( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )و آله و سلم و لعن الدائم و ما اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین( محبت بفرمایید به پیشگاه آقا حجت بن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء محبت کنید صلوات محمدی بفرستید)( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)( به پیشگاه هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء صلوات حیدری بفرستید )(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) اینکه شما در روایات می بینید می‌فرمایند اگر حجت خدا نباشد زمین اهلش را در خودش فرو می‌برد …لولا الحجه لساحط الارض ..این یک استقلال عقلی پشتش هست می گویند فعل حکیم و عمل حکیم گفته شده در آن غایت نهفته شده است هدف نهفته شده می‌گویند افعال حکیم معلل به اغراض است یعنی هیچ کاری را بدون هدف و غرض انجام نمی دهد از او کار عبث و بیهوده صادر نمی‌شود هر کاری میکنه روی حکمت و غرض و غایت است آدم رو خداوند می‌گوید من می‌خواهم آدم را خلق کنم چرا میخوای آدم رو خلق کنی خودش میگه ..میگه می خوام او را خلیفه قرار دهم در روی زمین او را خلیفه کنم خلیفه چه کسیه؟ خلیفه کسی است که تمام اسماء و صفات خدا در او به ظهور رسیده باشد و تمام اسماء و صفات خدا در عرصه او به تکامل رسیده باشد… کمالِ کمال و این همان امامت است ..این همون امام است.. این همون ولی است ..ولی خداست که تمام اسما و صفات خدا است..خوب شما در شب‌های قدر می آیید جوشن کبیر میخونید برای خدا هزار اسم میگید هزار صفت می گید خوب این هزار اسم هزار صفت اینها فقط لفظ که نیست اینها یک حقیقتی دارد این ها یک ظهوری دارد شما بگی حاج آقا من هزارتا اسم خدا رو و هزار تا صفات خدا را گفتم تموم شد یعنی همه رو داری دیگه نه اینطور نیست که این یک ظهوراتی داره.. عرضم به خدمتتون که این اسماء حقیقتی داره این اسم خدا این عالم یک ظهوری داره خدا عالمه علمش رو در فعلش به ظهور رسانده در خلقش به ظهور رسانده همه اسما و صفات خود را در خلیفه خود به ظهور رسانده به جلوه رسونده منتها در هر عالمی به اندازه همون به ظهور رسانده مثلاً در عالم بالا در انبیا به اندازه همون انبیا به ظهور رسانده و جلوه کرده و برای ما به اندازه خودمون جلوه کرده برای ملائکه به اندازه خودشان ظهور کرده مثلاً پیغمبر اکرم ذات رسالت معاب حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )در شب معراج می فرمایند به آسمان اول که رسیدم ملائکه آمدن دور منو گرفتن گفتند یا رسول الله ..کیفت ترکت اخاک… چگونه برادرت علی را رها کردی ؟و آمدی پیغمبر فرمودند :من پرسیدم آیا شما برادرم علی را می شناسید؟ معنی آن این است که شما او را نمی شناسید اگر می شناختید الان سوال نمی کردید او با من یکی است از من سوال می‌کنید. شما چه جوری از من سوال می کنید چه جوری علی را رها کردی؟ او با من یکی هست موحد است …بعد می‌فرماید… من اراد این ینظر الی آدم فی علمه والی نوح فی حلمه و الی ابراهیم فی خليته والی موسی فی حیبته والی عیسی فی زهدهه فالینظر الی علی ابن ابی طالب( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) اگر می‌خواهید آدم را در علمش و نوح را در حلمش و ابراهیم را در خلیل بودنش و موسی را در آن هیبتش ببینی نگاه به علی بکن همه اسما و صفات خدا در آن جمع است گفتند؛ یا رسول الله فرمود او را می‌شناسید گفتند بله یا رسول الله بله او را می‌شناسیم قبل از اینکه علی به دنیا بیاد یک دهری میان ما ملائک بوده یعنی امیرالمومنین برای آنها هم جلوه این ضواط معصومین برای آنها هم جلوه داشته پیامبر یک نگاهی کرد معراج رو دید یک ملکی شبیه به امیرالمومنین نشسته و همه ملائک نگاهش می‌کنند و بیده سیف در دستش یک شمشیر است و یلعب بها وبا این شمشیر داره بازی میکنه..

پیغمبر به جبرئیل فرمود این ملائک دلشان برای علی تنگ میشه از خدا خواستند صورتی مثل علی خلق کند که نگاه به جمال او بکند خدا یکی مثل علی را خلق کرده اینجا ملائکه صبح و شب نگاه به جمال او بکنند به یاد علی باشند بعد می فرماید آسمون دوم رفتم دوباره ملائکه ها اومدن من را احاطه کردند همان سوالی که در آسمان اول پرسیدند به آسمان دوم به آسمان سوم به آسمان چهارم به آسمان پنجم که اومدم ملائکه ها دورم را گرفتند بعد اینجا من دیدم که اینها صداشون در نمیاد این سینه هاشون همین جور صدا می ده مثل دیگ جوشان هی خروش داره گفتم یا جبرائیل چرا این ها هیچی نمیگن؟ گفت یا رسول الله اینا هم میخواهند همون را بگویند می خواهند از علی بپرسند منتها اینجا دیگه اون زبان کار نمیکنه با تمام وجودشان دارند از علی سوال میکنند( این روایت معراج خیلی قشنگه خیلی مطالب دارد) بعد می‌فرماید آنجا بعد اونجا دیدم که کاروان شتر سلسله وار ردیف همینطور داره میره جبرئیل خواست جلوی این شترها رو بگیره گفتند نکن بزار این ها بروند چرا جلوشون رو میگیری جبرئیل دست نگه داشت پیامبر می فرماید ..دیدم تمومی نداره گفتم اینها کی تمام میشود برادر جبرئیل گفت یا رسول الله از اون موقعی که خدا مرا خلق کرده این شترها همینطور داشتند می رفتند تا حالا حالا ها هم همین طوری هست  میرن پیغمبر فرمود یا جبرئیل بار این شتر ها چیه؟ گفت یا رسول الله فضائل علی فضائل علیه!!!

اینها تو هر عالمی به اندازه همون عالم جلوه‌گری کرده امیرالمومنین اگر شما می‌بینید تو این دنیا حضرت امام هشتم علی بن موسی معروف رضا هست صفت رضا از او به ظهور رسیده نه اینکه این صفت رو امام دیگه نداره داره ولی چون این عالم ، عالم دنیاست نمیشه که همه اون صفات همزمان به ظهور برسه یک صفت به ظهور می رسه یک اسم به ظهور میرسه مثلاً از این امام صفت رضا به ظهور رسید از امام هفتم صفت کظم غیظ به ظهور رسید از امام نهم صفت جود به ظهور رسید.. از هر امامی به همون اندازه ….منتهی معرفت میخواد*** معرفت دُرِّگرانیست به هرکس ندهند** پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند** هرکس معرفت پیدا کنه سلمان وار باشه اینها را بشناسه میشه ..منا اهل البیت.. میشه از ما اهل بیت.. انسان باید تلاش کنه تو این دنیا امام را که شناخته پیغمبرش را هم میشناسه امام خودتوکه بشناسی پیغمبر تم شناختی پیغمبر تو که بشناسی خدا رو میشناسی خیلی از علما از این ور شروع می‌کنند میرسن به اونجا.. میگن اگر دستتو بدی به امام، امام خوب تو رو میبره بالا پیش خدا؛ الان تو همین دهه کرامت توی همین مجلس خوب دل بدی به امام رضا، امام رضا تو رو میبره آسمونیت میکنه اونجاهایی را که خیلیهارفتندمعراج میبردت اون جایی که انبیاء نرفتند تو رو میبره اگه بخوای میبرنت فرمودند ..علمای امت من افضل من انبیا بنی اسرائیل ..علمای امت پیغمبر، از انبیاء بنی اسرائیل بالاتر هستند؛( شما هایی که الان اینجا هستید می تونید برید بالاتر منتها باور بیارید امام را قبول کنید) امام را در آن مقامی که هست نه اونی که ما ها فکر می کنیم( مکرر گفتم) آقا شیخ جواد کربلایی هم گفتند الان ما از ایشان یاد گرفتیم الان هم می‌گویم هدیه برای شما فکر نکنید امام یکی مثل آیت الله بهجت است یا یه خورده بالاتر امام در یک افقی هست که هیچ کس به او دست پیدا نمی کند.. حالا ببینید این فضائل او هست که ما داریم میگیم ذات امام را کسی بهش راه نداره جز خداوند متعال اینها که ما می‌گوییم فضائل هست ببینید این نور خورشید که به ما میرسه فضل هست یا خود خورشیده ؟این فضائل خورشیده! خود خورشید یک چیز دیگه است و لذا اینهایی که به ما رسیده فضائل اهل بیت است یکی از این واقفی ها می‌خواست امام رضا را امتحان کنه اومد گفت مسائل مشکل را بنویسم توی یک کاغذ. مسئله مشکل.. اومد چند تا از این مسئله های سخت و مشکل مسائل غامض را ردیف کرد توی یک طومار توی یک کاغذ.. گفت ببرم ببینم علی بن موسی الرضا میتونه اینها را جواب بده یا نه اگه تونست جواب بده میفهمم که اون امامه، او پیشواست‌( این داستان خیلی جالبه) این طومار را آورد طومار سوالات پیچیده آورد درِ خونه امام رضا میگه دیدم درِخونه امام رضا شلوغه همیشه شلوغ بود.. الان هم شلوغه امام رضا درِ خونش خلوت نمیشه…  وقت دیگه آوردم دیدم خیلی شلوغه گفتم یه مقدار صبر کنم خلوت بشه بعد وارد منزل بشم از امام رضا سوالاتم را بپرسم یک مرتبه خادمی آمد بیرون گفت طومارت رو بده به من .. طوماری آورد بیرون گفت طوماررو بده به من این طومار رابگیر گفتم طوماری که دست توهست چیه؟؟ گفت جواب سوالات تو هست ؟؟گفتم مگه امام رضا سوالات منو خونده؟ گفت امام رضا ندیده و نخونده میدونه تو چی پرسیدی ..بیا اینو بگیر اونو بده به من دیگه دیدم همون سوال‌هایی که مدنظرم بود همون سوال هایی که نوشته بودم همه را جوابش را نوشته بدون اینکه دیده باشه بدون اینکه خونده باشه.. اجازه بدین یک روایت دیگه بگم میگن یه اسبی بود خیلی چموش بود

این وحشی بود کسی را سوار خودش نمی کرد تاکسی سوارش می شد این دستاشو می‌آورد بالا که اون سوار از پشتش بیفته رو زمین و بعد هم ول نمیکرد مثل گاو های وحشی هستند در اسپانیا میان لگدمال می کنند. این اسب هم ول نمیکرد این کسی که سوارش بود را پرت میکرد زمین و بعد لگد مالش می کرد تا او را بکشد.. این اسب چموش و آورده بودند پیش امام رضا علیه السلام و یه عده ای هم بودند که کارشان این بود سوار اسب های چموش می‌شدند و اینها رام می‌کردند… منتها جرات نمی کردند بیان جلو میگفتن بریم جلو آبرومون میره عقب ایستاده بودند و جانب احتیاط را رعایت می‌کردند تا ببینند امام رضا میاد سوار این اسب بشه یا نه ؟یه پسر بچه ۷ ساله اومد جلو گفت: من سوارش میشم حالا اونجا همه دارند نگاه می کنند آخه این بچه ۷ ساله چی میگه من سوارش میشم؟ امام رضا فرمودند تو چه جوری می خوای سوار این اسب چموش بشی ؟گفت یابن رسول الله صد مرتبه صلوات میفرستم بعد اطمینان که حاصل کردم خیالم که راحت شد سوار این اسب میشم اون موقع این اسب هم با من هیچ کاری نداره …آقا فرمودند: بسم الله برو جلو ببینم این بچه هفت ساله اومد جلو صد تا صلوات فرستاد پیمان گرفت خیالش راحت شد که این اسب لگد نمیزنه لگد نمی پرونه پرید پشت این اسب این اسب رام .رام تکون هم نخورد هیچ حرکتی نکرد .این بچه ۷ ساله اسب رو برد این ور اون ور یک مرتبه که برگشت اسب ناله اش بلند شد به اذن خدا به سخن آمد و گفت یا ابن رسول الله یا دعا کن من طاقتم زیاد بشه این بچه توان ما را برد یا این بچه از پشت ما بپره پایین سوار شده پایین هم نمیاد …بچه راببین چه معرفتی داره به اسب گفت میدونی تو چی رو اختیار کن دعا کن توانت زیاد بشه تا به من سواری بدی چون برای یک حیوان هیچی بهتر از این نیست که یک مومن پشتش سوار بشه.. امام رضا لبخند زد گفت: احسنت؛ باریکلا؛ بچه اینجوری با معرفت با شعور گفت برای یک حیوان هیچ چیزی بالاتر از این نیست که یک مومن بر آن سوار شود بعد امام رضا دعا کرد و برای اسب هم دعا کرد که خدا بهش توان بده ..این حیوان هایی که چموش هستند سختشونه که یکی براونا سوار بشه آدمیزاد هم همینطورن منتها انسان باید تحت تربیت قرار بگیره تا رشد کنه امام رضا دعا کرد بچه پرید پایین امام رضا دید بچه خیلی با استعدادی هست خیلی بچه با کمالات و با شعوری هست (اینجور بچه ها باید نگهداری کنی. این جور بچه هایی که فهمیده و باشعور هستند را باید برای خودت نگه داری.. از این‌ها باید استفاده کنی) امام رضا ؛؛ رضا هست دیگه میخواد همه از در خونش خشنود بروند می خواد یه چیزی بهش بده آقا فرمود تو این منزل من هرچی حیوان هست هرچی وسایل هست هرچی غلام هست هر کدوم رو که تو بخوای من بهت میدم برده بخوای از این وسایل بخوای ازین حیواناتی که هست هر چی که بخوای من بهت میدم بازم ببینید معرفت این بچه چقدر زیاده.. گفت :امام رضا میشه من خودم بگم چی می خوام؟ آقا فرمود :بله بفرمایید؛؛ چی میخواین؟ گفت:: سل من ربک :::از خدا بخواه یابن رسول الله از خدای خود بخواه به من.. التقیه الحسنه ..بده تقوای نیکو به من بده گناه نکنم من الان هفت سالمه چند وقت دیگه به تکلیف میرسم دعا کن خدا به من تقوا بده تقوای حسنه به من بده و معرفته اخوان الله. اینکه حقوق برادرانم را بشناسم معرفت به حقوق برادران دینی پیدا بکنم. و سوم ..اینکه یا امام رضا از خدای خودت بخواه به من توفیق بده که اون چیزی رو که بلدم عمل بکنم (شماها خیلی چیزها بلدید اگر بخواهید به این چیزهایی که بلدید عمل بکنید عارف می شوید عابد میشید زاهد میشید می روید اون بالا بالاها) امام رضا علیه السلام فرمود من از خدا خواستم خداوند هم به تو عطا کرد خیلی چیزهای خوبی خواستی اگرازاین اسب و شتر برمیداشتی از کفت  رفته بود منتها چیز خوبی خواستی چیزی خاصی که برای پرهیزکاران انسانهای مومنان انسانهای صالح می‌خواهند اهل بیت دوست دارند ماها به اونجاها برسیم به این درجات عالی برسیم امام رضا هم همینطوره قربونش برم وقتی شما میرید حرمش چیزی که توی دل تون اونا رو هم بگید ولی منتها اول زیارت نامه بخونید اگر خواستید مثل این بچه چیزهای خوب گیرتون بیاد رفتی به حرم امام رضا زیارت نامه بخونید انشاالله چیزهای خوب گیرتون بیاد ؛؛؛؛خدایا بارالها به حق امام رضا زیارت امام رضا را نصیب حال ما بگردان.. خدایا به حق امام رضا معرفت به امام رضا روزی ما بفرما… خدایا به حق امام رضا علیه السلام قسمت می دهیم این مجلس را به کرم از ما قبول کن ..خدایا به حق علی بن موسی الرضا راههای زیارت را برای همه باز بگردان…. خدایا به حق محمد و آل محمد گذشتگان این جمع را غریق رحمت خودت بگردان.. هدیه کنید به امام رضا یک صلوات (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)……