بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۳۵۴
●وقال( علیه السلام): الغِیبَة جَعد العَاجِز
حضرت امیر صلوات الله علیه جان‌های عالم فدای او می‌فرماید:
غیبت کردن آخرین تلاش شخص ناتوان
تو اگر تو منظورم توی نوعیه پناه برخدا ، از اینکه به شما بگم مثل من نوعی ،
اگر جربزه داشتم، عرضه داشتم می‌رفتم به خودش می‌گفتم نه اینکه بیام پشت سرش
حرف بزنم و پشت سرش مثلاً شلوغ پلوغ بکنم و به همش بزنم و اینها .
این چه کاریه که آدم میاد پشت سر حرف میزنه، برو جلو حرف بزن ، برو مثلاً تو روش بگو .
اینکه مثلاً میای پشت سر طرف حرف میزنی، آبروشو می‌بری ،خرابش می‌کنی،
بیچاره ش می کنی این کار آدمای دونه، آدمهای ضعیفه،آدمهایی که هیچی ازشون برنمی‌آید.
آدم باعرضه، با همت، با شجاعت این اگر چیزی بود برو جلوش بگو.
پناه می‌بریم به خدا از غیبت که فرمود :
غیبت اعدام و کلاب النار
این خورشت سگهای جهنمه غیبت کردن ، خورشت سگهای جهنم.
خدا رحمت کنه حاج آقا مجتهدی رو ایشون می فرمود ، روایت نقل می کرد ایشون هم به روایت می‌گفت ؛
تا چهل روز اعمال صحیحت میره تو پرونده اون کسی که غیبتش رو کردی .
روز قیامت میگی خدایا من کربلا رفتم کو؟ من مکه رفتم کو ؟خدایا من نمی‌دونم نماز جعفر طیار خوندم نیست،
میگه همش اونجاست . کجاست ؟
اونی که غیبتش رو کردی رفت تو پرونده اون کسی که غیبتش کردی.
این اصلاً ماها خیلی راحت پشت سر دیگران حرف میزنیم، خیلی راحت مثل آب خوردن حرف میزنیم.
سید احمد فاطمی نقل می‌کنه که تو اوایل طلبگیم یه روزی مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه ،
ایشون اومد تو حجره من تشریف آورد تو حجره من فرمود :
ظاهرا اونا می‌فهمیدند شامه شون ، شامه ما نبود قلبشون مثل قلب ما نبود.
میگه تا اومد تو حجره من فرمود : اینجا غیبت شده تو این حجره غیبت شده گفتم بله.
آقا مثلاً قبل شما فلانی اومد پشت سر پیش از شما در مورد مثلاً صحبت کرد چند نفر که درسشون از من بالاتر بود،
اینجا بودن و غیبت کسی رو کردن علامه طباطبایی فرمود:
باید می گفتی که از اینجا برن یه جا دیگه غیبت کنند این حجره دیگه برای درس خوندن مناسب نیست .
یعنی اثر داره اینها که اومدن اینجا غیبت کردن اثرداره اینجا دیگه به درد نمی خوره ،
من میرم یه جا دیگه درس بخونم میرم یه جا دیگه اینطوری .
امام خمینی رحمت الله علیه ایشون شما می‌دونید دیگه اصلاً به شدت پرهیز می‌کرد ،
از صحبت کردن کسی پشت سر ایشون حرف بزنه به همسر امام ایشون می‌فرمودند ،
من شصت ودو سال با امام زندگی کردم این رو خانم امام گفتن،
شصت و دو سال با امام زندگی کردم تو این شصت و دو سال یه غیبت از این مرد نشنیدم ،
بعد یه نقلی هم دارن این نقلشونم خیلی عجیب و غریبه میگه که ،
تا این درجه ایشون حساس بود. میگه ما یه کارگری داشتیم این کارگر خیلی کاری نبود ،
من این کارگره رو ردش کردم یه کارگر بهتر آوردم بعد از یه چند روز خب کارگر ،
اون کارگر دوم خوب کار می‌کرد ،تلاش می‌کرد، زحمت می‌کشید بالاخره از این کارا می‌کرد .
میگه بعد از یه چند روزی من اومدم پیش آقا گفتم که آقا این،این کارگر خیلی بهتره ،
ببینید با این حرف چی فهمیده میشه حالا امام فرمودند ،
که اگر با این جمله می‌خوای به من بفهمونی که قبلی خوب نبود چقدر ما از این حرفا می زنیم،
اگر با این حرف می‌خوای بگی که قبلی خوب نبود این یه غیبته و من حاضر نیستم بشنوم،
من حاضر نیستم بشنوم اگر می‌خوای با این حرفت این رو بفهمونی به من غیبته.
من حاضر نیستم بشنوم . چقدر مثلا طرف میاد پیش ما میگه که حالا اینا همش غیبته‌ها میگه که فلانی چطوره؟
بماند بماند یعنی چی این یه کلمه بماند می‌دونی یعنی چی ؟
یعنی هزار تا چیز ، یعنی فلانی شرابخواره، فلانی دزده،فلانی چیه فلانی چیه بماند.
خدا رحمت کند حاج آقا فاطمی نیا رو ،
ایشون می‌فرمود : اگر ایشونم به روایت می خوند حالا اسم این بزرگان رو میارم چون
عند ذکر صالحین تنزل الرحمه
ذکر صالحین که میاد رحمتم نازل میشه.
آقای فاطمی‌نیا رحمت الله علیه ایشون می فرمود که ، وقتی آبروی یه کسی رو ببری یه کلمه‌ای بگی یه کسی آبروش ریخته بشه فرمود:
خرج ان ولایت الله
از ولایت خدا خارج میشه اون بنده خدایی که اون حرف رو زد از ولایت خدا خارج شد.
آیت الله حق شناس رحمت الله علیه ایشون توصیه می‌کردند که ، ترک گناه رو می‌خواید، ترک گناه بکنید
شروع ترک گناهتون با ترک گناهان زبانی باشه.
بعد می‌فرمود که، تو بین این گناه‌های زبانی خب گناه‌های زبانی خیلی زیاد داریم دیگه ،
اولیش با ترک غیبت باشه.
یعنی غیبت رو ترک بکنیم کنار بزاریم ، خب الان به این جهت ما خیلی دغدغه‌مون اینه دیگه
خیلی دوست داریم که غیبت رو کنار بگذاریم و غیبت نکنیم .
من یه نقل قولی از حاج آقا مرتضی تهرانی رحمت الله علیه بهتون میگم ،
انشالله اولاً خودم عامل باشم ،دوما شما بزرگواران عامل باشید .
ببنیدحیف ما این همه این رو بگیم این همه ما کار انجام میدیم این همه نماز می خوانیم ،
روضه می خونیم، روضه می‌شنویم، گریه می کنیم این ور میریم اون ور میاییم ،
حیف نیست این اعمال صحیح سالم بره تو پرونده یکی دیگه دلمون نمی خواد غیبت نکنیم اما مثلا یهو می بینی یه جوری مثلا میره تو غیبت.
یه نقل قولی از حاج آقاتهرانی رحمت الله علیه من خدمتتون عرض می‌کنم که این رو انشالله انجام بدیم یه اهرمی درست بشه.
یه چیزی یه فشاری، یه روحیه ای برامون درست بشه که انشاالله غیبت نکنیم.
خب این نقل قول از حاج آقا مرتضی تهرانی رحمت الله علیه ،
ایشون یه بنده خدایی اومده بودن ازشون سوال کرده بودن
فرموده بود که بعد از طلوع آفتاب تا آخر عمرت هم این کارو بکن بعد از طلوع آفتاب که میگه پنج بار ،
یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثرا من الظن ان بعض الظن اثم ولاتجسسوا ، تجسس نکنید
و لا یقتب بعضکم بعضا
بعضیاتون غیبت بعضیا رو نکنید
ایحب احدکم
آیا دوست دارد یکی از شماها
ان یاکلوا لحما اخیه میتا
دوست دارد که گوشت مرده برادر خودش را بخورد
فکرهتموه
همه تون بدتون میاد از اینکه گوشت مرده برادرتون رو بخورید
وتقوالله
پس از خدا بترسید . ان الله تواب الرحیم
آیه ای که خوندم ، این آیه رو فرمودند بعد از طلوع آفتاب پنج بار بخونید
بعدش پنج بار هم آیة الکرسی بخونید
الله لا اله اون سه تا آیه . حالا حاج آقا اتابکی می فرمود همون آیه اول،
ایشون می‌فرمودند ، سه تا آیه یعنی لا اکراه رو پشت سرش بخونید اون یکی رو هم بخونید الله ولی الذین امنوا رو هم بخونید تا خالدون.
انشالله یه جوری بشه، یه قوه ای بشه، یه باوری بشه.
یعنی ماها خودمون می‌خوایم غیبت نکنیم انگار نمیشه ولی یه نیروی الهی باید بیاد ما رو یاری کنه.
پس این رو انشالله داشته باشید ، غیبت کردن کار بدبخت بیچاره‌هاست ما اینجوری نباشیم که با غیبت کردن آبروی دیگران رو ببریم.
پس الغیبة جعد العاجز سه کلمه س امیرالمومنین فرمودند ، منتها کلمات ببینید چقدر معجزه آساست.
روز امیرالمومنین و خانم فاطمه زهرا صلوات الله علیهاست
یه جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه
به آقا امیرالمومنین علی علیه السلام گفتند
یا علی بهترین لحظه عمر شما کی بود؟
آقا امیرالمومنین علیه صلوات الله و السلام فرمود بهترین لحظه عمر من اون ساعتی بود که پیغمبر دست من رو گرفت روز غدیر بلند کرد
من کنت مولا فهذا علی مولا اللهم وال من والاه
خدایا دوست داشته باش اون کسی که علی رو دوست داره
و عاد من عاداه
اون کسی که علی رو دشمن میداره تو هم دشمن بدار
گفتن یا علی اگر ناراحتی نمی‌شید بگید
بدترین لحظه عمر شما کی بوده ؟
تا این رو گفتن مولا علی علیه السلام بغض گلوش رو گرفت اشکان از چشمانش جاری شد خیلی برای مرد سخته این لحظات
این صحنه‌ها یه مرتبه آقا امیرالمومنین اشک از چشمانش جاری شد صدا زد
اون ساعتی که همسر مظلومم رو بین در و دیوار من رو صدا میزد
اون لحظه بدترین لحظه عمر من بود سخت ترین لحظه ی عمر من بود دست من علی بسته بود
هستیم بودی رفتی از دستم
تو چرا رفتی من چرا هستم
از کفم رفتی ای امید دل
زندگی بی تو شد به من مشکل
همه با هم بگیم
فاطمه جانم فاطمه جانم فاطمه جانم
این هم روضه من باشه
من نشانت از میخ در جویم
میروم با چاه درد و دل گویم
تو کفن پوشی من سیاه پوشم
ناله‌های تو مانده در گوشم
گریه بر طفل بی‌گنه کردم
تو کتک خوردی من نگه کردم
همه با هم
فاطمه جانم فاطمه جانم فاطمه جانم
