بسم الله الرحمن الرحیم
■ حکمت شماره ۱۲۰
● قال (علیه السّلام) :لَا یَعدَمُ الصَبُورُ الظَّفَرَ ، وَ اِن طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.
●انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد، هر چند زمان آن طولانی شود.
ببینید لا تو عربی به معنای نه ، عدم به معنای چیی؟ میگن معدوم عدم ، به معنای نیستی .
خب اون نه و این نیستی به هم بخورن میشه ، منفی در منفی میشه مثبت.
لا و عدم در کنار هم بیان میشه مثبت.
میفرماید: لا یعدم الصبور ، شخص صبور از دست نمیده
الظفر ، پیروزی رو ،
یعنی پیروزی با آدم صبوره .کسی که صبر کنه حوصله کنه حتماً انشاالله به پیروزی میرسه و ان طال به الزمان
اگرچه این مدت صبر طولانی بشه زیاد بشه.
فرمود صبر و ظفر هر دو دوست قدیمند
سر صبر نوبت ظفر آید
خب بالاخره داستان حضرت یوسف رو اینجا مثال آورده که صبر کرد ،چرا
حضرت یوسف هم تقوا پیشه کرد .وقتی این خانم اومد تقوا پیشه کرد گناه نکرد، و هم صبر کرد به فراق و دوری از پدر و نامردی برادرا
سختیهای روزگار رو همه اینها صبر کرد بعد که برادرها رو دید وقتی دست اونها رو شد فرمود:
انا یوسف، من یوسفم و هذا اخی ، اینم داداشمه منظور بنیامین
بعد فرمود قد من الله علینا ، خدا منت نهاد بر ما یعنی بر من و داداشم
انه من یتق و یصبر
هر کسی که تقوا پیشه کنه صبر کنه
فان الله لا یضیع اجر المحسنین
خدا اجر محسنین رو ضایع نمیکنه. میرسه به یه جایی خدا بهش پاداش میده.
حالا بالاترین مصداق این کلام خود آقا امیرالمومنینه که جان عالم به فداش که همه انبیاء همه غصههای اولیا تو سینهاش بود صبر کرد حوصله کرد.
مثل پریروزی وقتی که تو محراب این ضربه شمشیر به فرق سرش نشست یه جمله فزت ورب الکعبه
قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم.
تقوایی که امیرالمومنین داشت کجا و صبری که امیرالمومنین داشت کجا .
خب اینا بالاترین نمونه ،خود آقا امیرالمومنینه .
چون حوصلهها دیگه امروز صبح کم هست هر چند دیگه امروز روز شد ما باید از امیرالمومنین بیشتر بگیم، مراعات حال میکنیم.
دیشب شب قدر بوده خیلیهاتون بیدار بودید همین اندازه بسه کفایت میکنه .
یه جمله هم من به رسم ادب عرض ادب بکنم به محضر آقامون امیرالمومنین
منتها اولش یه لحظه با همدیگه بریم نجف چشم سرتون رو ببندید،
یه لحظه به پای دل روبروی ایوون نجف بشینین نگاه به ایوون نجف شعر رو بخونیم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
یتیمهای امیرالمومنین شما بچههای امیرالمومنین نمیخواید آقاتون رو صدا بزنید بگید
یا امیرالمومنین آقا جان کاسههای گدایی یتیمهاتو پر کن
روضه منم همین یک کلمه باشه
یه پاسی از شب که گذشت صدا زد حسن پسرم غسلی بالیل شبانه غسلم بده
کفنی بالیل شبانه کفنم کن
بعد فرمود دفنی بالیل شبانه هم منو دفن کن
میدونید این سه کلمه بچهها رو یاد چه زمانی انداخت قطعاً یاد مدینه افتادن بچهها
آخه مادر رو هم همین جوری بردن
مادر رو هم همین جوری غسل دادن
بعد یه جمله امیرالمومنین فرمود با حضرت زهرا فرق کرد همینجوری بردن مادر رو اون چی بود
دنبال بدن حضرت زهرا هم بودند از قبر بیرون بیارن منتها میخواستند
تکریم کنند نماز بخونن مثلاً یه جای خوب برن دفن کنن اما برای امیرالمومنین فرق کرد
فرمود حسن جان به خدا قسم اگه بدنم رو پیدا کنن از قبر بیرون میارن بدنم را آتش میزنند
فدای مظلومیتت علی جان هرکی تو تاریخ سیر بکنه میبینه
هیچ مظلومی به پای مظلومیت امیرالمومنین نمیرسه جانها فدات امیرالمومنین
عالم فدات امیرالمومنین
عالم فدات علی جان
یه جمله هم بگم چون شماها هم احساس میکنم الان حال و هواتون خیلی خوبه میگم
محمد بن حنفیه میگه وقتی تابوت رو حرکت دادیم به خدا قسم از کنار هر عمارتی که رد شدیم
از کنار هر درختی رد شدیم
از کنار هر دیواری رد شدیم
دیدم خم شده صدا میزنه
السلام علیک یا امیرالمومنین
به یه جا رسیدیم دیگه من دیدم که آقا راه گم شد
طوفان اومد و اینها اصلاً معلوم نبود چی به چیه
دیدم یه آقایی اومد همه ما رو کمک کرد تشییع جنازه آورد تو همه جا
میگه تو اون لحظه که داشت میرفت امام حسن صدا زد تو رو به حق اون خدایی که قدرت رو بهت داده
که ما رو کمک کردی تو همه جا
این نقاب رو بزن از صورتت ببینم کی هستی امام حسن میفرماید
وقتی نقاب را زد کنار
فاذا هو امیرالمومنین
دیدیم بابامون علی
یه جمله دیگه ببخشید خیلی طولانی شد میگه وقتی جسد رو تو قبر گذاشتیم خود امیرالمومنین اینو فرموده بود
امام حسن این پارچه رو این کفن رو اون لحد رو حالا هرچی
بالای سر اون بالای سر کنار زد دید همه انبیا نشستند بالاسر پیغمبر اکرم و بالاسر داره گریه میکنه
امام حسین از پایین پا پارچه رو زد کنار دید مادرش زهرا همه خانمهای مجلله نشستند گریه میکنند
السلام علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب یا حجت الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیه عند الله اشفع لنا عند الله