بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جلسه چهاردهم
در رابطه با سخنرانی حضرت که معروف است به خطبه ی فدک صحبت می کردیم
امروز بحث هدف از آفرینش رو از کلمات حضرت خدمتتون عرض می کنیم
که خانم می فرماید؛ خدا این خلقتش برای احتیاجی نبود برای سودی نبود
در این جا حضرت وارد بحث چی میشن؟ هدف از خلقت که هدف از خلقت چیه؟
این خلقت نبود مگر برای تثبیت حکمت خدا، حکمت یعنی چی؟
قدرت بر چیزی منتها بر طبق مصلحت اون چیز پس حکمت الهی اقتضا می کرد
خداوند خلق بکنه و فیاضیت بکنه و اینها دیروز هم بحثی رو مطرح کردیم که
خدا اگه خلق نمی کرد می گفتن بخیل هست مگه؟ وقتی داره چرا نمیده؟ همینطور خدا خلقت کرد برای اینکه که ما رو بر طاعتش آگاه کنه
یه نکته ای اینجا فهمیده میشه که طاعت الهی هم فطری ما هست
اینجوری خدا ما رو متوجه کنه بر چی؟ آگاه کردن یه شعری هست میگه
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت مخوری
همه از بهر تو سرگشته وفرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
تو اطاعت کن جون بچه ها هی میگن ای بابا ای بابا میگم ای مامان چرا میگید ای بابا
بابا چه گناهی کرده بچه ها میخندن خدا اینا رو همه رو چیده درست کرده
همه سرگشته و فرمانبردار اون شرط انصاف که تو فرمان نبری
پس خدا چرا خلق کرده واسه این که ما رو متنبه کنه ببین همه چیز جفت و جوره همه چی مال توست
قدرت نمایی کرده الله اکبر به این عظمت، کوه ها این دریاها رو نگاه کن آسمان ها رو نگاه کن
گاهی اوقات میرید مهمانی اون صاحبخانه یه آدم خیلی پول دار است که سفره میندازه
و انواع و اقسام غذاها رو شیر مرغ و جون آدمی و همه بعد شما که میرید اونجا
یه چیزایی رو متوجه میشی چقدر این کریم است خیلی دست و دلبازه
پس خدا این جهان رو خلق کرد بعد یه حدیثی داریم حدیث قدسی خدا میگه
من یه گنجی هستم که دوست داشتم شناخته بشم پس خلق کردم این عالم رو که
برای اینکه شناخته بشم حالا آیه ی آخر سوره طلاق خیلی خوبه این خود یه آیه
اگه همه ی قرآن رو میزاشتیم کنار همین یه آیه الله کیه؟ خدا کیه؟ اونی است که
هفت تا آسمون و هفت تا زمین امر خدا مرتب و پشت سر هم داره میاد که چی بشه؟
برای اینکه شما بفهمید خدا بر هر چیزی تواناست این رو شما بفهمید خدا قدرت نمایی کرده
که تو بفهمی کار دست اون هست اگه بخواد میگرنت رو درست بکنه
اگه بخواد خانمت رو درست بکنه اگه بخواد شوهرت رو درست بکنه
درست میکنه همش دست خداست. پس دستت رو بلند کن از او بخواه دیگه
این کلمات کلمات عجیب غریبی هست و خدا خدمتتون عرض بکنم اعزاز به معنی تقویت و
تثبیت میاد برای اینکه انبیاء اومدن تا بشر رو به سوی خدا دعوت بکنن
شبه ای نیست منتها هر دعوتی پشتوانه ای میخواد دلیلی میخواد
میگه آقا من از کجا بدونم که انبیا حق هستن؟ میگه جهان آفرینش رو نگاه کن
من از کجا بدونم پیامبران از طرف خداوند هستن میگه جهان آفرینش رو نگاه کن
این جهان با این نظم و ترتیب نمیتونه بدون رسول باشه بدون پیغمبر باشه
بدون نماینده ی خدا باشه اگر این نماینده ی خدا نباشه اگر این رسول نباشه اگه پیغمبر نباشه
جهان بیهوده است لغو است باید یکی بیاد اینجا ما که نگاه می کنیم می بینیم همه چی سر جاشه
امور مرتب همه ی جهان پر از دقت و نظم و لطافت پس باید یکی هم بیاد ما رو چیکاربکنه؟
به اون هدفی که از این خلقت مترتب شده راهنماییمون کنه
خب این هدف از آفرینش بود که حضرت زهرا سلام الله علیها برای ما ترسیم کردند
که خدا جهان رو اظهار کرده برای چی؟ برای دعوتش که وقتی شما نگاه میکنی بگی حتماََ باید پیغمبر باشد این دلیل نبوت و بعثت هستش
صلّی اللّه علیکِ یا فاطمه الزهرا
بنابر روایت هفتاد و پنج روز شهادت خانم فاطمه سلام الله است
خدا میدونه به دل امیرالمومنین چه گذشت فقط خدا میداند
یه وقتی اینطور نقل میکنن پیغمبر به امیرالمومنین می گفتن علی جان
اینطوریه سر تکون می داد میگفت بله یا رسول الله تحمل میکنم هی گفت
یه مرتبه یه چیزی گفت آقا امیرالمومنین بهتش زد گفت یا رسول الله اینجا هم باید تحمل بکنم؟
خیلی سخت بود برای امیرالمومنین این داغ این مصیبت چی بگم فقط بگم به فدات بشم یا امیرالمومنین
اون نامرد وقتی پای نجسش رو پای کثیفش رو پای آلوده ش رو گذاشت خونه ی امیرالمومنین
وارد که شد آمد نزدیک آقا امیرالمومنین یقه اش رو گرفت بلندش کرد و کوبیدش به زمین
نشست روی سینه ش فرمود عمر حیف که من اینجا مامورم و به پیغمبر یه قولی دادم
کاری نمیتونم بکنم وگرنه درسی بهت می دادم که بعد استاد ما می فرمود
وقتی عمر شنید این حرفا رو جسارتش بیشتر شد فهمید که الان هر کاری بخواد بکنه علی سکوت میکنه
علی صبر میکنه چون پرچم اسلام زمین نیفته ولذا عمر جسارتش بیشتر شد
بخاطر همین بود که تو کوچه گفت قنفذ دست فاطمه رو کوتاه کن کاری بکن که
فاطمه دستش جدا بشه اینقدر با قلاف شمشیر به دست فاطمه سلام الله زد
به فدات بشم بی بی جان اگه روز شهادت خانم باشه خبر دادن به آقا امیرالمومنین که خانمت از دنیا رفته
همین که شنید با صورت به زمین خورد همین که چشمش رو باز کرد نگاهش به در سوخته افتاد
حرکت کرد به سمت منزل اون در سوخته رو که باز کرد دید خانمش وسط خانه افتاده
اومد سر خانم رو به دامن گرفت دید نفس نداره هی صدا زد فاطمه فاطمه یابنت رسول الله
فقط یه جمله بود که روح رو به بدن فاطمه برگردوند صدا زد انا علی فاطمه جان
من همسر مظلومت علی هستم خدا دوباره روح رو به بدن فاطمه برگردانید
گفتگویی شد بماند ولی میخوام بگم لایومک یومک یا ابا عبدالله
روز عاشورا امام حسین علیه السلام سر جوانش رو به دامن گرفت هر چی صدا زد
پسرم علی نفسی بر بیاد روح دوباره برگرده نشد حسین جان حسین جان



