حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جلسه بیست و پنجم

 

در رابطه با خطبه ی فدکیه عرض می کنیم خدمتتون می رسیم به این عبارت که

حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از اینکه در رابطه با قرآن و روشنایی قرآن و اینکه

همه چیز تو قرآن هست و اینها صحبت میکنه از اینجا به بعد خانم شروع می کند

اشاره به اهمیّت بعضی از احکام و مسائل، فلسفه اینها رو بیان می کند.

حضرت می فرماید خدا ایمان رو برای چی قرار داد؟ برای اینکه شما رو از شرک پاک بکنه

حالا ایمان یه چیز قلبی هست؟ یا یه چیزی برای اعضا و جوارح است؟ ایمان یه چیز قلبی است.

باید وارد قلب بشه سرزبونی نیست یکی بگه منم مسلمونم بگیم خب تشریف ببر بهشت

اینطوری نیست اومدن گفتن ما ایمان آوردیم بهشون بگو یا رسول الله شما ایمان نیاوردید

ولکن شما بگید ما اسلام آوردیم که هنوز ایمان وارد دل های شما نشده ایمان یه چیز قلبیه

باور قلبیه همیجوری نیست که کار میخواد زحمت میخواد

آروم آروم باید درست بشه از باورها و گره های قلبی، به قول حاج آقا آدم، خدا رو حس کنه تو زندگی ایمان اینجوریه

بعد ببینید تو اون دوران یه نکته بزرگواران تو دوران رسول خدا این نبود که

اونا بگن ما خدا رو قبول نداریم هر وقت میگفتی آسمون ها رو کی درست کرده

میگفتن خدا درست کرده ولی در عمل اینها میومدن بت پرستی می کردن

اعتقاد داشتن که این بت هم پیش اون خدا چیه؟ یه چیزی داره مثلاََ اعتباری داره

این هم صاحب اثر هستش که اینها تو اون دوره مطرح میشه که بابا شما باید ایمان به خدا بیارید

ببینید خانم فاطمه زهرا سلام الله ایمان در مقابل چی قرار میده؟ شرک

اولش فرمود خدا ایمان رو قرار داد برای شما که شما رو پاکیزه بکنه از شرک

خب فضای مکّه رو نگاه کنی همینه همه بت پرستند و اینجا ایمان به ما یه طهارتی میده

پاکیزگی میده از همه ی بت پرستی ها، یه بحث دیگه که مطرح میشه بحث ایمان و عمل است.

دقت کنید بعضی ها میگن خود عمل موضوعیت داره؛ خود عبادت موضوعیت داره

خیلی از روانشناسان هستن که این حرف رو میزنن میگن همین که طرف بیاد

یه کاری انجام بده خود کار موضوعیت داره اما اسلام این رو نمیگه

اسلام میگه کار بدون ایمان هیچ ارزشی نداره پس این کار اگر برای خدا شد

اگه سوار ایمان شد ارزش داره بابا سوره ی عصر رو بخون میگه اگه عملت سوار ایمانت بشه

ارزش داره و الاّ ایمان خالی ارزش نداره حالا من این آیه رو میخونم شما دقت کنید.

می فرماید: مَثَل اونایی که ایمان ندارن کافر شدن کارهایی که انجام می دهند

مثل خاکستری می مونه که روز طوفانی خاکستر رو چیکار کردی؟ پرت کردی تو هوا

پس این ذرات خاکستر تو این طوفان کجا میره؟چی میشه خدا خیلی قشنگ میگه

هیچ اثری از این خاکستر باقی نمی ماند قدرتی نداره که این خاکستر رو بدست بیاری

جمعش کنی و نگه داری پس عملی که سوار ایمان نباشه چقد ارزش داره؟

هیچ ارزشی نداره پشیزی ارزش نداره عنایت کردید ، ایمان هست که آدم رو نجات میده

خدا رحمت کنه آقای اتابکی رو می گفت ایمان ایمان، اگر آدم یه کار با ایمان انجام بده

می ارزه به تمام عمرش که نماز شب بخونه و گردنش رو کج کنه و بگه سبحان الله سبحان الله

که از روی شرک باشه پس این ایمان خیلی مهمه اونیکه با ایمان انجام میدی نزد خداست و باقی هست

اونی که برای خودت انجام میدی و روی جهت اینکه مشهور بشی باقی نمی مونه

اگه برای خدا باشه ماندگار است ببینید این کلام حضرت زهرا سلام الله خیلی مهمه

که می فرماید: حضرت زهرا تو این بخشی که میخواهیم ازخطبه رو عرض بکنیم

نمیدونم چند جلسه طول میکشه با این مدلی که ما پیش میریم

بیست تا از موضوعات اسلامی رو مطرح میکنه فلسفه ی اینا رو میگه

اولیش چی بود؟ ایمان بود پاکیزگی شما از شرک خدا ایمان رو گذاشت که شما رو از شرک پاکیزه بشید یک ایمان است

و بیست آن شرک است خدا شرک رو حرام کرد اینجا حضرت فرمود:

خدا ایمان رو قرار داد تا از شرک نجات پیدا کنید تو بیستمی شرک رو حرام کرد بر شما

که اخلاص پیدا بکنید تو ربوبیت کاررو واسه کی انجام بدید؟ فقط خدا

چه قیمتی پیدا میکنه روز قیامت؟ خدا می داند یه مثال بزنم عرضم تمام

فرمود: روز قیامت میدونی کی خیلی حسرت میخوره حسرت کی از همه بیشتره؟

اونی که زناکرده دروغ گفته اونی بیشتر حسرت میخوره اونی که صدقه داده مگه صدقه بده؟

میگه روز قیامت می بینه اگه صدقه رو برای خدا داده بود؛ الان چی می شد

این ور براش چی میزاشتن می بینه و حسرت میخوره میگه من که پول رو دادم به فقیر

صدقه رو دادم پس چرا برای خدا نکردم این کار رو این شرک هست

خدا ایمان رو گذاشت که تو توی شرک نیفتی برای اینکه پاکیزه بکنه از شرک عملت قیمت پیدا بکنه عملت میشه گوهر

با این عمل میتونی بهشت بخری علامه مجلسی یه سیب داد آخرتش آباد شد

گفت من سیب رو برای خدا دادم اون طرفم آباد شد حالا اگه یه کار برای خدا بکنی ببین چی میشه.

صلّی اللّه علیک یا فاطمه الزهرا

صلّی اللّه علیک یا فاطمه الزهرا

صلّی اللّه علیک یا فاطمه الزهرا

امروز به یاد حاج حسن خوش بیگی به یاد آقا احسانی به یاد همه ی اونایی که اینجا نماز می خوندند

دل هاتون رو ببرم در خانه ی حضرت زهرا سلام الله دل هاتون رو میخوام ببرم

در خانه ی حضرت رقیّه سلام الله علیها این حاج آقا حسن آقا خیلی دوست داشت سه شنبه ها روضه حضرت رقیه خوانده بشه

منم از این باب میخونم خانم شیری هم فیض ببره ان شاءالله

عرضم به خدمتتون وقتی به خرابه رسید از پا افتاده شده بود دیگه

این بچه تاب و توانی نمونده بود به بدن تصور کن از کربلا تا کوفه دوره ای اینا رو انداختن تو زندان

از کوفه تا شام بابا ما از نجف تا کربلا پیاده میریم جونمون در میاد

بعد اونجام که کلّی عزت و احترام میزارن قدم به قدم موکب تا برسی اونجا با رفقا،

ولی این نازدانه این دردانه ی حسین از کربلا تا شام چقد راهه تو گرما تو سرما روی شتر بی جَهاز

که بیفته بعد با این مسیر وقتی رسید گفت عمه بابام کی میاد؟

شاید منظورش این بود کی میاد من رو ببره گفت عزیز دلم آرام باش

نیمه ی شب بابا آمد چشمش رو باز کرد گفت عمه بیا بابا اومده

عمه بیا باب من زسفر آمده اما نه پا بلکه به سر آمده

سر بابا رو به بغل گرفت دخترانه حرف زد تا رسید به اینجا که گفت

کی رگ های گلوت رو بریده؟ لب هاش رو روی لب بابا گذاشت همینطورکه داشت حرف میزد

یه مرتبه افتاد از یه طرف سر از یه طرف صدات رو رها کن…

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *