حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

?حلیه المتقین

?جلسه سی و پنجم

یک سری از آداب غذان خوردن رو خدمتتون عرض می‌کنیم.

یکی اینکه در روایات هستش که پیش از غذا خوردن دست ها رو بشوریم

توصیه شده و در روایات هستش که هر کس می‌خواد خیر و برکت به خونش اضافه بشه دست هاشو قبل از غذا خوردن بشورد.

از امیرالمومنین هست که شستن دست ها قبل از غذا خوردن و پس از غذا خوردن فقر رو برطرف می‌کند روزی رو بسیار می‌کند.

لباس انسان رو هم خب چون دست تمیز می شود ، لباس هم تمیز می‌مونه

درد ها رو از بدن دور می‌کند و چشم انسان رو هم جلا میده قبل از غذا و بعد از غذا دستاشو بشورد.

در احادیث هستش که یکی از یاران امام کاظم  میگه دیدم آقا پیش از غدا خوردن دست هاشو می‌شست

و دستاشو با دستمال خشک نمی‌کرد ، ولی بعد از غذا دستاشو می‌شست دستشو با دستمال خشک می‌کرد.

و در روایت امام صادق هستش که هنگام غذا خوردن دست ها رو بشور و خشکش نکن

چون تا زمانی که رطوبت رو دستت هست برکت در غذا خواهد بود و پس از شستن دست ها رو بر صورت می مالیدند

و می‌فرمودند که کلف ، کلف یه لکه ای هستش که رو چهره ی انسان دیده میشه ،

فرمودند بعد از غذا دست هاتون رو که میشورید این دستتون رو به صورتتون بمالید که کلف یعنی یه لکه ای هست که تو چهره ی انسان دیده میشه به فارسی بهش میگن کک و مک

این کک و مک ها برطرف میشه از بین میره . از امام رضا هست هرکس دستش رو پاکیزه کند لازم نیست پیش از غدا خوردن دستش را بشوید

حالا اینکه تو خونه بوده بیرون نبوده دستش رو جایی نزده نمی‌خواد دستش رو بشورد

بیاد سر سفره ولی اگه رفتی جایی و دستت کثیفه نشین سر سفره برو اول دستتو بشور.

فرمودند که از مفضل از یاران امام صادق علیه السلام میگه از درد چشم به امام صادق شکایت کردم

آقا فرمود : پس از غذا خوردن دستاتو بشور و این جمله رو سه بار بگو

بعد راوی میگه که به دستور امام صادق عمل کردم دیگه اصلا چشم درد نگرفتم اینم یه مطلبیه ان شاالله توجه داشته باشید .

امام رضا فرمودند حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم دست ها رو پس از غذا خوردن میشست بعد آب در دهان می‌کرد و می شست.

کیفیت نشستن هنگام غذا خوردن چجوری می نشستن رو اینو گفتیم.

با چه چیزی غذا رو شروع کنیم با چه چیزی غذا رو تموم کنیم.

تو روایات هستش که نبی مکرم به امیر المومنین فرمودند : ابتدا و انتهای غذا خوردن مقداری نمک بخور

هرکس چنین کنه خدا او رو از هفتاد بلا که آسون ترینش بیماری جوزان باشه حفظ میکند.

توحدیث دیگه ای هم هست که این کار انسان رو از هفتاد و دو نوع بیماری که از جملش دیوانگی و جوزان و بیماری پیسی باشد حفظ میکند.

در حدیثی هستش که این کار از درد گلو دندان درد ، درد شکم جلوگیری میکند.

و خب نمکی که طبیعی باشه نمک خوب باشه اینم یه مطلب ، مطلب دیگه الان جدیدا دیگه خود غذاها نمک می‌ریزند.

امام باقر فرمودند : خدا به حضرت موسی امرکرد که به قومش که غذای خودتون رو با نمک اغاز کنید ،

و بانمک هم پایان بدید وگرنه کسی اگر به یه بلایی مبتلا شد کسی رو سرزنش نکند جز خودش .

در حدیثی هستش که اون حضرت فرمودند که نمک شفای هفتاد نوع از انواع دردهااست

و اگر مردم  بدونند چه آثار و منافعی در نمک است مریضی های خودشون رو جز نمک مداوا نمی‌کنند.

نمک میکروب هارو ازبین می‌برد، تو روایتی هستش که معتبر هم هست که هنگام غذا خوردن

ابتدا به سرکه خوبه در حدیثی از امام صادق هستش که فرمود :

ما غذا رو با نمک شروع میکنیم با سرکه ختم می‌کنیم.

تو حدیث دیگه هستش که نخستین لقمه ای که می‌خوریم نمک روش بپاشیم رو به توانگری خواهد آورد.

خب یه نکته ای رو هم اینجا تذکر دادم این رو هم بگیم فرمودند :

پاتون رو سفره نزارید حالا اینجا کامل گفته که حضرت میفرماید ،

صفا دست منو گرفت ناخواسته ناخداگاه پام رفت رو سفره که خیلی ناراحت شدم از این اتفاق حضرت فرمودند :

از این اتفاق ناراحت شدم . یه مطلبیم هست در رابطه با نشستن طولانی بر سر سفره که حدیثی هستش که ،

جزء عمرتون حساب نمی‌شود بشینید مثلا عجله نکنید غذا خوردن و اینها آرامش داشته باشید .

این آرامش باعث میشه غذاتون هم به خورد بدنتون بره و استفاده بشود.

خب این مدت جزء عمرتون حساب نمیشه ، حدیثه نشستن بر سر سفره طولانی کنید که این مدت جزء عمر شما به حساب نمیاد .

غذا خوردن با زیر دستان ، اگر شما گارگر دارید که پایین تر از شما بود با اینا بشینید غذا بخورید.

از عادات امام رضا بود که موقعی که سفره رو می‌نداختن فرمودند:

خادم ها بیان غلام ها بیان همه کوچیک و بزرگ جمع می‌کرد سر سفره ، اینجور نبود جدا بخورد

خود آقا یه جا بخورد بعد غلام ها یه جا بخورند بچه ها یه جا بخورند

الان اینطوری شده همه کنار هم بخورند این اتفاق ، اتفاق خوبیه.

بیرون کردن کفش به هنگام غذا خوردن ، بعضیا میرن رستوران تو رستوران ها غذا میدن و اینها ،

بعد داره غذا میخوره پاشم کفشه درسته رو میز داره غذا میخورد منتها کفشت رو دربیار

هم یه استراحتی به پات بده سنت نیکو موجب استراحت پاها می‌شود و هم یه ادبی هستش .

فرمودند : با دست غذا بخورید که امتیاز شما نسبت به حیوانات اتفاقا تو همینه با دست غذا خودنه .

صاحب خانه پیش از مهمان شروع کند به غذا خوردن که باعث بشه که مهمون هم روش بشود بخورد.

آخرين نکته ، از امام صادق پرسیدم گفتم وقت نماز رسیده غذا هم حاضره

نماز بخونیم یا غذا ؟ امام فرمودند که ، اگر اقتدای وقت نماز مثلا تازه الله اکبر نماز رو گفتند

اگر ابتدای وقت نماز اول غذا بخورید و اگر یه بخشی از اذان گذشته ، مثلا ۱۰ دقیقه هست که از وقت اذان گذشته

ترس این هستش که وقت فضیلت نماز بگذره اینجا اول نماز بخونید.

بیاید سر سفره یک ساعت هم باید بشینید سر سفره اول نماز رو بخون بعد غذا بخور.

خدا به شما خیر بده . بحث این فصل هم تمام شد .

روز پنجشنبه هست یه جمله ذکر مصیبت بکنیم دل هاتون رو ببریم در خانه علی اکبر امام حسین علیهالسلام

جان ها فدای این اقا زاده بشه چقدر آقا علی اکبر امام حسین دلبری کرد از بابا

کسی بتونه دل امام حسین رو ببره شما بگو دل عالم رو ببره دیگه خداشاهده توی همین مجلس ماهم اگر اشک چشمش با گریش دل امام حسین رو ببره خیلیا هستنا

مثلا رسول ترک یا مثلا این هایی که برگشته بودند اینها به سمت امام حسین

اینا امام حسین گریه هاشون رو پسندیده بود میومدند التماس می کردند به رسول ترک

می‌گفتند بیا پنج دقیقه هم تو هیئت ما برا چی آخه می‌گفت آخه گریه های تورو اهل بیت دوست دارند

میومد گریه می‌کرد خیلی هم دوست داشتن می‌گفت پنج دقیقه بیا تو مجلس می‌گفت نظر میشه

تو مجلس ما حالا آقایون خانم ها شما هم همت کنید اشک چشم شما شاید نگاه اون آقا رو به سمت ما بیاره

شاید اصلا اون اقا رو به مجلس ما وارد بکنه علی اکبر دلبری از امام حسین می‌کند

پس ببین تمومه دیگه کوه توحید بود وقتی اومد تو خیمه با بچه ها خداحافظی بکند

یه خورده دیر شد آقا امام حسین اومد پرده ی خیمه رو که بالا داد دید همه زن و بچه دورش کردن

دارند التماسش میکنند علی جان رحم کن نرو اینجا امام حسین جمله ی عجیبی فرمود

فرمود رها کنید علی اکبر منو علی من غرق در خداست بزارید بره

همچین که دیگه حرکت کرد سمت میدان پدر محو تماشای او شد

از پشت سر همین‌طور نگاه می‌کرد یه نگاه مایوسانه ای کرد امام حسین صدا زد

خدایا جوونم رو فرستادم اون جوونی که هر وقت ما دلمون برا پیغمبرت تنگ میشد نگاه به قد و بالای او می‌کردیم

خدایا خودت شاهدی بعد این جملات رو می‌گفت و همینجوری دنبال علی اکبر می‌رفت

بمیرم برات حسین جان اینجا نمیتونستی تحمل کنی پس چه حالی داشتی اون ساعتی که  چشمت افتاد به این بدنی که ارباََ اربا شده

صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله

ای پسر من پدر پیر توام

پدر پیرو زمین گیر توام

علی جان صورت به روی صورت جوانش گذاشت هفت مرتبه از پرده ی دل صدا زد

حسین جان  حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *