بسم الله الرحمن الرحیم
💫 الحمدلله و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
در رابطه با قصههای حضرت سلیمان علیه الصلاة و السلام آیاتی را عرض کردیم
که حکایت میکرد از اینکه اجنه ها صورت هایی رو مثال هایی رو درست میکرد
متأسفانه در کتابهای اهل تسنن ما این رو میبینیم که مثلا اینجور بیان میکنند
تخت او از دندان فیل بود یاقوت و مروارید و زبرجد و انواع جواهرات مرسع شده بود
دور اون چهار تا درخت بود از طلا و خوشههای اون از یاقوت بود و بر سر دو درخت دو تا طاووس طلا بود
و بر سر اون دو تا درخت دیگه دو تا کرکس از طلا بود مثلا این بحثهایی که اینجوری هست و این تو خیلی مفصل خیلی مفصل
ولی امام باقر علیه السلام میفرماید که نه یا مثلا اهل بیت میفرمایند این طور نبوده است.
امام صادق علیه السلام میفرماید تماثیلی که خدا فرموده جنیا برای اون حضرت میساختند تماثیل مردان و زنان نبوده
تماثیل حیوانات نبوده صورت اینا نبوده شکل اینا مجسمه اینا ساخته نمیشده بلکه صورت درخت و مثل درخت بوده و حالا این یه مطلب.
در یه روایتی از آقا موسی بن جعفر هست به سند معتبر که می فرماید
خدای تعالی پیغمبری رو مبعوث نکرد مگر عاقل و بعضی در عقل کامل تر از بعضی بودند
داوود سلیمان رو خلیفه نکرد تا عقلش رو آزمود و چهل سال مدت پادشاهی اون بود
ذوالقرنین در دوازده سالگی پادشاه شد سی سال سلطنت کرد.
حضرت سلیمان علیه السلام سیزده سالگی پادشاهی رو شروع کرد تا چهل سال
به سند معتبر بازم هست از امام صادق علیه السلام در اونجایی که میفرماید ای آل داوود شکر کنید
حضرت می فرماید آل داوود هشتاد مرد و هشتاد زن بودند که یک روز هم ترک محراب نکردند
عبادت خدا میکردند و همین طور مشغول بودند و شکر الهی رو به جا میآوردند
خدا مسخر کرده بود جنیان و آدمیان رو و هر پادشاهی رو که میشنید در اطراف زمین هست
جناب سلیمان بر سر او میرفت و او رو مغلوب خودش میکرد و به دین خودش در میآورد
عارضم خدمتتون که خدا باد رو مسخر او قرار داده بود وقتی به مجلس خودش مینشست
مرغان بر سر او جمع میشدند به بالهای خودشون سایه میانداختند
جنیان و آدمیان درخدمتش صف میکشیدند وقتی میخواست با لشکر خودش به جنگی بره بادها او رو کمک میکردند
در جابجایی اینها در روایات هست تو جلسه قبل هم اشاره کردیم که
مثلا صبح که می برد این باد رو به اندازه یک ماه راه میرفت
دوباره شب که حرکت میکردند به اندازه یک ماه مثلا راه میرفتند.
در رابطه با پادشاهی حضرت سلیمان حرف زیاده و این پادشاهی انقدر عظمت داشته بزرگی داشته
بعضیا میگفتند ببینید سلیمان چه پادشاهی داره هیچ پادشاهی از این بزرگتر دیده نشده
ملکی از آسمان ندا کرد که بابا شما چی میگی ثواب یک سبحان الله گفتن از برای خدا
بزرگتر است از این پادشاهی که شما میبینید از این پاد شاهی سلیمان یه سبحان الله بگو
پیش خدا این بالاتره از اون ملک سلیمان.
بازم حدیث داریم از امام باقر علیه السلام که حضرت سلیمان قلعه داشت
که شیاطین برای او بنا کرده بودند تو این قلعه حجره حجره بود واحد واحد بود
اتاق اتاق بود خانواده حضرت سلیمان در اون ساکن بودند و حضرت سلیمان خدا به او قوتی داده بود از جهت جسمی
عارضم خدمتتون که اجنهها در تسخیر و می رفتند سنگ های بزرگ را میآوردند
یه وقتی ابلیس به اینها رسید از اینها پرسید حالتون چطوره گفتند که طاقت ما دیگه به نهایت رسیده
مثلا به تعبیر ما پدر ما در اومده ابلیس گفت سنگ رو که به موضع خودش می رسونید
خالی برمی گردید دست خالی گفتم بله گفت خب پس شما استراحت میکنید
باد این سخن رو به گوش سلیمان رسوند و ببینید میخواست مخالفت با ابلیس موافقت کرد
شیاطین سنگ رو که به اجنه ها حکم کرد که شیاطین سنگ رو که به موضع خودش میبرند به جاش دست خالی برمیگردند
خاک رو بردارند از اون موضع بیارند جایی که سنگ هستش یعنی یه کاری بازم تو برگشت بکنند
ابلیس به اینها رسید احوال اینا رو پرسید که حال ما بدتر شد از اون موقعی که تو پرسیدی
و اینها گفت شبها چی شبام کار میکنید اینا گفتند نه ما شبها استراحت
گفت پس خوبه دوباره باد این سخن رو به گوش سلیمان رسوند حکم کرد که
شب و روز کار کنید و باید کار کنید که اینها بسیار کار میکردند که بعد از اندک وقتی سلیمان علیه السلام از دنیا رفت
علامه مجلسی رحمة الله علیه میفرماید این یه اشاره است این داستان حالا ما گفتیم غرضمون از این بیان این داستان چیه
میفرماید اشاره به اینکه کار رو بر مردم تنگ بگیری این عاقبت نداره
هر چند که اونها بدها باشند هر چند گروه بدی باشند اینها جنی ها هستند مثلا بدم هستند
ولی کار رو بر اونها سخت نگیر که این برای تو عاقبت نداره.
کارگر میگیری بهش فرصت بده استرا حت بکنه ولو اینکه کافره ولو اینکه بی دینه
ولو اینکه هم کیش تو نیست ولی بهش فرصت بده نفس بگیره کار زیاد کشیدن ممکنه که کار خودت رو خراب بکنه
در یه حدیث معتبر دیگه از امام رضا علیه السلام هست که پیر زالی اومد پیش حضرت سلیمان
از باد شکایت کرد و حضرت سلیمان باد رو طلبید و اینطور شده آزار کردی این زن رو
که از تو شکایت میکنه باد گفتش که یا سلیمان پروردگار من رو فرستاد به سوی کشتی
فلان جماعتی که کشتی اینها را از غرق نجات بدم که اینا مشرف به غرق بودن نزدیک بود غرق بشن
من به سرعت میرفتم برای نجات اون کشتی پس این زن بالای بام خانه ایستاده بود بیاختیار من افتاد از بام و دستش شکست
سلیمان مناجات کرد که خدایا بارالها من چه حکمی کنم حق تعالی وحی فرستاد که
حکم بکن بر اهل اون کشتی که دیه شکستن دست این زن رو بدن
چون باد برای خلاصی کشتی میرفته اونها دیه این زن رو بدن و از نزد من کسی در احدی از این عالمیان به کسی ظلم نمیشه
در حدیث معتبر از امام صادق علیه السلام است که حضرت سلیمان به سبب پادشاهی که در دنیا داشت
بعد از همه پیغمبران داخل بهشت خواهد شد یعنی آخرین پیامبری خواهد بود که وارد بهشت میشه
در حدیث معتبر دیگه هستش که اول کسی که خانه کعبه رو جامه بافته پوشانید
حضرت سلیمان بود که جامه های مصری سفید بر کعبه پوشانید
در یه حدیث دیگه صحیح هست از امام باقر علیه که میفرماید
حضرت سلیمان به حج خانه کعبه رفت با جنیان آدمیان مرغان بر روی هوا و کعبه رو جامه های قبطی پوشانید.
در حدیثی هم که قبلا گفتیم جناب سلیمان ختنه کرده متولد شد نقش نگین انگشترش این بود
سبحان من الجم الجن به کلماته
پاک و منزه است خداوندی که لجام کرد جنیان رو به کلمات خود
یعنی مسخر کرد اینها رو به نامهای بزرگ خودش یا به فرمان واجب اینها رو در اطاعت من قرار داد.
آخرین حدیثی که بگیم از امام باقر علیه السلام هست که شبی بعد از خفتن حضرت امیر علیه الصلاة و السلام
از خانه بیرون اومدند آهسته میفرمودند امام شما به سوی شما بیرون آمده پیراهن آدم را پوشیده در دست اوست انگشتر سلیمان و عصای موسی.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🎙جهت دریافت صوت 👇
به کانال میثم ذوالقدر در پیامرسان ایتا مراجعه نمایید.