حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■غلبه اسلام بر سایر ادیان

 

● در رابطه با این بحث کردیم که می‌فرماید:

هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق

او خدایی که فرستاده است رسولش رو با هدایت و با دین حق

لیظهره تا اینکه غلبه بده پیروز کنه

لیظهره علی الدین کله ، بر همه ادیان .

 

گفتیم این وعده، زمان خود آقا رسول الله که اینطور نشد مسیحیا یهودی‌ها، جای خودشون بودند.

زمان امیرالمومنین هم این اتفاق نیفتاد بدتر هم شد ، همینطور ادامه پیدا کرد تا الان….

تا الان دوره‌ای رو سراغ دارید که دیگه نه خبری از یهودی‌ها باشه،

نه خبری از مسیحی‌ها باشه، هیچ خبری از این ادیان نباشه فقط اسلام باشه؟ نه

 

پس با این حساب این آیه

ان الله لا یخلف المیعاد

خدا خلف وعده نمی‌کند. اونجا وعده داده گفته پس قطعاً باید یک منجی بیاد یک کسی بیاد که این وعده الهی رو تحقق بده بعد اون یک نفر کسی غیر از امام زمان حجت بن الحسن علیه السلام…

 

این آیه قرآن سوره آل عمران آیه ۸۳ می‌فرماید :

و له اسلم من فی السماوات و الارض

تمام کسانی که تو آسمون‌ها و زمین هستند همه طوعا و کرها

چه از روی اختیار و چه از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیم میشن همه.

 

امام صادق ذیل این آیه فرمود:

اذ اقام القائم لا یبقی ارض الا نودی منها

وقتی قائم ما امام مهدی علیه السلام و صلاه، اون بزرگوار وقتی قیام بکنه نقطه‌ای از زمین نمی‌مونه مگر اینکه؛

یعنی تمام نقاط کره زمین این اتفاق می‌افته

شهاده ان لا اله الا الله و ان محمد رسول الله

نگاه می‌کنی می‌بینی همه جا دارن اشهد ان لا اله الا الله میگن .

مثلاً الان تو تهران شما یه نقطه‌ای رو می‌بینی داره صدای اذان میاد، یه نقطه می‌بینی صدای گبر و صدای ترانه و آواز و فلان چیزها میاد..

تمام این عالم می‌بینی داره فریاد بلند میشه اشهد ان لا اله الا الله

و اشهد ان محمدا رسول الله

این اتفاق موقعیه که امام جونمون بیاد امام زمانمون بیاد، مسیحی دیگه نمی‌مونه یهودی نمی‌مونه هیچ کدوم از این فرقه‌ها نمی‌مونه .

همه جا شما می‌بینی این ندا برخاسته می‌شه حضرت مهدی علیه السلام خروج می‌کنه تکیه به دیوار کعبه میده سخن میگه.

سخن او را همه مردم در هرجا که هستند می‌شنوند و حتی خود آقا رو می‌بینند.

۵۰۰ سال پیش می‌گفتند چه جوری میشه یعنی آخه مردم…

اما الان کسی هست بگه مگه میشه آقا رو ببینن‌؟؟؟؟

اون هزار و چند صد سال پیش این روایت اومده که همه مردم می‌بیننش همه مردم صداش رو می‌شنون اون موقع اومده

اون موقع یه عده می‌گفتند چه جوری میشه مردم مثلاً تو آمریکا اروپا آفریقا کجا کجا مکه رو ببینن، الان دیگه این خبرا نیست میگن آقا رسانه تلویزیون درسته؟

می‌فرماید : ان الامت یه گروه معدودی که اصحاب خاص، اصحاب المهدی فی آخر الزمان

تو آخر الزمان ثلاثه مائه و ثلاثه العشر

اینا ۳۱۳ نفرند رجل عده اهل البدر مثل تعداد اهل بدر

یجتمعون فی الساعه واحده

در ظرف یک ساعت از اقطار عالم همشون گرد مهدی فاطمه جمع میشن

المفقودون عن فرشهم فیصبحون بمکه

شب از بستر خوابشون بلند میشن بعد صبح تو مکه کنار امام زمان جمع میشن .

خب حالا این امام زمان علیه السلام می فرماید :

وجوده لطف وجود امام زمان لطفه و تصرفه لطف و تصرف امام زمان به اصلاح این عالم هم لطف . آقا این وجوده،  آقا لطفه، تصرفش هم لطفه پس چرا نمیاد؟؟!!

وعدمه منا . علت غیبت امام زمان منم ،مثل منه، خدا نکنه باعث نیامدن امام زمان من باشم.

مدینه فاضله میشه جهان پر از عدل و داد میشه نکنه من سد کنم، من مانع بشم .

نکنه گناه‌های من، نکنه رفتار من،

باید اصلاح کنیم خودمون رو تا کمک کنیم یه دقیقه زودتر اون آقا فرجش نزدیک بشه .

 

میگن یه ثانیه وجود امام خب می‌ارزه به همه این عالم . یک ثانیه امام بیشتر نفس بکشه تو این عالم ارزشش قیمتش ،خیلی بیشتر از همه این عالم هستش .

 

حضرت علی اصغر صلوات الله علیه من دیروز اسم این آقا رو آوردم. من امروز اسم این آقازاده رو نمی‌خواستم بحث به اینجا بره ولی خب رفت

حضرت علی اصغر رو بعضیا میگن فدایی امام حسین بوده که امام حسین یه چند دقیقه بیشتر تو این عالم نفس بکشه

بعضی‌ها میگن علی اصغر فدایی امام سجاد علیه السلام بوده . دیدی یه وقتایی کسی سپر بلا می‌شه تا یکی بمونه اینجوریه.

امام زمان وجودش لطفه تصرفش تو این عالم هم لطفه اما عدمه منا ، نکنه من نذارم.

اون اتفاقی بیفته من یه مثال می‌زنم ببینید

پدر و مادر خب یه بستره، یه پدر و مادری میشه بستر برای بچه‌هایی که در آینده بدرخشند.

مثال اسما زن ابوبکر این اسما یه بستر بود وجود اسما لطف بود. این بچه‌هایی که از تو دامن اسما رشد کردند محمد بن ابی بکر بود که امیرالمومنین می‌فرماید بگید محمد بن علی

 

این محمد شد اصلاً گل. تو اون دامن رشد کرد اون شد .

یه دامن دیگه هم من به شما معرفی می‌کنم یه مثال بزنیم که دامنش دامن بدی بود از توش کیا در اومدن !؟مرجانه بله مرجانه .

یه دامن بد بود که از توش ابن مرجانه دراومد که تو زیارت عاشورا شما لعنش می‌کنید .

عبیدالله بن زیاد.یه دامنم اونه .

پس ببینید امام زمان که میاد بستر فراهم میشه، برای اینکه من بشم سلمان ،تو بشی مقداد ، شما بشی ابوذر ….

آقا دیگه من این نیستم شما اون نیستی.

 

خدایا بارالها ظهور اون آقا رو بر ما نزدیک کن.

خدایا باقیمانده ظهور اون حضرت رو بر ما ببخش.

که ما اون دولت بزرگ رو ببینیم و تو اون دولت رشد کنیم بیاییم بالا ارزش و قیمت پیدا کنیم .

حیف نیست خدا من و شما را خلق کرده یتیم باشیم بابا نداشته باشیم ، بسترمون بستر خرابی باشه .ماها دوست نداریم.

 

امام زمان له له میزنه بیاد دست ما رو بگیره ها به خدا ، امام زمان داره بی‌قراری می‌کنه بی‌تابی می‌کنه، که ظهور بکنه شماها رو بکنه سلمان، شماها رو بکنه میثم، شماها رو بکنه مقداد ،شماها رو بکنه ابوذر، لحظه شماری می‌کنه .

ببینید یه مادری دوست داره بچه‌اش خدایی نکرده عوضی از آب در بیاد ؟لات و لوت در بیاد .

هر مادری هر پدری دوست داره بچه‌هاش بهترین بچه‌های روی کره زمین بشن.

ما بچه‌های امام زمان نیستیم، ماها بچه‌های حجت بن الحسن نیستیم ،ما یتیم‌های امام زمان نیستیم ؟

چرا هستیم اون آقا دوست داره تک تک ما بشیم بهترین انسان‌های روی کره زمین ، منتها می‌خواد بیاد، اما یه مانعی هست یه سدی هست یه سنگی هست.

خدا کنه که اون سنگه من نباشم اون مانع من نباشم .

 

حالا امروز روز دوم ماه رمضانه من دل‌هاتون رو ببرم در خونه امام حسن مجتبی علیه السلام

اون آقای کریم اون آقای مهربون

هفت مرتبه برابر نقل‌ها مسمومش کردند هر بار مسموم شد خودش رو انداخت رو قبر آقا رسول الله طلب شفا کرد خدا شفا داد

منتها این بار آخر خدا لعنت کنه معاویه رو یه زهری داد امپراطور روم تو نامه نوشت یه قطره از این بیفته تو دریا ماهی‌ها می‌میرند

گفت اینو به انسان‌ها نده گفت من یه دشمنی دارم خیلی سرسخته می‌خوام دیگه کارش رو تموم بکنم.

این زهر رو فرستاد جوده خدا لعنتش کنه تو کوزه ریخت.

امام حسن مجتبی روزه بود یه مقدار افطار کرد .بعد افطار دیدید آدم تشنه‌اش می‌شه همچین که اومد از این کوزه یه مقدار آب نوش جان کنه یهو صداش بلند شد کنیزها خواهرم زینب رو صدا کنید به خدا جگرم می‌سوزه .

این خانم رو صدا زدن این خانم دوان دوان اومد وقتی چشمش به برادر افتاد

گفت حسن جان طبیب صدا کنم دکتر بگم بیاد گفت نه خواهر فقط بگو حسینم بیاد

آی گرفتارا آی امام حسینی‌ها

ما اینجا روز دوم ماه رمضان می‌گیم یا امام حسن همون جوری که برادرت حسین اومد سر تو رو به دامن گرفت یه سفارش ما رو هم بکن دم جون دادن اربابمون آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام سر ما رو هم به دامن بگیره

 

از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد

آن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد

خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت

دل را تویی ز خون دل چند ساله کرد

 

تا گفت تشت رو بیاری تشت رو مقابلش قرار دادن سر رو میان تشت آورد همچین که سر رو عقب کشید عجب لحظه‌ای بود یه وقت دیدن ، شیون و فغان از زینب سلام الله علیها بلند شد

زینب درید معجر و کلثوم ناله کرد

همه خواهرا فریادشون بلند شد

 

لا یومک یومک یا اباعبدالله

یه پاره جگر تو تشت دیدی بی‌قرار شدی من به فدای اون خانم‌هایی که سر بریده تو تشت دیدن

حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *