سم الله الرّحمن الرّحیم
💫 تاریخ اشرف کائنات حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم
خب خدمتتون عرض کردیم بعد از فتح مکه و قصّه هایی که عرض شد
پیامبر خدا ابتداعاََ با فامیل هاش صحبت کرد و گوشزد کرد و در جایگاهی که دارن یه وقت مثلاََ خدایی نکرده فکر نکنند
حالا دیگه وقت بهره برداری هست و سفره ای باز شده و بخوریم نه باید حواسشون باشه و به مالشون توجه بکنن
نه به این موقعیت و اینها روز قیامت هم پیوندشون ازطریق چیه؟
اعماله خب یه صحبتی هم پیامبر در مسجد الحرام برای عرب کردند
ببینید تو مسجد الحرام اون صحبت هایی که پیامبر کرد این نبود که فقط مسلمانان باشند
مشرکین هم بودند چون خود رسول خدا هم گفته بود مسجدالحرام امن است برای مشرکین،
یعنی اگه مشرکین می خوان خونشون حرام نباشه و اتفاقی براشون نیفته
می تونن مسجد الحرام بروند ببینید اینجا رسول خدا صحبتی که میکنن خیلی مهمه
سخنرانی رسول خدا بهش پرداخته نمیشه که رسول خدا سخنرانی کرده
و دست گذاشته روی نقاط حسّاس عرب نکته های بسیار مهم یکی اینکه
عرب افتخار به نسب میکنه میگه ما نژادمون برتره و یهود هم همینه رو میگه
پیامبر خدا میخواد ریشه ش رو بزنه ایهالناس آی مردم خدا در پرتو اسلام افتخارهای دوران جاهلیت رو و مباهات به انصاب رو
از میان شما برداشت همه ی شما از آدم هستید آدمم از خاک بهترین مردم کسانی هستن که
تقوی پیشه کنند یه نکته مهم، دو مرتبه نبی مکرم مردم رو به دو دسته تقسیم میکنند
دسته ی سومی نیست مردم دو گروهند، آدم های با تقوی آدم های بی تقوی
مسلمونا گوش هاتون رو باز کنید دارم با شما صحبت میکنم آدم با تقوی آدم بی تقوی
بعد حضرت دست روی مسئله ی مهمی میزد یه فضیلتی بنام عربیت ما عربیم اونا فارس هستن
آقا رسول خدا می فرماید عرب بودن جزء ذات شما نیست
هی باد به غبغب انداختین ما عربیم اینا فارسن یعنی چی؟ اون عجم هستن
عرب بودن که جز ذات شما نیست این زبان عربی یه زبان گویا است
فکر نکن چون عربی از همه بالاتری باید عملت بالاتر باشه
هر کسی عملش او رو به جایی نرسونه از طریق حسب کمبودش رو حسب درست نمیکنه
ببین این نکته های مهمی است تو اون لحظه پیغمبر میخواد اونا رو بزنه
همین الانم میخوان بگن ما عربیم نژاد قریشیم نکته مهم دیگه که میگه حضرت
که همه مساوی هستید از آدم تا اینجا همه مثل دانه های شانه مساوی هستیم
هیچ فضیلتی بر عربی بودن نیست آقا جان عرب بر عجم و سیاه بر سرخ سفید بر سیاه هیچ فضیلتی نیست
من رنگم اینه و فلان یه بنده خدایی متخصص پوست می گفت زیباترین انسان روی کره زمین رو بیارید
جلدش رو بردارید یعنی پوستش رو بکنید من به شما قول میدم نتونید یک هفته غذا بخورید
یه پوسته، پیامبر فرمود هیچ فضیلتی عرب بر عجمیت احمر بر اسفد نیست مگر به تقوی
یه نکته ای که خیلی مهم بود؛ بحث جنگ ها چند صدساله بود که اینا کینه درست شده بود
براشون که تنش درست شده بود که حضرت فرمود من تمام دعواهای مربوط به جان و مال
و همه ی افتخارهای موهوم گذشته ی زیر دو پای خودم گذاشتم تمام دیگه
کسی اینا رو مطالبه نکنه همه ی چیزهای گذشته بی اساسه دیگه کسی فردا نگه مادرم فلان شد پدرم فلان شد دیگه تمام شد.
مطلب دیگه ی رسول خدا، بحث اخوت رو درست کردن مسلمان برادر مسلمانه
همه ی مسلمونا با هم برادرند و شما در برابر اجانب دشمنان یکدست هستید
ایران عراق سوریه عربستان کویت ترکیه مسلمانید باید یکدست باشید بر علیه آمریکا
اسرائیل اینا متاسفانه رعایت نمیشه با هم بر علیه جبهه ی دشمن حرکت بکنید
خب من صحبت های مهم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، در کجا گفتم
مسجدالحرام این بخش مهمی بود یه نکته ی کوچیک بخوام عرض کنم که
پیامبر با همه ی عطوفتش با همه مهربانیش و عفو عمومیش یک سری تندروی افراطی رو عفو عمومی نداد و فرمود
اینها باید گرفته بشن دستگیر بشن و اعدام بشن که دو نفر از اینها به نقل ابن هشام
بنام های حارث بن هشام زهیربن ابی امیه دو نفر رفتن خونه ام هانی خواهر امیرالمومنین
دو نفر از این تندرو های افراطی، امیرالمومنین در حالیکه غرق در سلاح بود
خونه ی خواهرش رو محاصره کرد بعد چندین ساله این خواهر و برادر همدیگر رو ندیدن
ام هانی در خانه رو باز میکنه یهو میبینه در مقابلش آقا امیرالمومنین غرق در سلاحه
میبینه افسر ناشناسی فوراََ خودش رو معرفی میکنه ام هانی میگه من به عنوان زن مسلمون
به این دو نفر پناه دادم پناه زن مسلمون مثل پناه مردمسلمون محترم است
امیرالمومنین میفهمه خواهرشه ولی اون نمیفهمه برادرشه دارد آقا کلاه جنگی رو از سرش برمیداره
چشم خواهر به برادر میفته بعد سالیان زیاد دارد اونجا دیدگانش پر از اشک میشه
و دست بر گردن امیرالمومنین میندازه و هردو نزد رسول خدا میان و پیامبر میگه
امان این زن محترم است اینجا دارد که عبدالله بن سعد ابی سرح که اول اسلام آورده بود
و بعد از آیین اسلام بیرون رفته بود یکی از این ده نفره که باید کشته بشه
ولی اون هم با شفاعت عثمان نجات پیدا میکنه اون ده نفر هم از اعدام نجات پیدا کردند
دوتاشون توسط خواهر امیرالمومنین یکیشونن توسط عثمان شفاعت کردند.
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
یه عرض ادب مختصر اول هفته س دل هامون رو ببرم در خانه ی باب الحوائج علی اصغر صلوات الله
اصغر من کی به زبان آمده
حرمله با تیر و کمان آمده
چقد سخت بود برای امام حسین علیه السلام تو اون لحظه ای که تیر به گلوی نازدانه نشست
تیر که به گلو نشست خیلی سخت گذشت به امام هرچند می فرماید
برای من آسانه که در مرعا و منظر خداست اما از جهت بشری واقعاََ فوق العاده این مصیبت سخت بود
میدونید چرا؟ چون خونش رو به آسمان می پاشید به این میگن بی تابی
این که به این کودکی گناه ندارد
یا که سر رزم این سپاه ندارد
بس که دل افسرده است آه ندارد
راه دهید آنکه را پناه ندارد
حسین جان حسین جان