بسم الله الرّحمن الرّحیم
💫 تاریخ اشرف کائنات حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم
چند مطلب عرض بکنم خدمت شما بزرگواران یکی اینکه حالا
بعضی از بزرگواران و مورّخین نقل میکنند که پیامبر اکرم در اواخر سال پنجم هجرت
ما دیروز پرونده ی سال پنجم هجرت رو بستیم. منتها بعضی ها ازدواج هایی رو از پیامبر اکرم نقل میکنن
میگن این ازدواج ها هم صورت گرفته بنظرم مهم بود و فکر کردم که برای شما هم تازگی داشته باشه
مثلاََ یکی از ازدواج های آقا رسول الله با دختر یکی از سران قریش با دختر ابوسفیان
بنام ام حبیبه است خب ابوسفیان رو که می شناسید دیگه
ام حبیبه یک بانویی هست که با شخصی بنام عبیدالله بن جحش ازدواج میکنه
عبیدالله بن جحش اول مسلمان است بعد تصمیم میگیره که بره هجرت کنه بره حبشه
با عده از مسلمونا میرن حبشه ام حبیبه هم که مسلمان شده بود میره حبشه
تو حبشه عبیدالله جحش از اسلام برمیگرده مرتد میشه و بلافاصله همونجا از دنیا میره
و ام حبیبه تو حبشه بی سرپرست میشه از اون طرف به مکه هم نمی تونست برگرده
چون پدرش ابوسفیان از دشمنان سرسخت اسلام و مسلمین هستش
و یه خورده زندگی برای ام حبیبه سخت میشه دیار غربت و وضع اسفناک
پیغمبر متوجه میشه که اونا بهش خبر میدن میگن یا رسول الله ام حبیبه شوهرش عبیدالله از دنیا رفته
پیغمبرم یه نامه تنظیم میکنه واسه نجاشی پادشاه حبشه که میگه
ام حبیبه رو شما برای من خواستگاری کن اگه قبول کرد برای من عقدش کن
همونجا ام حبیبه زن من میشه از راه دور تو وکیلی ام حبیبه رو واسه من عقدش کن
اولین زن پیامبر خدیجه بوده عارضم به خدمتتون که این اتفاق میفته.
زن آقا رسول الله کجاست؟ حبشه آقا هم مدینه بوده تا اینکه مدتی طول میکشه ام حبیبه میاد مدینه
این عمل رسول خدا باعث چی میشه؟ ۱_ موجب سربلندی ام حبیبه در میان مهاجرین حبشه
که ارج و قربی پیدا میکنه نجات پیدا میکنه از غم و غصه و سقوط روحی
۲_ با این اقدام حضرت رسول این کینه و آتش ابوسفیان رو تا اندازه ای خاموش کرد
چون ابو سفیان هم خبر بهش میرسه که بابا همون که میگه دشمن سرسختته
دست دخترت رو گرفت دخترت رو از بیچارگی و فلاکت نجات داد.
ازدواج که صورت میگیره مردم میگن پیغمبر داماد شما شد این آتش رو کنترل کرد.
یه ازدواج دیگه ای پیامبر دارد با جویریه دختر حارث بن ابی ضرار
که این حارث رئیس قبیله ی بنی المصطلق که در سال ششم هجرت گروه زیادی از فبایل همجوار رو
با خودش متحد میکنه قصد حمله به مسلمانان رو داره قصد غارت مدینه رو داره
که رسول الله زودتر متوجه میشه قبل اینکه نقشه شون رو عملی کنن
پیغمبر به جنگ این ها میره شکستشون میده و اموال زیادی از این ها به غنیمت گرفته میشه
گروهی از زنان و مردانشون هم اسیر میشن در میان این اسیرها دختر همین رئیس هست
اسمش جُویریه وقتی پیغمبر متوجه میشه که جویریه در میان اسیرها است
اون رو میخره و آزاد میکنه او رو به عقد خودش درمیاره
مسلمون ها دیدن که پیغمبر یه چنین کاری کرد گفتن ما هم همون کار رو می کنیم
همه رو آزاد کردن گفتن اینا فامیل های پیغمبر میشن خوب نیست که تو دست ما اسیر باشن
آزادی این اسیران و برگشت اون ها به قبیله وصلت پیغمبر با این قبیله باعث شد
اینا اظهار تمایل کنن به اسلام و دست بردارن از کینه توزی
ضرب المثل شد میان آن ها که زنی بابرکت تر از جویریه برای قوم و قبیله خودش نبود
یه قومی رو از اسارت نجات داد و قبیله ای رو مسلمان کرد این ازدواج های پیغمبر بود
حضرت خدیجه رو که به عنوان اولین زن پیامبر قبول داریم اعتقاد داریم و دوستش داریم
ام سلمه هم خیلی برجسته بود عجیب غریب بوده یه کسی بوده که ناقل فضائل امیرالمومنین بوده مدافع ولایت بود ، ام حبیبه هم خوب بوده است.
اول هفته س یه جمله ذکر مصیبت
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
صلی الله علیک یا ابا عبدالله؛
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست
امان از آن ساعت زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از آن دمی که لشکر اعداء نکردن شرم
اینا رو کردن سمت خیمه های امام حسین علیه السلام بعد دیگه خیلی سخت بود برای امام حسین علیه السلام
که ببینه داره حمله میشه امان از اون ساعتی که زینب کبری ببیند
نیزه دار با نیزه میزنه شمشیر دار با شمشیر میزنه
امام زمان جمله ای دارد که دل آدم رو می سوزاند
دارد که شمر روی سینه ی امام حسین نشست امان از دل زینب
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست حسین جان حسین جان