بسم الله الرحمن الرحیم
? شرح زندگی یاران فداکار و با اخلاص حضرت سیدالشهداء علیه السلام
? حنظله بن اسعد شبامی( رحمةالله)
در رابطه با یکی از یاران امام حسین علیه السلام صحبت میکنیم به نام حنظله بن اسعد شبامی
که حالا شبام یه موضعیه در سمت شام سوریه
که مال یک نقطهای از اطراف شام هستش جوانی هست خب که از مردان روزگار و شجاعان نامدار
همین حنظله بن اسعد شبامی که ارباب رجال یعنی اونایی که رجال نویسند و مقتل نویسند
اونایی که محدثن اسم این آقای حنظله بن اسعد رو زینت کتاب خودشون کردند اسم این رو آوردند
ایشون از اکابر شیعه است اکابر جمع کبیر یعنی بزرگان شیعه
از بزرگان شیعه به شمار میرفته هم شجاع بوده هم فصاحت لسان داشته قاری قرآن بوده
یعنی به عنوان قاری قرآن میشناختنش خودش رو رسوند کربلا از کوفه
و به عنوان رسول امام حسین حساب میشده
یعنی امام حسین علیه السلام وقتی میخواسته پیک بفرسته برای این عمر سعد ملعون و عبیدالله بن زیاد ملعون همین آقای حنظله بن اسعد رو می فرستاده
هر کسی رو نمیشه پیک به عنوان پیک شما بفرستی
باید انسانهای محکم را به عنوان رسول بفرستی پیک بفرستی
این امین باشه مورد اعتماد باشه از جهت زبانی از جهت اینها خوب بتونه حرف بزنه
مثلاً آقا امام حسین علیه السلام وقتی میخواست کوفه یه نفرو بفرسته جناب مسلم رو فرستاد
چون مسلم کسیه که از عهده این کار بر میاد
تو کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی رحمت الله علیه
ایشون هم خیلی با جلالت از این حنظله یاد کرده تو کتابش
که میگه ایشون قد مردی علم کردند و پیش امام حسین علیه السلام مقابل آقا ایستادند
و حراست کردن امام حسین علیه السلام رو و جان خودشون رو سپر تیر و نیزه و شمشیر کردند
و هر زخم شمشیر و نیزهای که به قصد امام میرسید میاومد این رو به جان میخرید
و فریاد میزد حنظله بن اسعد فریاد میزد میگفت ای قوم میترسم بر شما مثل همون عذابهایی که بر امتهای پیشین وارد شد وارد بشه
من میترسم شما بدبختا مبتلا بشید به همون عذابهای قوم نوح
مبتلا بشید به عذاب قوم عاد
مبتلا بشید و عذاب قوم ثمود
اصلا رفته بود داشت برای اینا حرف میزد حالا من حرفهای حنظله بن اسعد رو می خونم
شما ببینید که این مرد چه جوری با اینا صحبت میکرده
که میگفت ببینید اونها قوم نوح قوم عاد قوم ثمود گرفتار عذاب شدن
موقعی که طریق کفر و جهود رو گرفتن خدا نمیخواد ستم کنه به بندههاش
این بندههاش هستند که بر خودشون ستم میکنند
و روز محشر روی میارن به سوی جهنم و شما را از عذاب خدای تبارک و تعالی نگهدارنده نیست
چون خودتون دارید میرید تو جهنم خودتون عذاب جهنم رو میخواید
ببین خدا نمیبرتت ولکن خودت خودتو میبری جهنم
بعد صدا زد ای قوم من آی مردم حالا قوم من که میگم گفت حسین رو نکشید
فریاد میزدم گفت این آقا رو نکشید که خدای تبارک و تعالی اگر شما بیاید این کارو بکنید شما رو خدا هلاک میکنه
به سبب عذاب و اینها مستاسلتون میکنه
بعد این حرفا رو که زد امام حسین علیه السلام صداش زد
هی داشت صحبت میکرد دیگه مثل یک آخوندی که رفته اونجا انگار منبر گذاشته و داره برای مردم خیره سر داره برای این مردم..
اونا هم حالا گوش میکردن بعد هی وسطش بلند میشدن حرف میزدن فحش می دادن
به حنظله توهین میکردند بعد اگر دستشون میرسید یه چیزی هم پرتاب میکردن تو سر و صورت جناب حنظله
آخر سر دیگه امام حسین صداش کرد گفت حنظله خدا تو رو رحمتت کنه
امام حسین صداش زد گفت حنظله خدا تو رو رحمتت کنه و بدون که این جماعت مستوجب عذاب شدند
مستحق عذاب شدن اون موقعی که خلاصه پشت کردن به من دعوت من رو قبول نکردن اینا مستحق عذاب شدن
و حالا که الان تو رو دارن فحش میدن و تو رو دارن ناسزا میگن و اینها
اینا حالشون همینه دیگه نمیشه کاری براشون کرد
و اینا حالشون چی میشه اون موقعی که بخوان برادران پارسای تو رو بکشند
و حالا که برادران پارسای تو رو کشتن اینها حالشون چه خواهد بود
خوب حنظله به امام حسین علیه السلام گفتش که بله آقا شما راست میگید من به فدای شما بشم
آیا اجازه میدید که دیگه من برم و به سوی پروردگارم حرکت بکنم
اجازه میدید دیگه من برم جونمو فدا کنم امام حسین فرمود بله شتاب کن
حنظله میخوای بری به سمت پروردگارت شتاب کن برو به سوی اون چیزی که برای تو مهیا شده
بهتره همونی که برای تو مهیا شده بهتره از همه این دنیا
ببینید شهادت چیه مخصوصاً شهادت در راه امام حسین علیه سلام
مخصوصاً شهدای کربلا
آقا اباعبدالله الحسین فرمود برو به سمت اون چیزی که برای تو مهیا شده که اون چیز بهتره از این دنیا
و اونچه که در این دنیا هست از همه این دنیا و اینها بهتر هستش
بعد آقا عبدالله الحسین علیه السلام این آقا خداحافظی کردن با همدیگه وداع کردند
این حنظله وقتی داشت میرفت سمت میدان جالبه مثل شما بزرگواران سلام داد به امام حسین علیه السلام
من حالا ندیدم یا کمتر دیدم این تعبیر رو که وقتی داشت میرفت سمت میدان میگفت
السلام علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک و علی اهل بیتک
میگم واقعاً منبری بوده آدم خوش زبانی بوده
آدم عالمی بوده دانایی بوده صدا میزد السلام علیک یا اباعبدالله
دیگه سلام های آخرشو داشت میداد به امام حسین
السلام علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک و علی اهل بیتک واعرف بیننا و نبیک فی الجنه
امام حسینم براش وقتی اونجوری دعا کرد امام حسینم صدا زد آمین
حالا یه وقتی هست امام دعا می کنه ما آمین میگیم اینجا این حنظله داره دعا میکنه
امام حسین آمین میگه که حنظله حرکت کرد سمت این لشکر
بعد یه جنگ نمایانی کرد و افتاد روی زمین و جان بر سر شهادت نهاد
خدا انشالله ما رو هم در زمره این شهدا قرار بده
و خدای تبارک و تعالی ما رو با شهدا محشور کنه
شهدای مخصوصاً شهدای کربلا
عرضم تمام عرض مصیبت بکنم
ایشالا توفیق بشه کربلای معلی جمع بشیم اونجا عرض ادب بکنیم
میخوام عرضه بدارم حنظله حالا خطابم با حنظله است همین که اسمشو آوردیم جات خالی بود
اون ساعتی که اربابت حسین یکه و تنها الوتر الموتور
سلام دادی گفتی السلام علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک
منتها این فقره رو شاید نتونستی بگی السلام علیک یا ثارالله وابن الثاره و الوتر الموتور
آقای تو تنها شده بود تو اون لحظهای که دیگه هیچ یار و یاوری نداشت
هی صدا میزد هل من ناصر ینصرنی هل من معین یعیننی کسی هست من رو کمک بکنه
هل من ذاب عن یذب عن حرم رسول الله
کسی هست از حرم رسول خدا دفاع کنه
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا برجدال طاقت داشت
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
رفقا آی پیرغلامای امام حسین نوکرای امام حسین
اول یه نیزه به پهلوش زدند
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
مادرش تو گودال صدا میزد حسین من اگر کشتن چرا آبت ندادند
چرا آن در نایابت ندادند
اگر کشتن چرا خاکت نکردند
کفن بر پیکر صد چاکت نکردند
حسین من عزیز دلم
خواهرش زینب صدا میزد
برادر جان چرا سر بر بدن نداری
حسین جان حسین جان