حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرَّحمن الرَّحیم

 

✨️الَحمدللّه والصَّلاه وَ السَّلام عَلی سَیدنا مُحمدو آله الطّاهرین

?داستان حضرت موسی علیه السلام

در قصّه های حضرت موسی هستیم به چند نکته اشاره می کنیم.

یکی اینکه علی بن ابراهیم روایت کرده وقتی که بنی اسرائیل توبه کردن و جناب موسی گفت توبه ی خشک و خالی به درد نمیخوره

باید همدیگر رو بکشید تا این گناه بزرگ که شما مرتکب شدید هم رو بکشید

گفتن چجوری بکشیم؟ جناب موسی فرمود فردا بیایید بامداد نزدیک بیت المقدس

چاقویی شمشیری حربه ای بیارید دهان و چشمهای خود رو ببندید تا هم رو نشناسید

تا من بر منبر بنی اسرائیل بالا رفتم شروع کنید

هفتاد هزار نفر جمع شدن چون از لب و بینی های اینا متوجه می شدن که گوساله پرستیدن

اگه سفید بودن متوجه می شدن بخاطر خوردن آب که توش براده های گوساله ی طلایی ریخته شده بود

اون هایی که روشون سفید بود بینی هاشون سیاه بود اونایی که روشون سیاه بود لب و بینی شون سفید بود

کاملا مشخص بود هفتاد هزار گوساله پرست نزد بیت المقدس پا منبر اومدن پیش حضرت موسی

موسی ابتدا نماز خوند و روی منبر رفت اینا شروع کردن همینطور تا ده هزار نفر

جبرئیل نازل شد و گفت یا موسی بگو دست از کشتن بردارن که خدای تبارک و تعالی به فضل خودش توبه ی اینا رو قبول کرد

خب این یک روایت ، بحث دیگه که روایت از امام صادق علیه السلام حدیث معتبری هست که می فرماید

موسی هفتاد نفر از میان قوم خودش انتخاب کرد و به وادی طور برد

اونجا اون ها سوال کردن که بعد صاعقه بر اون ها خورد و اینها سوختن همشون از دنیا رفتن

جناب موسی مناجات کردگفت پروردگارا اینها اصحاب من بودن وحی به او رسید

که ای موسی غصه ی اینا رو نخور ولشون کن من اصحابی به تو میدم که بهتر باشن

حالا عرض بنده این هست ای کاش جناب موسی می پذیرفت این رو که خدا گفت یه اصحابی میدم بهتر از اینا

خب میده دیگه ولی جناب موسی قبول نکرد گفت خدایا من با اینا انس گرفته بودم

اینا رو می شناختم اسمشون رو می دونستم دارد که سه مرتبه دعا کرد خدا اینها رو زنده کرد و اینها رو از برگزیدگان قرار داد

پیغمبران گردانید اگر این رو ما بگیم که اینها شدن پیغمبر یه خورده مشکل میشه

چون که موافق اصول شیعه نیست این مطلب چرا عذاب نازل شد چرا سوختن به صاعقه چون گناه کرده بودن

پس چجور میشه که یه کسی گناه کرده بعدش پیغمبر بشه

علامه مجلسی خدا رحمتش کنه به چند وجه جواب میده یکی اینکه میگه

اینکه میگه پیغمبر شدن بر وجه تقیه هست امام صادق می فرماید اینا پیغمبر شدن دیگه

چون اکثر اهل تسنن این اعتقاد رو دارن که میگن اون هایی که با حضرت موسی رفتن صاعقه خورد بهشون سوختن

و حضرت موسی دعا کرد براشون زنده شدن اینا همشون  پیغمبر شدن

میخواین بگیم نظر اهل تسنن هست اکثر اهل تسنن هست این رو میگن که اون ها پیغمبر شدن

و اینکه امام صادق می فرماید به خاطر تقیه هست یعنی به خاطر مسئله ای بوده

اونجا اهل تسنن نشسته بودن اگر حضرت صادق خلاف این رو می گفت ممکن بود آسیبی به اون برسه

ممکن بود آسیبی به شخص سوال کننده برسه  حالا این خیلی قوی هست وجوه دیگری هم هست

حالا ما میگیم مثلا این هستش که اینها مردند خب حیاط اول توش گناه کرده بودند تو زندگی اول گناه کرده بودند

منقطع شد مردند تموم شد اگر در حیاط دوم معصوم شده باشن زنده میشن دوباره می شه حیاط دوم

تو اون حیاط دوم دیگه معصوم هستن دیگه گناهی نکردن که پس این کافیه برا پیغمبر شدن اونها

پس وجه دیگه ای که مطرح شده سوال اینها نبوده و اینها در واقع سوال قوم رو آورد

یعنی میخواد بگه اینا نماینده بودن مثلا اینا میخواستن سوال قوم رو بپرسن و هلاک اینها

بر وجه تعذیب هم نبوده بلکه برای قوم بوده چنین قومی بعید هستش یه وجه دیگه اطلاق پیغمبری بر وجه مجاز

نه اینکه اینا پیغمبر اصطلاحی میشن یعنی برگزیده ای مثلا اون پیغمبری که حالا متداول ذهن میشه

نه این یعنی اینا خیلی خوب میشن دسته ی گل می شن و حالا این هم یک مطلب دیگه

اینکه خب از این زنده شدن اون مرده ها چی فهمیده میشه حقیت رجعت

که در زمان حضرت حجت جمعی به دنیا رجوع خواهند کرد

همونطوری که مومنان فرمودند هرچی در بنی اسرائیل واقع شد در این امت هم واقع میشه

خب حالا ما تو بحث های قبل عرض کردیم از حضرت امیر هست که

خود نبی اکرم به امیرالمومنین فرمود تو به منزله من به هارونی از موسی

و نظیر گوساله و عامری در همین امت پیاده شد که حالا مصداق هاش رو عزیزان باید پیدا بکنند

خب اینکه امیر المومنین هارون این امت بود و اطاعتش رو نکردن رو آوردن به غیره

از امیرالمومنین  دارد که امیرالمومنین رو به جبر کشیدن به مسجد آوردن که با ابوبکر بیعت بکنه

وقتی که اون بزرگوار رسید به قبر حضرت رسول رو به قبر نبی مکرم کردن به همون خطاب که هارون به حضرت موسی گفت

خطاب کردن که پسر مادرم قوم منو ضعیف شمردن نزدیک بود که بکشن و خب توبه کردن

ابوبکر و عثمان گذشت حالا دیگه عرض کردم بعد از دوره هایی با امیرالمومنین بیعت کردن مثل بنی اسرائیل

شمشیر از غلاف درآوردن همدیگر رو کشتن و اینها حیران شدند

بعد از ۴۰ سال این امت هم حیران میشن تا زمان قائم آل محمد که اون بزرگوار بیاد

و اینها رو از حیرت دنیای خودشون نجات بده و آخرین مطلب از امام صادق روایت هست که

وقتی حق تعالی الواح رو به حضرت موسی داد که از این الواح تورات بیان

اونچه که بعد از حضرت موسی خواهد افتاد روز قیامت اینها بود

وقتی عمر حضرت موسی به آخر رسید خدا به حضرت موسی وحی کرد که الواح رو به کوه بسپار و اون الواح زبرجد بهشت بود

حضرت موسی الواح رو به نزد کوه آورد امر الهی شکافته شد

الواح رو جامع شکافت و رو کوه گذاشت پس شکاف کوه برطرف شد و الواح ناپدید شد مبعوث شدن

دارد قافله ای خدمت اون حضرت رسیدن وقتی به نزدیک کوه رسیدن شکافته شد

الواح ظاهر شد مردم یمن برداشتن خدمت اقا رسول الله آوردند

هم اکنون اون الواح در پیش ما است خب این هم قصه حضرت موسی .

 

?جهت دریافت صوت ?

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *