?منبرکامل
#حضرت معصومه سلام الله
????????????
#شهر‌قم
#ملاصدرا
#آیت‌الله‌کلباسی
#آیت‌الله‌فاضل‌لنکرانی
#مرحوم‌میرداماد
?علت آمدن حضرت‌معصومه به ایران
┈••✾•???•✾••┈┈
?#حاج‌آقا‌ذوالقدر
?کانال سخنرانی ??
?رسانه دینی ??
حاج اقا ذوالقدر در شام ولادت حضرت فاطمه معصومه:
روایات بسیاری داریم در رابطه با قم
مثلا این روایت که می فرماید لولا القمیون لضاع الدین اگر مردم قم نبودند دین ضایع می شد
در بعضی روایت ها هم هست که سه در بهشت از قم می باشد خضرت معصومه گوهری هست بسیار جلیل القدر و عظیم الشان در این خاک نهفته و علمای ما از این شهر سر برآوردند
مثلا ملاصدرا در کهک قم درس می خواند ایشان می فرماید وقتی من در حل مسئله ای میماندم میامدم حرم حضرت معصومه نماز میخوندم و توسلی میکردم مسئله حل میشد
آیت الله فاضل لنکرانی که از مادر جزء سادات بوده میگوید یک آیه ای برای من روشن نبود آمدم حرم بی بی گقتم عمه جان این آیه برای من مفهوم نیست توسل کردم وقتی به منزل آمدم دیدم ذهن و فکرم باز شده چنان آیه برای من روشن شد که بخدا قسم اگر پنجاه سال درس می خواندم اینگونه نمی فهمیدم و روشن نم شد حضرت یه نگاه بکنه پنجاه سال جلو هستی
آیت الله کلباسی و قتی از اصفهان به قم می آمد از همان مسجد امام حسن عسکری پای پیاده و برهنه می آمد میگفت اینجا ۴۰۰ امام زاده دفن و اینجا علما و محدثین و اولیاء خدا دفن هستند قدم به قدم خاک این شهر پر از بزرگان است
مردمی از تهران رفتند نزد امام صادق آقا مدام می فرمود مرحبا به برادران ما از قم می گفتن ما اهل ری هستیم حضرت دوباره می فرمود مرحبا به برادران ما از قم بعد فرمودند می دانید چرا اینجا را قم نامیدند بخاطر اینکه اینها در قیام ولی ما شرکت می کنند و به پا می خیزند و حجت را برهمه تمام می کنند
مرحوم میر داماد بزرگ که مثل او کم بوده معروف به اغلوطه یعنی شخصیتی که دیگران در فهم شخصیت او به پیچیده می شدند می فرمود در حرم بی بی در عبادت مشغول بودم یه مرتبه دیدم ۱۲ امام در ضریح خانم در حال طواف هستند خب اهل بیت گِرد چه کسی می چرخند خب دور مادر می گردند ابی چه شانی هست
اسم این خانم فاطمه است ولی مشهور شدند به معصومه سوال اینجاست که این لقب از کجا آمده چرا این خانم را معصومه می نامند؟ اولین کسی که این لقب را به خانم داد برادرش امام رضاست فرمود من زار المعصومه بقم کمن زارنی در روایتی دیگر هست اگر خواستید مرا زیارت کنید برادرم حمزه را در قم زیارت کنید دوباره فرمود اگر خواستید مرا زیارت کنید خواهرم معصومه را در قم زیارت کنید
چرا این خانم به قم آمدند ؟
وقتی امام رضا به طوس آمد واقعا غریب شد هیچ کس از خانواده با او نبود فرزندان موسی بن جعفر به ریاست و سرپرستی احمد بن موسی که معروف است به شاه چراغ در کنار ام جمع شدند گفت برادرمان در طوسس غریب شده همه برویم و دور اورا بگیریم از غربت اورا بیرون بیاوریم امام رضا مفترض الطاعه است آقا نامه ای هم به خواهر نوشته بودند و حضرت معصومه بی تاب برادر شده بود از مادر هم با امام رضا بوده یک علاقه خاصی به امام رضا داشت تصمیم گرفتند همه با هم بروند طوس در گذشته اشخاص برجسته وقتی می خواستند جایی بروند باید جواز می گرفتند از حاکم مدینه خواستند گفتند ما به قصد زیارت برادرمان می رویم حضرت هم ولیعهد بود جواز رو دادند دو گروه شدند یه گروه به سرمرستی احمد بن موسی از طریق دریا و زنها با کشتی رفتن مشکل بود بلاخره یه جایی باید بپرند تو دریا این هم نمی شد راه دریا اینجور بود که باید از دریای سرخ می رفتند اقیانوس هند از آنجا می فتند دریا عمان از آنجا هم به خلیج فارس سپس می رفتند شهر اَبوشَهر که بعدها الف آن را ان انداختند شد بوشهر بعدها فتحه شین را انداختند شد بُوشِهر از اینجا می رفتند به شیراز و از آنجا به اصفهان و سپس به ری و بعد به قم و تا مشهد میرفتند خانم ها هم از همان مسیری که امام حسین علیه السلام اومد از مدینه تا کوفه سپس به کرمانشاه و ساوه و قم و تا مشهد
دو گروه قرار داشتند تا در شهر قم جمع شوند و سپس با همدیگر بروند تا مشهد احمد بن موسی که از مسیر دریا می آمدند در هر منزلی به تعدادشان افزوده می شد می گفتند ما به زیارت ابی الحسن الرضا می رویم مردم هم همراه می شدند تا رسیدند به شهر شیراز شدند ۱۵ هزار نفر حاکم شهر که یک مغولی بود به نام قوتلوغ خان این گفت اگر این ها برسند طوس می شوند ۱۰۰ هزارنفر بخواهند مامون را در نطفه خفه خواهند کرد احمد بن موسی را مهمان کرد و نامه به مامون نوشت این هارا چکار می کنی اگه برسند به طوس برای حکومتت خطر دارد مامون هم در پاسخ نوشت تو این ها را برگردان قوتلوغ خان به احمد بن موسی گفت شما برگردید او هم گفت خب نمیشه ما با خانواده خودمان در قم وعده قرار داریم و باید آنجا به هم برسیم ثانیا اینکه ما با جواز آمدیم برای زیارت برادرمان می رویم او هم گفت نمی شود تا اینکه جنگی در گرفته مثل روز عاشورا مانند حضرت عباس دلاوری کرده دیدند حریف برادران امام رضا نمی شوند خدعه کردند و به دروغ گفتند که برادرتان کشته شده اینها هم روحیه خودشان را باختند و پراکنده شدند احمد بن موسی بیست سال مخفیانه زندگی کردند تا اینکه پیدایش کردند و دیواررا سرش خراب کردند و همانجا را کردند محله زباله دانی بعد از چهارصد سال زمانه آل مظفر گفتند چرا اینجا وسط شهر زباله دانی است اصلا فراموش کرده بودند نمیدانستند چرا اینجا محل زباله دانی است دستور دادند ببرید بیرون شهر؛سه ماه طول کشید تا انتقال دادند سپس دیدن خاک هم بو گرفته مقداری از خاک زمین را هم تراشیدن تا رسیدن به بدن پاک احمد بن موسی دیدن بدن تر و تازه و روی انگشترش نوشته شده المتوکل بالله احمد بن موسی که بعد بارگاه و حرم شد
از آنطرف خب خانم ها رسیدند به شهر ساوه مردم آنجا هم ناصبی بودند و با فرزندان موسی بن جعفر درگیر شدند خیلی تلخ است کربلا جلوی چشمان حضرت معصومه تکرار شده جلوی چشمش همه برادران را سر بریدند و خبر دروغ دادند امام رضا از دنیا رفته ایشان مریض احوال شدند و تب کردند
و فرمودند برویم قم چون قرارمان با برادران دیگرمان در قم است وقتی رسیدند به قم استقبالی شد از این خانم که نمونه ندارد در تاریخ وقتی هم که از دنیا رفت مردم متحیر شده بودند چه کنند چگونه دفن کنند این خانم خیلی بی کس شده بودهیچ محرمی براش نمانده بود یه مرتبه دید دو سواره میآیند از دور همه گفتند امام رضا و امام جواد آمدند و بدن خانم را با احترام دفن کردند این یه خواهر بود یه خواهر هم در کوفه وارد شد عجب استقبالی کردند کف می زدند و هلهله می کردند
?یا به یک تبسم یا به یک اشاره
از نوک نیزه کن به خواهر نظاره
?دلم را ربودی برادر حسین جان
گه به روی خونین گه به صوت قرآن
?ساربان ساربان ناقه را برگردان
که دورحسینم بگردم دوباره
?هلال شب اول ماه زینب
تو خوب آمدی بر سرراه زینب
?این سر تو این دست کوتاه زینب
زچشمم فشانم به پایت ستاره
?تو که بر زمین تیره رو نهادی
چرا بر نوک نیزه های اعدائی
?ما توهمت یا شقیق فوءادی
یااخا یاثارالله وبن‌ثاره
?حسین جان حسین جان?
┈••✾•???•✾••┈┈
